Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




مَتّی 23:7 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

7 و به هنگام عبور از کوچه و بازار مردم به ایشان تعظیم کنند و آنان را ”استاد“ خطاب کنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

7 و مردم در کوچه و بازار آنها را سلام گویند و ’استاد‘ خطاب کنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

7 و تعظیم در کوچهها را و اینکه مردم ایشان را آقا آقا بخوانند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

7 و مردم در کوچه‌ها به آنها سلام نمایند و آنها را 'استاد' خطاب كنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

7 و مردم در کوچه‌ها به آن‌ها سلام بگویند و آن‌ها را 'استاد' خطاب کنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس به زبان بندری

7 دوست شُهَه که مردم تو کُنچیل و بازار به اُشُ سلام بُکنِن و بهشُ ”استاد“ بگن.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




مَتّی 23:7
19 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

«این نسل را به چه می‌توانم تشبیه کنم؟ مانند کودکانی هستند که در کوچه و بازار بازی می‌کنند، و از دوستان خود شکایت کرده، می‌گویند:


اما شما چنین القابی را از مردم نپذیرید، چون شما یک استاد دارید و همهٔ شما با هم برابر و برادرید.


یهودا نیز که بعد به او خیانت کرد، از او پرسید: «استاد، آیا آن شخص منم؟» عیسی جواب داد: «بله، خودت گفتی!»


پس یهودا مستقیم به سوی عیسی رفت و گفت: «سلام استاد!» و او را بوسید.


عیسی پرسید: «چه می‌خواهی برایت بکنم؟» گفت: «استاد، می‌خواهم بینا شوم.»


پطرس به خاطر آورد که عیسی روز قبل، درخت را نفرین کرده بود. پس با تعجب گفت: «استاد نگاه کنید! درخت انجیری که نفرین کردید، خشک شده است!»


باز خطاب به مردم فرمود: «از این علمای متظاهر دینی دوری کنید که دوست دارند با قباهای بلند، خودنمایی کنند و به هنگام عبور از کوچه و بازار، مردم به ایشان تعظیم کنند؛


پس به محض اینکه یهودا رسید، نزد عیسی رفت و گفت: «استاد!» و او را بوسید.


پطرس شگفت‌زده گفت: «استاد، چه خوب است ما اینجا هستیم! بگذار سه سایبان بسازیم، یکی برای تو، یکی برای موسی، و یکی دیگر هم برای ایلیا.»


«وای بر شما ای فریسی‌ها، زیرا دوست دارید که در کنیسه‌ها در بهترین جا بنشینید و هنگام عبور از کوچه و بازار مردم به شما تعظیم کنند.


عیسی که دید دو نفر به دنبال او می‌آیند، برگشت و از ایشان پرسید: «چه می‌خواهید؟» جواب دادند: «آقا، کجا اقامت دارید؟»


نتنائیل حیرت‌زده گفت: «استاد، تو پسر خدایی! تو پادشاه اسرائیل می‌باشی!»


شاگردان اعتراض کرده، گفتند: «همین چند روز پیش بود که سران یهود می‌خواستند تو را در یهودیه بکشند. حال می‌خواهی باز به آنجا بروی؟»


عیسی گفت: «مریم!» مریم به طرف او برگشت و با شادی فریاد زد: «رَبّونی!» (که به زبان عبرانیان یعنی «استاد».)


او شبی نزد عیسی آمد و گفت: «استاد، ما روحانیون این شهر، همه می‌دانیم که تو از طرف خدا آمده‌ای تا ما را تعلیم دهی. نشانه‌های معجزه‌آسایت گواه بر این است که خدا با توست.»


شاگردان یحیی نزد او آمدند و گفتند: «استاد، آن شخصی که آن طرف رود اردن بود و گفتی که مسیح است، اکنون او نیز مردم را تعمید می‌دهد و همه نزد او می‌روند، در صورتی که باید پیش ما بیایند.»


در این میان، شاگردان اصرار می‌کردند که عیسی چیزی بخورد.


وقتی به آنجا رسیدند و عیسی را پیدا کردند، پرسیدند: «استاد، کِی به اینجا آمدی؟»


شاگردان از او پرسیدند: «استاد، این شخص چرا کور به دنیا آمده است؟ آیا در اثر گناهان خود او بوده است یا در نتیجهٔ گناهان پدر و مادرش؟»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ