Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




تثنیه 31:14 - Persian Old Version

14 و خداوند به موسی گفت: «اینک ایام مردن تو نزدیک است، یوشع را طلب نما و در خیمه اجتماع حاضر شوید تا او را وصیت نمایم.» پس موسی و یوشع رفته، در خیمه اجتماع حاضرشدند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

14 خداوند به موسی فرمود: «روز مرگت نزدیک است. یوشَع را فرا خوان، و در خیمۀ ملاقات حاضر شوید تا او را مأمور سازم.» پس موسی و یوشَع آمده، در خیمۀ ملاقات حاضر شدند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

14 آنگاه خداوند به موسی فرمود: «پایان عمرت نزدیک شده است. یوشع را بخوان و با خود به خیمهٔ ملاقات بیاور تا دستورهای لازم را به او بدهم.» پس موسی و یوشع به خیمهٔ ملاقات وارد شدند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

14 خداوند به موسی فرمود: «وقت مرگت نزدیک شده است. یوشع را صدا بزن و با خود به خیمهٔ عبادت بیاور تا به او مأموریت بدهم.» پس موسی و یوشع به خیمهٔ عبادت رفتند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

14 خداوند به موسی گفت: «وقت مرگت نزدیک شده است. یوشع را فرابخوان و با خود به خیمهٔ مقدّس بیاور تا به او مأموریت بدهم.» پس موسی و یوشع به خیمهٔ مقدّس رفتند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

14 و خداوند به موسی گفت: «اينک روزهای مردن تو نزديک است. یوشَع را طلب نما و در خيمه اجتماع حاضر شويد تا او را به وظیفه بگمارم.» پس موسی و یوشَع رفته، در خيمه اجتماع حاضر شدند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




تثنیه 31:14
29 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و چون حین وفات اسرائیل نزدیک شد، پسر خود یوسف را طلبیده، بدو گفت: «الان اگردر نظر تو التفات یافتهام، دست خود را زیر ران من بگذار، و احسان و امانت با من بکن، و زنهار مرادر مصر دفن منما،


و چون ایام وفات داود نزدیک شد، پسرخود سلیمان را وصیت فرموده، گفت:


پس خداوند چنین میگوید: ازبستری که بر آن برآمدی، فرود نخواهی شد بلکه البته خواهی مرد.»


در آن ایام، حزقیا بیمار و مشرف به موت شد و اشعیا ابن آموص نبی نزدوی آمده، او را گفت: «خداوند چنین میگوید: تدارک خانه خود را ببین زیرا که میمیری و زنده نخواهی ماند.»


و روزی واقع شد که پسران خدا آمدند تا به حضور خداوند حاضر شوند و شیطان نیز در میان ایشان آمد.


و روزی واقع شد که پسران خدا آمدند تا به حضور خداوند حاضر شوند، و شیطان نیزدر میان ایشان آمد تا به حضور خداوند حاضرشود.


وخداوند با موسی روبرو سخن میگفت، مثل شخصی که با دوست خود سخن گوید. پس به اردو بر میگشت. اما خادم او یوشع بن نون جوان، از میان خیمه بیرون نمی آمد.


و چون موسی به خیمه داخل میشد، ستون ابر نازل شده، به در خیمه میایستاد، و خدا با موسی سخن میگفت.


و بامدادان حاضر شوو صبحگاهان به کوه سینا بالا بیا، و در آنجا نزد من بر قله کوه بایست.


زانرو که زندگان میدانند که باید بمیرند، امامردگان هیچ نمی دانند و برای ایشان دیگر اجرت نیست چونکه ذکر ایشان فراموش میشود.


در آن ایام حزقیا بیمار و مشرف به موت شد و اشعیا ابن آموص نبی نزد وی آمده، او را گفت: «خداوند چنین میگوید: تدارک خانه خود را ببین زیرا که میمیری و زنده نخواهی ماند.»


و خداوند به موسی گفت: «به این کوه عباریم برآی و زمینی را که به بنیاسرائیل دادهام، ببین.


و چون آن را دیدی تو نیز به قوم خودملحق خواهی شد، چنانکه برادرت هارون ملحق شد.


و خداوند به موسی گفت: «یوشع بن نون را که مردی صاحب روح است گرفته، دست خود را بر او بگذار.


زندگی مسیحی لهذاای برادران شما را به رحمتهای خدا استدعا میکنم که بدنهای خود راقربانی زنده مقدس پسندیده خدا بگذرانید که عبادت معقول شما است.


و تا پسران ایشان که ندانستهاند، بشنوند، و تعلیم یابند، تامادامی که شما بر زمینی که برای تصرفش از اردن عبور میکنید زنده باشید، از یهوه خدای شمابترسند.»


و به ایشان گفت: «من امروز صد و بیست ساله هستم و دیگر طاقت خروج و دخول ندارم، و خداوند به من گفته است که از این اردن عبور نخواهی کرد.


و یوشع بن نون را وصیت نموده، گفت: «قوی و دلیر باش زیرا که تو بنیاسرائیل را به زمینی که برای ایشان قسم خوردم داخل خواهی ساخت، و من با تو خواهم بود.»


و تو در کوهی که به آن برمی آیی وفات کرده، به قوم خود ملحق شو، چنانکه برادرت هارون در کوه هور مرد و به قوم خود ملحق شد.


پس موسی بنده خداوند در آنجا به زمین موآب برحسب قول خداوند مرد.


بلکه من در این زمین خواهم مرد واز اردن عبور نخواهم کرد، لیکن شما عبورخواهید کرد، و آن زمین نیکو را به تصرف خواهیدآورد.


و اینک من امروز به طریق اهل تمامی زمین میروم، و به تمامی دل و به تمامی جان خودمی دانید که یک چیز از تمام چیزهای نیکو که یهوه، خدای شما درباره شما گفته است به زمین نیفتاده، بلکه همهاش واقع شده است، و یک حرف از آن به زمین نیفتاده.


و یوشع تمامی اسباط اسرائیل را درشکیم جمع کرد، و مشایخ اسرائیل وروسا و داوران و ناظران ایشان را طلبیده، به حضور خدا حاضر شدند.


الان او را که قادر است که شما را از لغزش محفوظ دارد و در حضور جلال خود شما رابی عیب به فرحی عظیم قایم فرماید،


و شما امروز خدای خود را که شما را ازتمامی بدیها و مصیبت های شما رهانید، اهانت کرده، او را گفتید: پادشاهی بر ما نصب نما، پس الان با اسباط و هزاره های خود به حضور خداوندحاضر شوید.»


و داودگفت: «به حیات یهوه قسم که یا خداوند او راخواهد زد یا اجلش رسیده، خواهد مرد یا به جنگ فرود شده، هلاک خواهد گردید.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ