Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




تثنیه 23:5 - Persian Old Version

5 لیکن یهوه خدایت نخواست بلعام را بشنود، پس یهوه خدایت لعنت را به جهت تو، به برکت تبدیل نمود، چونکه یهوه خدایت تو را دوست میداشت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

5 اما از آنجا که یهوه خدایتان شما را دوست می‌داشت نخواست سخن بَلعام را بشنود، پس یهوه خدایتان لعنت او را بر شما به برکت تبدیل کرد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

5 ولی یهوه خدایتان به بلعام گوش نکرد و در عوض چون شما را دوست داشت آن لعنت را به برکت تبدیل نمود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

5 امّا خداوند خدایتان به حرف بلعام توجّه نکرد. برعکس چون شما را دوست داشت لعنت را به برکت تبدیل کرد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

5 امّا یَهْوه، خدایتان به حرف بَلعام توجّه نکرد. برعکس، چون او شما را دوست داشت، لعنت او را به برکت تبدیل کرد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

5 ليکن يهوه خدايت نخواست بَلَعام را بشنود، پس يهوه خدايت لعنت را به جهت تو، به برکت تبديل نمود، چونکه يهوه خدايت تو را دوست می‌داشت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




تثنیه 23:5
23 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

شاید خداوند بر مصیبت من نگاه کند و خداوند به عوض دشنامی که او امروز به من میدهد، به من جزای نیکو دهد.»


چونکه ایشان بنیاسرائیل را به نان و آب استقبال نکردند، بلکه بلعام را به ضد ایشان اجیرنمودند تا ایشان را لعنت نماید اما خدای ما لعنت را به برکت تبدیل نمود.


هرآینه خدا برای اسرائیل نیکوست، یعنی برای آنانی که پاک دل هستند.


لعنت، بیسبب نمی آید، چنانکه گنجشک در طیران و پرستوک در پریدن.


خداوند از جای دور به من ظاهر شد (وگفت ): «با محبت ازلی تو را دوست داشتم، از این جهت تو را به رحمت جذب نمودم.


«و چون از تو گذر کردم برتو نگریستم واینک زمان تو زمان محبت بود. پس دامن خود رابر تو پهن کرده، عریانی تو را مستور ساختم و خداوند یهوه میگوید که با تو قسم خوردم و با توعهد بستم و از آن من شدی.


ای قوم من آنچه راکه بالاق پادشاه موآب مشورت داد و آنچه بلعام بن بعور او را جواب فرستاد بیاد آور و آنچه را که از شطیم تا جلجال (واقع شد بهخاطر دار) تاعدالت خداوند را بدانی.


خداوند میگوید که شما را دوست داشتهام. اما شما میگویید: چگونه ما را دوست داشتهای؟ آیا عیسو برادر یعقوب نبود و خداوند میگویدکه یعقوب را دوست داشتم،


فرشته خداوند به بلعام گفت: «همراه این اشخاص برو لیکن سخنی را که من به تو گویم، همان را فقط بگو». پس بلعام همراه سروران بالاق رفت.


پس رسولان به فتور که برکنار وادی است، نزد بلعام بن بعور، به زمین پسران قوم او فرستاد تااو را طلبیده، بگویند: «اینک قومی از مصر بیرون آمدهاند و هان روی زمین را مستور میسازند، ودر مقابل من مقیم میباشند.


مثل شیر نرخود را جمع کرده، خوابید. و مثل شیر ماده کیست که او را برانگیزاند؟ مبارک باد هرکه تو رابرکت دهد. و ملعون باد هرکه تو را لعنت نماید!»


نظر به انجیل بجهت شما دشمناناند، لکن نظر به اختیاربهخاطر اجداد محبوبند.


پس به این چیزها چه گوییم؟ هرگاه خدا باما است کیست به ضد ما؟


چنانکه مکتوب است: «یعقوب را دوست داشتم اما عیسو را دشمن.»


زیرا که این زحمت سبک ما که برای لحظهای است، بار جاودانی جلال را برای ما زیاده و زیاده پیدا میکند.


چنانکه بنی عیسو که در سعیر ساکنند و موآبیان که در عارساکنند به من رفتار نمودند، تا از اردن به زمینی که یهوه خدای ما به ما میدهد، عبور نمایم.»


به درستی که قوم خود را دوست میدارد. وجمیع مقدسانش در دست تو هستند. و نزدپایهای تو نشسته، هر یکی از کلام تو بهرهمندمی شوند.


و ازاین جهت که پدران تو را دوست داشته، ذریت ایشان را بعد از ایشان برگزیده بود، تو را به حضرت خود با قوت عظیم از مصر بیرون آورد.


و نخواستم که بلعام را بشنوم لهذا شما رابرکت همی داد و شما را از دست او رهانیدم.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ