Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




سوگنامه 5:17 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

17 دلهایمان بی‌تاب و چشمانمان تار شده‌اند،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

17 از همین رو، دل ما بی‌تاب شده، و به سبب همین چیزها دیدگانمان تار گشته است،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

17 از این جهت دل ما بیتاب شده است و بهسبب این چیزها چشمان ما تار گردیده است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

17 دلهای ما بی‌تاب و چشمان ما تار گشته‌اند،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

17 دل‌های ما بی‌تاب و چشمان ما تار گشته‌اند،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

17 از این جهت دل ما بیتاب شده است، و به خاطر این چیزها چشمان ما تار گردیده است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




سوگنامه 5:17
17 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

چشمانم از گریه تار شده و از من سایه‌ای بیش باقی نمانده است.


خداوندا، بر من رحم کن، زیرا در تنگنا و سختی هستم. چشمانم از شدت گریه تار شده است. دیگر تاب و تحمل ندارم.


تاب تحمل خود را از دست داده‌ام و به کلی از پای افتاده‌ام؛ غم، دلم را گرفته و از شدت درد می‌نالم.


از آزار دشمنانم آنقدر گریه کرده‌ام که چشمانم تار شده‌اند.


از بس می‌نالم خسته شده‌ام و گلویم خشک شده است. چشمانم آنقدر منتظر اقدام تو بوده‌اند که تار گشته‌اند.


چرا باز کاری می‌کنید که صدمه ببینید؟ آیا به اندازهٔ کافی مجازات نشده‌اید؟ ای اسرائیل، فکر و دلت تماماً بیمار است.


صدایم به زحمت شنیده می‌شد، مانند قمری می‌نالیدم. از بس به آسمان چشم دوخته بودم، چشمانم ضعیف شده بود. دعا کردم که خداوند کمکم کند.


اما چه می‌بینم؟ لشکریان مصر از ترس در حال فرار هستند! قویترین سربازانشان بدون آنکه به پشت سر نگاه کنند، پا به فرار گذاشته‌اند! بله، ترس و وحشت از هر سو بر آنان هجوم آورده است!


درد من، درمان نمی‌پذیرد! دل من بی‌تاب است!


«او از آسمان آتش فرستاد و تا مغز استخوان مرا سوزاند. سر راهم دام گسترد و مرا به زمین کوبید. او مرا در مصیبتم ترک گفت و در غمی بی‌پایان رهایم کرد.


«به گناهان آنها نیز نظر کن و همان‌گونه که مرا برای گناهانم تنبیه کرده‌ای، آنان را نیز به سزای کردارشان برسان. ناله‌های من بسیار و دلم بی‌تاب است.»


چشمانم از گریه تار شده است. از دیدن مصیبتی که بر سر قومم آمده، غمی جانکاه وجودم را فرا گرفته است. کودکان و شیرخوارگان در کوچه‌های شهر از حال رفته‌اند.


بگذار دلهایشان از ترس فرو ریزد. چون بر هر دروازه‌ای برق شمشیر دیده می‌شود. بله، شمشیر همچون برق آسمان می‌درخشد و برای کشتن، تیز شده است!


اگر از تو بپرسند که چرا آه می‌کشی، بگو که آه و ناله‌ات، به سبب خبر هولناکی است که خداوند یهوه داده است. با شنیدن این خبر، بند دلها پاره خواهد شد و هول و هراس بر همه مستولی خواهد گشت؛ دستها سست و زانوها لرزان خواهد گردید. بگو که روز هلاکت و سیاهی ایشان نزدیک است و داوریهای من واقع خواهد شد.»


«کاری می‌کنم که آن عده از شما هم که به سرزمین دشمن به اسارت رفته‌اید، در آنجا پیوسته در ترس و وحشت به سر برید. از صدای برگ درختی که باد آن را بر روی زمین حرکت می‌دهد پا به فرار خواهید گذاشت. به گمان اینکه دشمن در تعقیب شماست، خواهید گریخت و بر زمین خواهید افتاد.


«بنابراین، به سبب تمام گناهانتان شما را مجروح می‌کنم و به نابودی می‌کشم.


در میان آن قومها روی آرامش را نخواهید دید، بلکه خداوند به شما دلهایی لرزان و چشمانی گریان و افکاری پریشان خواهد داد.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ