Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




مزامیر 142:4 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

4 به اطراف خود نگاه می‌کنم و می‌بینم کسی نیست که مرا کمک کند. پناهی ندارم و کسی به فکر من نیست.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

4 به جانب راست من بنگر و ببین که کسی مرا در نظر نمی‌آورد؛ پناهگاهی برایم باقی نمانده، و کسی در فکر جان من نیست.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

4 به طرف راست بنگر و ببین که کسی نیست که مرا بشناسد. ملجا برای من نابود شد. کسی نیست که در فکرجان من باشد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

4 وقتی به اطرافم نگاه می‌کنم، کسی را نمی‌بینم که به کمکم بیاید و کسی به من توجّه نمی‌کند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

4 وقتی به اطرافم نگاه می‌کنم، کسی را نمی‌بینم که پناهگاهم باشد و کسی نیست که در فکر من باشد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

4 به طرف راست نگاه کن و ببین که کسی نیست که مرا بشناسد. پناهگاه برای من نابود شد. کسی نیست که در فکر جان من باشد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




مزامیر 142:4
19 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

اما چشمان شریران تار خواهد شد و برای آنها راه فراری نخواهد بود و تنها امیدشان مرگ خواهد بود.


درستکاران توسط خداوند محافظت و هدایت می‌شوند، اما بدکاران به سوی نابودی پیش می‌روند.


ای خداوند، من تو را خدای خود می‌دانم. فریاد مرا بشنو و به داد من برس.


مرا از دام و تلهٔ شروران برهان.


روحیهٔ خود را به کلی باخته‌ام و از ترس نزدیک است قالب تهی کنم.


نزد همهٔ دشمنان سرافکنده و رسوا شده‌ام و پیش همسایگان نمی‌توانم سرم را بلند کنم. آشنایان از من می‌ترسند؛ هر که مرا در کوچه و بازار می‌بیند، می‌گریزد.


طعنه و سرزنش مردم دل مرا شکسته است و سخت بیمار شده‌ام. منتظر بودم کسی با من همدردی کند، ولی شخص دلسوزی یافت نشد. به جستجوی افرادی پرداختم که مرا دلداری دهند، اما کسی را نیافتم.


دوستان و عزیزانم را از من دور کرده‌ای؛ تاریکی تنها مونس من است.


آشنایانم را از من دور کرده‌ای و آنها را از من بیزار ساخته‌ای. چنان گرفتار شده‌ام که نمی‌توانم برای خلاصی خود چاره‌ای بیندیشم.


بگذار وقتی سربازان به ناگه بر آنها هجوم می‌آورند، فریاد و شیون از خانه‌هایشان برخیزد! زیرا بر سر راهم دام گسترده‌اند و برایم چاه کنده‌اند.


راه فرار و پناهگاهی نیز برایتان وجود نخواهد داشت.


سلامتی و تندرستی را به تو باز خواهم گرداند و زخمهایت را شفا خواهم داد، هر چند که اکنون تو را ”فراموش شده“ و اورشلیم را ”شهر متروک“ می‌نامند.


«کسانی که بتهای باطل را می‌پرستند از پیروی تو برگشته‌اند،


بله، می‌بایست اینطور می‌شد، چون تمام این وقایع را انبیا در کتب مقدّس پیشگویی کرده‌اند.» در این گیرودار، تمام شاگردان، او را تنها گذاشته، فرار کردند.


در نخستین جلسهٔ دادگاه، هیچ‌کس برای کمک به من، در جلسه حضور نیافت؛ همه مرا ترک کردند. امیدوارم خدا این خطا را به حساب ایشان نگذارد.


داوود با خود فکر کرد: «روزی شائول مرا خواهد کشت. پس بهتر است به سرزمین فلسطینی‌ها بروم تا او از تعقیب من دست بردارد؛ آنگاه از دست او رهایی خواهم یافت.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ