Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




مزامیر 56:5 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

5 دشمنانم تمام روز در فکر آزار من هستند و یک دم مرا راحت نمی‌گذارند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

5 همۀ روز سخنان مرا تحریف می‌کنند، و همۀ تدبیرهایشان برای آزار من است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

5 هر روزه سخنان مرا منحرف میسازند. همه فکرهای ایشان درباره من برشرارت است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

5 دشمنانم تمام روز به فکر آزار من هستند و همیشه در پی آن هستند که راهی برای اذیّت من پیدا کنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

5 دشمنانم تمام روز در فکر آزار من هستند و همیشه برای آزار من نقشه می‌کشند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

5 هر روزه سخنان مرا منحرف می‌سازند. همه فکرهای ایشان درباره من بر شرارت است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




مزامیر 56:5
17 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

پس ایلیا روانه شد تا خود را به اَخاب نشان دهد. در این وقت، در شهر سامره شدت قحطی به اوج رسیده بود.


خداوند با من است، پس نخواهم ترسید. انسان به من چه می‌تواند بکند؟


همهٔ دشمنانم پشت سرم حرف می‌زنند و درباره‌ام بد می‌اندیشند.


و آنانی که اعتمادشان بر ثروتشان است و به فراوانی مال خود فخر می‌کنند مرا محاصره نمایند؟


آنگاه قوم گفتند: «بیایید خود را از شر ارمیا خلاص کنیم! ما خود کاهنانی داریم که شریعت را به ما تعلیم می‌دهند و حکیمانی داریم که ما را راهنمایی می‌نمایند و انبیایی داریم که پیام خدا را به ما اعلام می‌کنند؛ دیگر چه احتیاجی به موعظهٔ ارمیا داریم؟ پس بیایید به سخنانش گوش فرا ندهیم و تهمتی بر او وارد سازیم تا دیگر بر ضد ما سخن نگوید!»


فریسیان با هم مشورت کردند تا راهی بیابند که عیسی را به هنگام بحث به دام بیندازند و مدرکی از سخنانش علیه او به دست آورند و دستگیرش کنند.


می‌گفتند: «این مرد می‌گفت من می‌توانم معبد را خراب کنم، و آن را ظرف سه روز باز بنا نمایم.»


ایشان از آن پس در صدد برآمدند که با استفاده از سخنان خودش او را به دام بیندازند و گرفتارش سازند.


عیسی جواب داد: «بسیار خوب، معجزه‌ای که برای شما می‌کنم این است: این معبد را خراب کنید تا من در عرض سه روز آن را دوباره بسازم!»


او در همۀ نامه‌های خود دربارهٔ همین مطلب، سخن گفته است. درک برخی از نوشته‌های او دشوار است و بعضی که اطلاع کافی از کتب مقدّس ندارند و وضع روحانی‌شان نیز ناپایدار است، آنها را تحریف می‌کنند، همان کاری که با بخشهای دیگر کتب مقدّس نیز می‌کنند. اما با این کار، نابودی خود را فراهم می‌سازند.


روزی شائول به داوود گفت: «من حاضرم دختر بزرگ خود میرب را به عقد تو درآورم. اما اول باید شجاعت خود را در جنگهای خداوند ثابت کنی.» (شائول با خود می‌اندیشید: «به جای اینکه دست من به خون او آغشته شود، او را به جنگ فلسطینی‌ها می‌فرستم تا آنها او را بکشند.»)


شائول با خود گفت: «فرصتی دیگر پیش آمده تا داوود را به جنگ فلسطینی‌ها بفرستم. شاید این دفعه کشته شود!» پس به داوود گفت: «تو فرصت دیگری داری که داماد من بشوی. من دختر کوچک خود را به تو خواهم داد.»


آنگاه شائول نیزهٔ خود را به طرف یوناتان انداخت تا او را بکشد. پس برای یوناتان شکی باقی نماند که پدرش قصد کشتن داوود را دارد.


اگر بگوید: بسیار خوب، آنگاه معلوم می‌شود قصد کشتن مرا ندارد. ولی اگر خشمگین شود، آنگاه می‌فهمیم که نقشه کشیده مرا بکشد.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ