مزامیر 18:4 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

⁴ مرگ، مرا در چنگال خود گرفتار کرده بود و موجهای ویرانگرش مرا در بر گرفته بود.

هزارۀ نو

⁴ بندهای مرگ مرا فرو پیچیده بود، و سیلابهای نابودی بر من هجوم آورده بود؛

Persian Old Version

⁴ رسنهای موت مرا احاطه کرده، و سیلابهای شرارت مرا ترسانیده بود.

مژده برای عصر جدید

⁴ طنابهای گور به دورم حلقه زده‌اند و امواج نابود‌کننده احاطه‌ام کرده‌اند.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

⁴ ریسمان‌های مرگ به دورم حلقه زده‌اند و امواج نابود‌کننده احاطه‌ام کرده‌اند.

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

⁴ کمندهای مرگ مرا احاطه کرده، و سیلابهای شرارت مرا ترسانیده بود.

مزامیر 18:4 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

۲تواریخ 20:21

یهوشافاط بعد از مشورت با سران قوم، دستور داد که دستهٔ سرایندگانی آراسته به جامه‌های مقدّس تشکیل گردد و پیشاپیش سپاه برود و در وصف خداوند بسراید و بگوید: «خداوند را حمد و ستایش کنید، زیرا محبت او ابدی است.»

۲تواریخ 20:22

همین که ایشان مشغول سراییدن و حمد گفتن شدند، خداوند سپاهیان موآب و عمون و ادوم را به جان هم انداخت.

مزامیر 116:3

خطر مرگ بر من سایه افکنده بود و مایوس و غمگین بودم،

مزامیر 124:4

سیل ما را با خود می‌بُرد و آبها از سر ما می‌گذشت.

مزامیر 22:16

دشمنانم مانند سگ، دور مرا گرفته‌اند. مردم بدکار و شرور مرا احاطه نموده‌اند. دستها و پاهای مرا سوراخ کرده‌اند.

اِشعیا 13:8

همه هراسان خواهند شد و دردی شدید مانند درد زنی که می‌زاید وجودشان را فرا خواهد گرفت. بر یکدیگر نظر خواهند افکند و از دیدن صورتهای دگرگون شدهٔ یکدیگر به وحشت خواهند افتاد.

مَتّی 26:47

سخن عیسی هنوز به پایان نرسیده بود که یهودا، از راه رسید. همراه او عده‌ای با شمشیر و چوب و چماق نیز آمده بودند. آنان از سوی کاهنان اعظم و مشایخ قوم فرستاده شده بودند.

مَتّی 26:55

آنگاه رو به آن عده کرد و گفت: «مگر من دزد فراری هستم که با چوب و چماق و شمشیر به سراغم آمده‌اید؟ من هر روز در برابر چشمانتان در معبد بودم و به مردم تعلیم می‌دادم؛ چرا در آنجا مرا نگرفتید؟

اعمال رسولان 21:30

تمام مردم شهر به هیجان آمدند و آشوب بزرگی به راه افتاد. پولس را به زور از معبد بیرون کشیدند و فوری درها را پشت سر او بستند.

۲قرنتیان 1:9

و احساس می‌کردیم که محکوم به مرگ هستیم، چون برای نجات خود، کاری از دستمان برنمی‌آمد. اما این زحمات درس خوبی به ما داد تا دیگر به خودمان متکی نباشیم، بلکه به خدایی توکل کنیم که می‌تواند حتی مرده‌ها را زنده کند. پس همه چیز را به دست خدا سپردیم.