Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




مزامیر 42:6 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

6 در این دیار غربت دلم گرفته است، اما از این سرزمین اردن و کوههای حرمون و مصغر، تو را به یاد می‌آورم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

6 جانم در اندرونم افسرده است؛ از این رو تو را یاد خواهم کرد، از سرزمین اردن و بلندیهای حِرمون، و از کوه مِصعار.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

6 ای خدای من، جانم در من منحنی شد. بنابراین تو را از زمین اردن یاد خواهم کرد، ازکوههای حرمون و از جبل مصغر.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

6 در این دیار غریب قلبم شکسته است. بنابراین از سرزمین اردن و کوههای حرمون و مصغر تو را به یاد می‌آورم و به تو می‌اندیشم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

6 در این دیار غریب جانم افسرده است. بنابراین از سرزمین اُردن و کوه‌های حِرمون و مصغر تو را به یاد می‌آورم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

6 ‌ای خدای من، جانم در من خم شد. بنابراین تو را از زمین اُردن یاد خواهم کرد، از کوه‌های حِرمون و از کوه مِصعار.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




مزامیر 42:6
14 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

پس داوود و همراهانش شبانه از رود اردن عبور کردند و قبل از سپیدهٔ صبح، همه به آن طرف رسیدند.


وقتی داوود به محنایم رسید، شوبی (پسر ناحاش که از اهالی شهر ربهٔ عمون بود) و ماخیر (پسر عمی‌ئیل از لودبار) و برزلائی جلعادی (از روجلیم) به استقبال او آمدند.


یکدلی، مانند شبنمی است که بر کوه بلند حرمون می‌نشیند و از آنجا بر کوههای اورشلیم فرود می‌آید. در آنجاست که خداوند برکت خود را عنایت می‌کند، برکت زندگی جاوید را.


ای خدای من، ای خدای من، چرا مرا واگذاشتی؟ چرا دور ایستاده‌ای و ناله‌ام را نمی‌شنوی و به نجاتم نمی‌شتابی؟


آنگاه به مذبح تو خواهم رفت، ای خدایی که شادی و خوشی من هستی، و در آنجا با نغمهٔ بربط و سرود تو را ستایش خواهم کرد.


ای جان من، چرا محزون و افسرده‌ای؟ بر خدا امید داشته باش! او را دوباره ستایش کن، زیرا او خدا و نجا‌ت‌دهندۀ توست!


از این دیار غریب، تو را به کمک می‌طلبم. مرا که فکرم پریشان است به پناهگاهی امن هدایت کن.


«وقتی که تمام امید خود را از دست داده بودم، بار دیگر تو را ای خداوند به یاد آوردم و دعای قلب من در خانهٔ مقدّست به حضور تو رسید.


سپس کمی دورتر رفت و بر زمین افتاد و چنین دعا کرد: «پدر، اگر ممکن است، این جام رنج و عذاب را از مقابل من بردار؛ اما نه به خواهش من، بلکه به خواست تو.»


نزدیک به ساعت سه، عیسی با صدای بلند فریاد زد: «ایلی، ایلی، لَمّا سَبَقتَنی»، یعنی «خدای من، خدای من، چرا مرا واگذاشتی؟»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ