Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




نِحِمیا 6:14 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

14 آنگاه دعا کردم: «ای خدای من، طوبیا و سنبلط را به سزای اعمالشان برسان و نیز به یاد آور که چگونه نوعدیه نبیه و سایر انبیا می‌خواستند مرا بترسانند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

14 ای خدای من، طوبیا و سَنبَلَط را به سبب این اعمالشان به یاد دار، و نیز نوعَدیای نبیه و دیگر انبیایی را که می‌خواهند مرا بترسانند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

14 ای خدایم، طوبیا و سنبلط را موافق این اعمال ایشان و همچنین نوعدیه نبیه و سایر انبیا راکه میخواهند مرا بترسانند، به یاد آور.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

14 من دعا کردم: «خدایا طوبیا و سنبلط را به‌خاطر هر آنچه انجام داده‌اند به یاد آور و آنان را تنبیه کن. همچنین آن زن نوعدیه و سایر انبیایی را که می‌خواهند مرا بترسانند، به‌یاد‌آور.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

14 من دعا کردم: «خدایا طوبیا و سَنبَلَط را به‌خاطر هرآنچه انجام داده‌اند، به‌یاد آور و آنان را تنبیه کن. همچنین نوعَدیهٔ نبیّه و سایر انبیایی را که می‌خواهند مرا بترسانند، به‌یاد آور.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

14 ‌ای خدایم، طوبیا و سَنبَلَط را موافق این اعمالشان و همچنین نوعَدیای نبیه و دیگر انبیایی را که می‌خواهند مرا بترسانند، به یاد آور.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




نِحِمیا 6:14
26 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

ای خدای من، کارهای آنها را فراموش نکن، چون به مقام کاهنی و عهد و پیمان کاهنان و لاویان توهین کرده‌اند.


ای خدای من، مرا به یاد آور و به سبب آنچه برای این قوم کرده‌ام مرا برکت ده.


ای خداوند، به یاد آور روزی را که اورشلیم محاصره شده بود و ادومیان فریاد برمی‌آوردند: «شهر را آتش بزنید و آن را با خاک یکسان کنید!»


ای خدای من، ای خدای من، چرا مرا واگذاشتی؟ چرا دور ایستاده‌ای و ناله‌ام را نمی‌شنوی و به نجاتم نمی‌شتابی؟


ای خدا، تو خدای من هستی؛ سحرگاهان تو را می‌جویم. جان من مشتاق توست؛ تمام وجودم همچون زمینی خشک و بی‌آب، تشنهٔ توست.


پس از خواندن این سرود، مریم نبیه، خواهر هارون دف به دست گرفت و به رقصیدن پرداخت و زنان دیگر نیز به دنبال وی چنین کردند،


من این انبیای فریبکار را که به نام من پیام می‌آورند مجازات خواهم کرد، زیرا من به ایشان سخنی نگفته‌ام. آنها می‌گویند که نه جنگ می‌شود نه قحطی، پس ایشان را در جنگ و قحطی هلاک خواهم ساخت!


اگر به صحرا بروم، نعش کسانی را می‌بینم که به ضرب شمشیر کشته شده‌اند؛ و اگر به شهر بروم با کسانی روبرو می‌شوم که در اثر گرسنگی و بیماری در حال مرگند؛ هم انبیا و هم کاهنان به سرزمینی بیگانه برده شده‌اند.“»


در همان سال، در ابتدای سلطنت صدقیا، پادشاه یهودا، در ماه پنجم از سال چهارم، یک نبی دروغین به نام حننیا (پسر عزور)، اهل جبعون، در خانهٔ خداوند ایستاد و در مقابل کاهنان و مردم، رو به من کرد و گفت:


آنگاه حننیای نبی یوغی را که بر گردن من بود، برداشت و آن را شکست.


آنگاه به حننیا گفتم: «حننیا، گوش کن! خداوند تو را نفرستاده و با تو سخن نگفته است. تو می‌خواهی مردم را مجبور کنی که به وعده‌های دروغین تو امید ببندند.


بسیاری برخاسته، خود را نبی معرفی خواهند کرد و عدهٔ زیادی را گمراه خواهند نمود.


چون از این مسیح‌ها و پیامبرهای دروغین زیاد خواهند آمد و حتی معجزات حیرت‌انگیز نیز خواهند کرد، به طوری که اگر ممکن بود حتی برگزیدگان خدا را هم گمراه می‌کردند.


«مراقب پیامبران دروغین باشید، آنها که در لباس میشِ بی‌آزار نزد شما می‌آیند، اما در واقع گرگهای درنده می‌باشند.


همان‌گونه که ینیس و یمبریس با موسی مخالفت می‌کردند، این معلمین نیز با حقیقت و راستی مخالفت می‌کنند؛ ایشان افکاری آلوده و فاسد دارند و از ایمان برگشته‌اند.


اگر می‌بینید که برادر شما مرتکب گناهی می‌شود که منتهی به مرگ نیست، از خدا بخواهید که او را ببخشد، و خدا نیز به او حیات جاوید خواهد بخشید، به این شرط که گناهش منتهی به مرگ نباشد. زیرا گناهی هست که منجر به مرگ می‌شود، و نمی‌گویم که برای آن دعا کنید.


اما وحش با پیامبر دروغینش گرفتار شدند و هر دو زنده‌زنده به دریاچهٔ آتش که با گوگرد می‌سوزد انداخته شدند؛ بله، همان پیامبری که از جانب وحش معجزات خیره کننده انجام می‌داد تا تمام کسانی را که علامت وحش را داشتند و مجسمه‌اش را می‌پرستیدند، فریب دهد.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ