۱پادشاهان 2:42 - Persian Old Version42 و پادشاه فرستاده، شمعی را خواند و وی را گفت: «آیا تو را به خداوند قسم ندادم و تو را نگفتم در روزی که بیرون شوی و به هر جا بروی یقین بدان که خواهی مرد، و تو مراگفتی سخنی که شنیدم نیکوست. အခန်းကိုကြည့်ပါ။هزارۀ نو42 پادشاه فرستاده، او را فرا خواند و به وی گفت: «آیا تو را به خداوند سوگند ندادم، و اخطار نکرده، نگفتم: ”روزی که از اینجا به هر جایی بیرون روی، یقین بدان که قطعاً خواهی مرد“؟ تو مرا گفتی: ”کلامت نیکوست و آن را شنیدم.“ အခန်းကိုကြည့်ပါ။کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر42 او را احضار کرد و گفت: «مگر تو را به خداوند قسم ندادم و به تأکید نگفتم که اگر از اورشلیم بیرون بروی تو را میکشم؟ مگر تو نگفتی هر چه بگویید اطاعت میکنم؟ အခန်းကိုကြည့်ပါ။مژده برای عصر جدید42 پادشاه شمعی را احضار کرد و به او گفت: «مگر من تو را به خداوند سوگند ندادم و تأکید نکردم که اگر از اورشلیم خارج شوی، کشته خواهی شد؟ آیا تو موافقت نکردی و نگفتی: 'هرچه بگویی اطاعت میکنم؟' အခန်းကိုကြည့်ပါ။مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳42 پادشاه، شِمعی را احضار کرد و به او گفت: «مگر من تو را به خداوند سوگند ندادم و تأکید نکردم که اگر از اورشلیم خارج شوی، کُشته خواهی شد؟ آیا تو موافقت نکردی و نگفتی، 'هرچه بگویی اطاعت میکنم؟' အခန်းကိုကြည့်ပါ။کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده42 پادشاه فرستاده، شِمعی را خواند و او را گفت: «آیا تو را به خداوند قسم ندادم و تو را نگفتم ”در روزی که بیرون شوی و به هر جا بروی، یقین بدان که خواهی مرد؟“ و تو مرا گفتی ”سخنی که شنیدم، نیکوست.“ အခန်းကိုကြည့်ပါ။ |