مکاشفه 6:5 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

⁵ چون برّه مهر سوم را گشود، شنیدم که موجود زندهٔ سوم گفت: «بیا!» آنگاه اسب سیاهی را دیدم که سوارش ترازویی در دست داشت.

هزارۀ نو

⁵ و هنگامی که سوّمین مُهر را گشود، شنیدم که سوّمین موجود زنده گفت: «پیش آی!» همین که نظر کردم، اسبی سیاه پیش رویم پدیدار شد و آن که بر آن اسب سوار بود ترازویی در دست داشت.

Persian Old Version

⁵ و چون مهر سوم را گشود، حیوان سوم راشنیدم که میگوید: «بیا (و ببین )!» و دیدم اینک اسبی سیاه که سوارش ترازویی بدست خود دارد.

مژده برای عصر جدید

⁵ وقتی برّه، سومین مُهر را گشود، شنیدم كه حیوان سوم گفت: «بیا!» آنگاه نگاه كردم و اسب سیاهی را دیدم، كه سوارش ترازویی به دست داشت

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

⁵ وقتی برّه، سوّمین مُهر را گشود، شنیدم که سوّمین موجود زنده می‌گفت: «بیا!» آنگاه نگاه کردم و اسب سیاهی را دیدم، که سوارش ترازویی به دست داشت

کتاب مقدس به زبان بندری

⁵ وختی که برّه، مُهر سوم واز ایکه، مِشنُت که موجود زنده سوم اَگِت: «بُدو!» و مِه نگاه اُمکه، و بیگین، یه اسب سیاهیَ! و سوارِش یه ترازویی توو دَس ایشَستَه.

مکاشفه 6:5 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

سوگنامه 5:10

از شدت گرسنگی در تب می‌سوزیم و پوست بدنمان مثل تنور داغ شده است.

حزقیال 4:10

نان را جیره‌بندی خواهی کرد و هر روز یک وعده از آن را خواهی خورد، آن هم نه بیشتر از بیست مثقال!

حزقیال 4:16

آنگاه خداوند فرمود: «ای پسر انسان، من نان را از اورشلیم قطع خواهم نمود! مردم با دقت زیاد نان و آب را جیره‌بندی خواهند کرد و با ترس و لرز، ذره‌ذره خواهند خورد.

لاویان 26:26

ذخیرهٔ آرد شما را از بین خواهم برد به طوری که حتی یک تنور هم برای پختن نان ده خانواده زیاد باشد. وقتی سهم نان خود را بخورید، باز هم گرسنه خواهید ماند.

زَکریا 6:2

ارابهٔ اول به‌وسیلۀ اسبهای سرخ، ارابهٔ دوم به‌وسیلۀ اسبهای سیاه،

زَکریا 6:6

اسبهای سیاه به طرف شمال، اسبهای سفید به طرف غرب و اسبهای ابلق به طرف جنوب خواهند رفت.»

مَتّی 24:7

قومها و ممالک به هم اعلان جنگ خواهند داد، و در جاهای مختلف دنیا، قحطی‌ها و زمین لرزه‌ها پدید خواهد آمد.

مکاشفه 5:5

اما یکی از آن بیست و چهار پیر به من گفت: «گریه نکن. ببین، شیر قبیلهٔ یهودا که از نسل داوود است، پیروز شده است! او لیاقت دارد طومار و هفت مهر آن را بگشاید.»

مکاشفه 5:9

ایشان برای او سرود جدیدی می‌خواندند و می‌گفتند: «تو لیاقت داری که طومار را بگیری و مهرش را باز کرده، آن را بخوانی، زیرا جانت را قربانی کردی و مردم را از هر نژاد و زبان و قوم و قبیله برای خدا خریدی،

مکاشفه 6:1

همچنانکه محو تماشا بودم، برّه نخستین مهر از آن هفت مُهر را گشود. ناگاه یکی از آن چهار موجود زنده، با صدایی همچون غرش رعد گفت: «بیا!»