لوقا 19:41 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

⁴¹ اما همین که به اورشلیم نزدیک شدند و عیسی شهر را از دور دید، برای آن گریست،

هزارۀ نو

⁴¹ پس چون به اورشلیم نزدیک شد و شهر را دید، بر آن گریست

Persian Old Version

⁴¹ و چون نزدیک شده، شهر را نظاره کرد برآن گریان گشته،

مژده برای عصر جدید

⁴¹ عیسی به شهر نزدیکتر شد و وقتی شهر از دور دیده شد، گریه کرد

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

⁴¹ وقتی عیسی به شهر نزدیک شد و شهر را دید، برای آن گریه کرد

کتاب مقدس به زبان بندری

⁴¹ پَ وختی عیسی به اورشلیم نِزیک بو و به شهر ایدی، بِی اُ گیریک ایکه

لوقا 19:41 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

۲پادشاهان 8:11

سپس الیشع چنان به چشمان حزائیل خیره شد که حزائیل سرش را به زیر انداخت. آنگاه الیشع شروع به گریه کرد.

مزامیر 119:136

اشک همچون سیل از چشمانم سرازیر می‌شود، زیرا مردم شریعت تو را بجا نمی‌آورند.

مزامیر 119:158

وقتی به بدکاران که کلام تو را اطاعت نمی‌کنند، نگاه می‌کنم، از آنها منزجر می‌شوم.

مزامیر 119:53

وقتی می‌بینم بدکاران شریعت تو را می‌شکنند، بسیار خشمگین می‌شوم.

اِشعیا 22:4

پس مرا به حال خود بگذارید تا برای مصیبت قومم، به تلخی بگریم. کوشش نکنید مرا تسلی دهید،

اِشعیا 28:21

خداوند با خشم و غضب خواهد آمد تا کارهای شگفت‌انگیز خود را به انجام رساند همان‌گونه که در کوه فراصیم و درهٔ جبعون این کار را کرد.

اِرمیا 13:17

اگر گوش نکنید، به سبب غرور شما در خفا خواهم گریست و اشک خواهم ریخت، چون قوم خداوند به اسارت برده می‌شوند.

اِرمیا 17:16

خداوندا، من هیچگاه از تو نخواسته‌ام که بر آنها بلا نازل کنی و هرگز خواستار هلاکت ایشان نبوده‌ام؛ تو خوب می‌دانی که من تنها هشدارهای تو را به ایشان اعلام کرده‌ام.

اِرمیا 9:1

ای کاش سر من مخزن آب می‌بود و چشمانم چشمهٔ اشک تا برای کشتگان قومم شب و روز گریه می‌کردم!

هوشع 11:8

ای اسرائیل، چگونه تو را از دست بدهم؟ چگونه بگذارم بروی؟ چگونه می‌توانم تو را مثل ادمه و صبوئیم هلاک کنم؟ دل من آشوب است و شفقت من در درونم می‌جوشد!

لوقا 19:42

و گفت: «کاش می‌توانستی درک کنی که امروز چه چیزی برایت آرامش و صلح می‌آورد، اما اکنون از دیدگانت پنهان شده است!

یوحنا 11:35

عیسی گریست.