Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




مَتّی 26:18 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

18 او در جواب گفت که به شهر نزد فلان شخص رفته، بگویند: «استاد ما می‌گوید: ”وقت من فرا رسیده است. می‌خواهم با شاگردانم در منزل شما شام پسَح را بخوریم.“»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

18 او به آنان گفت که به شهر، نزد فلان شخص بروند و به او بگویند: «استاد می‌گوید: ”وقت من نزدیک شده است. می‌خواهم پِسَخ را در خانۀ تو با شاگردانم نگاه دارم.“‌»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

18 گفت: «به شهر، نزدفلان کس رفته، بدو گویید: "استاد میگوید وقت من نزدیک شد و فصح را در خانه تو با شاگردان خود صرف مینمایم."»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

18 عیسی جواب داد: «در شهر نزد فلان شخص بروید و به او بگویید: استاد می‌گوید وقت من نزدیک است و فصح را با شاگردانم در منزل تو نگاه خواهم داشت.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

18 عیسی جواب داد: «در شهر نزد فلان شخص بروید و به او بگویید که استاد می‌گوید، 'وقت من نزدیک است و فِصَح را با شاگردانم در منزل تو نگاه خواهم داشت.'»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس به زبان بندری

18 عیسی بهشُ ایگو که به شهر، پهلو فلانی بِرِن و بهش بگن: «استاد اَگِت: ”وخت مه نِزیک بودِن. شُم پِسَخُ با شاگردُنُم توو لَهَر تو اَخارُم.“»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




مَتّی 26:18
18 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

اگر کسی پرسید که چه می‌کنید، بگویید: ”خداوند لازمشان دارد،“ و او بی‌درنگ اجازه خواهد داد آنها را بیاورید.»


و نگذارید کسی شما را ”استاد“ بخواند، چون یک استاد دارید که مسیح است.


اما شما چنین القابی را از مردم نپذیرید، چون شما یک استاد دارید و همهٔ شما با هم برابر و برادرید.


شاگردان طبق گفتۀ عیسی عمل کرده، شام پسَح را در آنجا تدارک دیدند.


«همان‌طور که می‌دانید، دو روز دیگر عید پِسَح آغاز می‌شود. در این عید مرا دستگیر کرده، بر صلیب خواهند کشت.»


پس یهودا مستقیم به سوی عیسی رفت و گفت: «سلام استاد!» و او را بوسید.


عیسی هنوز با آن زن سخن می‌گفت که عده‌ای از خانۀ یایروس آمدند و به او خبر داده، گفتند: «دخترت مرد. دیگر چرا به استاد زحمت می‌دهی؟»


من هر روز با شما در معبد بودم؛ چرا در آنجا مرا نگرفتید؟ اما اکنون زمان شماست، زمان فرمانروایی ظلمت!»


آنگاه مارتا به خانه بازگشت و مریم را از مجلس عزاداری بیرون برد و به او گفت: «عیسی اینجاست و می‌خواهد تو را ببیند.»


عیسی جواب داد: «وقت آن رسیده است که پسر انسان به جلالی که در آسمان داشت بازگردد.


شب عید پِسَح فرا رسید. عیسی می‌دانست که وقت آن رسیده که این جهان را ترک کند و نزد پدر برود. او که شاگردانش را در طول خدمت زمینی‌اش محبت کرده بود، اکنون محبت خود را به کمال به ایشان نشان داد.


وقتی عیسی سخنان خود را به پایان رساند، به سوی آسمان نگاه کرد و گفت: «پدر، وقت موعود فرا رسیده است. بزرگی و جلال پسرت را آشکار کن تا او نیز جلال و بزرگی را به تو بازگرداند.


عیسی گفت: «مریم!» مریم به طرف او برگشت و با شادی فریاد زد: «رَبّونی!» (که به زبان عبرانیان یعنی «استاد».)


با شنیدن این سخنان، سران قوم خواستند او را بگیرند ولی کسی جرأت این کار را به خود نداد، چون هنوز زمان مقرر نرسیده بود.


عیسی جواب داد: «من نمی‌توانم الان بروم، ولی شما می‌توانید. الان وقت آمدن من نیست. ولی برای شما فرقی ندارد که کِی بروید،


شما الان بروید و در مراسم عید شرکت کنید. ولی من بعد، در وقت مناسب خواهم آمد.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ