Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




مزامیر 73:7 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

7 قلبشان مملو از خباثت است و از فکرشان شرارت تراوش می‌کند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

7 چشمانشان از فربهی به در آمده است و خیالات دل ایشان را حد و مرزی نیست.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

7 چشمان ایشان از فربهی بدرآمده است و از خیالات دل خود تجاوز میکنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

7 دلهایشان پُر از شرارت است و افکار شرارت‌آمیز در سر خود می‌پرورانند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

7 چشمانشان از فربهی بیرون زده است، و افکارشان مملو از شرارت‌ است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

7 چشمان ایشان از چاقی به در آمده است و خیالات دلشان را حد و مرزی نیست.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




مزامیر 73:7
12 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

«این قوم و دارایی‌شان در اختیار تو هستند، هر طور صلاح می‌دانی با آنها عمل کن.»


مرد شرور هر چند ثروتمند باشد، ولی عاقبت در شهرهای ویران و خانه‌های متروک و در حال فرو ریختن سکونت خواهد کرد


دل آنها سخت و بی‌احساس است، اما من از شریعت تو لذت می‌برم.


این سنگدلان متکبر، مرا احاطه کرده‌اند و منتظر فرصتی هستند تا مرا از پای درآورند.


خداوندا، با قدرت دست خود مرا از چنین مردمانی که دل به این دنیا بسته‌اند، برهان. اما شکم کسانی را که عزیز تو هستند سیر کن. باشد که فرزندان ایشان مال فراوان داشته باشند، و برای اولادشان نیز ارث باقی بگذارند.


به این مردم شرور نگاه کنید! ببینید چه زندگی راحتی دارند و چگونه به ثروت خود می‌افزایند.


چهرهٔ آنان راز درونشان را فاش می‌سازد و نشان می‌دهد که گناهکارند. آنان مانند مردم سدوم و عموره آشکارا گناه می‌کنند. وای بر آنان، زیرا با این کارهای زشت، خود را دچار مصیبت کرده‌اند.


خوب می‌خورند و خوب می‌پوشند و رفتار بدشان حد و اندازه‌ای ندارد؛ نه به داد یتیمان می‌رسند و نه حق فقیران را به آنها می‌دهند.


گناه خواهرت سدوم و دخترانش این بود که از فراوانی نعمت و آسایش و امنیت مغرور شده بودند و هیچ به فکر فقرا و مستمندان نبودند.


در آنجا مرد ثروتمندی از خاندان کالیب به نام نابال زندگی می‌کرد. او املاکی در کرمل داشت و صاحب سه هزار گوسفند و هزار بز بود. همسر او اَبیجایِل نام داشت و زنی زیبا و باهوش بود، اما خود او خشن و بدرفتار بود. یک روز وقتی نابال در کرمل مشغول چیدن پشم گوسفندانش بود،


وقتی اَبیجایِل به خانه رسید دید که شوهرش یک مهمانی شاهانه ترتیب داده و خودش هم سرمست از باده است. پس چیزی به او نگفت.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ