Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِرمیا 31:40 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

40 تمام شهر با گورستان و درهٔ خاکستر و تمام زمینها تا نهر قدرون و از آنجا تا دروازۀ اسب در ضلع شرقی شهر، برای من مقدّس خواهند بود و دیگر هرگز به دست دشمن نخواهند افتاد و ویران نخواهند گردید.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

40 و تمامی وادیِ لاشه‌ها و خاکستر، و تمامی دشتها تا وادی قِدرون، و تا گوشۀ ’دروازۀ اسبان‘ به سمت شرق، برای خداوند مقدس خواهد بود. این شهر دیگر هرگز برکنده و سرنگون نخواهد شد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

40 و تمامی وادی لاشها و خاکستر و تمامی زمینها تا وادی قدرون و بطرف مشرق تا زاویه دروازه اسبان، برای خداوند مقدس خواهد شد وبار دیگر تا ابدالاباد کنده و منهدم نخواهدگردید.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

40 تمام آن وادی که مردگان را در آن دفن می‌کنند و جایی که زباله‌ها را می‌ریزند و تمام مزارع بالای وادی قدرون تا دروازهٔ اسب در شرق، تمام اینها برای من مقدّس خواهد بود. این شهر دیگر هرگز خراب و ویران نخواهد شد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

40 تمام آن وادی که مردگان را در آن دفن می‌کنند و جایی که زباله‌ها را می‌ریزند و تمام مزرعه‌های بالای وادی قِدرون تا دروازۀ اسب در شرق، تمام این‌ها برای من مقدّس خواهد بود. این شهر دیگر هرگز خراب و ویران نخواهد شد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

40 و تمامی وادی لاشه‌ها و خاکستر و تمامی سرزمینها تا وادی قِدرون و به طرف مشرق تا گوشه دروازه اسبان، برای خداوند مقدس خواهد بود و بار دیگر هرگز برکنده و سرنگون نخواهد گردید.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِرمیا 31:40
23 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

وقتی پادشاه و همراهانش از پایتخت بیرون می‌رفتند، مردم با صدای بلند گریه می‌کردند. پادشاه و همراهانش از نهر قدرون عبور کرده، سر به بیابان نهادند.


پس عتلیا را به اسطبل کاخ سلطنتی کشانده، او را در آنجا کشتند.


سپس مذبحهایی را که پادشاهان یهودا بر پشت بام قصر آحاز ساخته بودند خراب کرد. در ضمن مذبحهایی را که مَنَسی در حیاط خانهٔ خداوند بنا کرده بود در هم کوبید و تمام ذرات آن را در درهٔ قدرون پاشید.


او بت شرم‌آور اشیره را از خانهٔ خداوند برداشته، آن را از اورشلیم به درهٔ قدرون برد و سوزاند و خاکسترش را به قبرستان عمومی برده، روی قبرها پاشید.


پس وقتی عتلیا به یکی از دروازه‌های کاخ به نام «دروازهٔ اسب» رسید، همان جا او را کشتند.


دسته‌ای از کاهنان نیز قسمتی از حصار را که از «دروازه اسب» شروع می‌شد تعمیر کردند؛ هر یک از ایشان حصار مقابل خانهٔ خود را بازسازی نمودند.


ای خدا، ما در داخل خانهٔ تو، به رحمت و محبت تو می‌اندیشیم.


خداوند تو یهوه که مدافع توست چنین می‌گوید: «من کاسهٔ غضب خود را که باعث سرگیجهٔ تو شده از دست تو می‌گیرم و تو دیگر مجبور نخواهی شد از آن بنوشی.


از امروز رسالت تو آغاز می‌شود! تو باید به قومها و حکومتها هشدار دهی و بگویی که من برخی از ایشان را ریشه‌کن کرده، از بین خواهم برد و برخی دیگر را پا برجا نگاه داشته، تقویت خواهم کرد.»


هرگاه اعلام نمایم که قصد دارم قومی یا مملکتی را منهدم و ویران سازم،


اینک خداوند، خدای اسرائیل می‌فرماید: «دربارهٔ این شهر گفته می‌شود که در اثر جنگ، قحطی و بیماری به دست پادشاه بابِل خواهد افتاد؛ اما بشنوید من دربارهٔ آن چه می‌گویم:


و روی زمین در مقابل بتهایشان، آفتاب و ماه و ستارگان، پهن خواهد کرد بتهایی که مورد پرستش و علاقهٔ آنان بود و از آنها پیروی می‌کردند. آن استخوانها دیگر جمع‌آوری و دفن نخواهند شد، بلکه مانند فضلهٔ حیوانات بر روی زمین خواهند ماند.


او مرا به هر سو در میان استخوانها که روی زمین پخش شده بودند گردانید.


آنها در سرزمینی که پدرانشان زندگی کردند، ساکن می‌شوند، یعنی همان سرزمینی که به خدمتگزارم یعقوب دادم. خود و فرزندان و نوه‌هایشان، نسل اندر نسل، در آنجا ساکن خواهند شد. خدمتگزارم داوود تا به ابد پادشاه آنان خواهد بود.


من روح خود را بر آنها می‌ریزم و دیگر هرگز روی خود را از ایشان برنمی‌گردانم. من که خداوند یهوه هستم این را گفته‌ام.»


محیط شهر نُه کیلومتر و نام آن شهر نیز از این به بعد «خداوند آنجاست» خواهد بود.


«آنگاه خواهید دانست که من یهوه خدای شما، در کوه مقدّس خود صهیون، ساکنم. اورشلیم برای همیشه از آن من خواهد بود و زمانی می‌رسد که دیگر هیچ سپاه بیگانه‌ای از آن گذر نخواهد کرد.


مردم در اورشلیم در امنیت ساکن خواهند شد و دیگر هرگز خطر نابودی آنها را تهدید نخواهد کرد.


در آن روز حتی روی زنگولهٔ اسبها نیز نوشته خواهد شد: «اینها اموال مقدّس خداوند هستند.» تمام ظروف خوراک‌پزی خانهٔ خداوند همچون ظروف کنار مذبح، مقدّس خواهند بود.


پس از پایان دعا، عیسی با شاگردانش به باغی از درختان زیتون واقع در آن سوی درهٔ قدرون رفت.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ