یوشع 10:29 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

²⁹ بعد از آن، یوشع و افرادش به لبنه حمله کردند،

هزارۀ نو

²⁹ آنگاه با تمامی اسرائیل از مَقّیدَه به لِبنَه پیشروی کرد و با آن جنگید.

Persian Old Version

²⁹ و یوشع با تمامی اسرائیل از مقیده به لبنه گذشت و با لبنه جنگ کرد.

مژده برای عصر جدید

²⁹ بعد یوشع با ارتش خود از مقیده حرکت کرده، به لبنه حمله کرد.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

²⁹ بعد یوشع با ارتش خود از مَقّیدَه حرکت کرده به لِبنه حمله کرد.

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

²⁹ و یوشَع با تمامی اسرائيل از مَقّيده به لِبنه گذشت و با لِبنه جنگ کرد.

یوشع 10:29 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

۲پادشاهان 19:8

سردار آشور شنید که پادشاه آشور از لاکیش برای جنگ به لبنه رفته است، پس او نیز به لبنه رفت.

۲پادشاهان 8:22

ادوم تا به امروز استقلال خود را از یهودا حفظ کرده است. در این هنگام اهالی شهر لبنه نیز شورش کردند.

۲تواریخ 21:10

به این ترتیب ادوم تا به امروز استقلال خود را از یهودا حفظ کرده است. در این هنگام اهالی شهر لبنه نیز شورش نمودند، زیرا یهورام از خداوند، خدای اجدادش برگشته بود.

اِشعیا 37:8

سردار آشور شنید که پادشاه آشور از لاکیش برای جنگ به لبنه رفته است، پس او نیز به لبنه رفت.

اِرمیا 52:1

صدقیا بیست و یک ساله بود که پادشاه شد و یازده سال در اورشلیم سلطنت کرد. اسم مادرش حمیطل (دختر ارمیای لبنه‌ای) بود.

یوشع 10:28

در همان روز یوشع به شهر مقیده حمله کرده، آن را گرفت و پادشاه و تمام اهالی آنجا را کشت به طوری که هیچ‌کدام از ساکنان آنجا نتوانستند جان به در ببرند. او با پادشاه آنجا همان کرد که با پادشاه اریحا کرده بود.

یوشع 10:30

و خداوند آنجا را نیز با پادشاهش به دست ایشان تسلیم نمود، و آنها تمام ساکنان آن را مانند اهالی شهر اریحا از دم شمشیر گذراندند.

یوشع 15:42

لبنه، عاتر، عاشان،

یوشع 21:13

علاوه بر شهر حبرون که از شهرهای پناهگاه بود، این شهرها نیز به نسل هارون که کاهن بودند داده شد: لبنه،

یوشع 6:21

هر چه که در شهر بود از بین بردند زن و مرد، پیر و جوان، گاو و گوسفند و الاغ، همه را از دم شمشیر گذراندند.

یوشع 8:2

با ایشان همان‌طور رفتار کن که با پادشاه اریحا و مردم آنجا رفتار نمودی. اما این بار چارپایان و غنایم شهر را می‌توانید میان خود قسمت کنید. در ضمن برای حمله به دشمن در پشت آن شهر، یک کمینگاه بساز.»

یوشع 8:29

یوشع، پادشاه عای را به دار آویخت. هنگام غروب به دستور یوشع جسد او را پایین آورده، جلوی دروازۀ شهر انداختند و توده‌ای بزرگ از سنگ روی جسد او انباشتند که تا به امروز نیز باقیست.