Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِرمیا 15:15 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

15 آنگاه عرض کردم: «خداوندا، تو می‌دانی به خاطر توست که این همه توهین و ناسزا می‌شنوم! پس مرا به یاد آور و از من مراقبت نما! انتقام مرا از آزاردهندگانم بگیر؛ نسبت به آنها آنقدر صبور نباش تا موفق شوند مرا بکشند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

15 خداوندا، تو می‌دانی! مرا به یاد آر و به یاری‌ام بیا، و انتقامم را از آزاردهندگانم بگیر. در شکیباییِ خویش هلاکم مساز؛ بدان که به‌خاطر تو رسوایی کشیده‌ام.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

15 ای خداوند تو این را میدانی پس مرا بیادآورده، از من تفقد نما و انتقام مرا از ستمکارانم بگیر و به دیرغضبی خویش مرا تلف منما و بدان که بهخاطر تو رسوایی را کشیدهام.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

15 آنگاه من گفتم: «ای خداوند، خودت خوب می‌دانی. مرا به یادآور و به من کمک کن. اجازه بده تا از کسانی‌که به من جفا می‌کنند، انتقام بگیرم. در برابر آنها آن‌قدر صبور نباش مبادا در کشتن من موفّق شوند. به‌ یاد آور که به‌خاطر توست که من متحمّل تمام این توهین‌ها می‌شوم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

15 آنگاه من گفتم: «ای خداوند، تو خودت همه‌چیز را می‌دانی. مرا به یادآور و به من کمک کن. اجازه بده تا از کسانی‌ که به من جفا می‌کنند، انتقام بگیرم. در برابر آن‌ها آن‌قدر صبور نباش، مبادا در کشتن من موفّق شوند. به‌ یاد آور که به‌خاطر تو است که من متحمّل تمام این توهین‌ها می‌شوم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

15 ‌ای خداوند، تو این را می‌دانی، پس مرا به یاد آورده، از من دیدار نما و انتقام مرا از ستمکارانم بگیر و به دیرغضبی خویش مرا تلف منما و بدان که به‌ خاطر تو رسوایی را کشیده‌ام.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِرمیا 15:15
42 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

سپس به لاویان دستور دادم خود را تطهیر کنند و دم دروازه‌ها نگهبانی بدهند تا تقدس روز شَبّات حفظ شود. ای خدای من، این کار مرا به یاد آور و برحسب محبت بی‌پایانت به من رحم کن.


ترتیبی دادم تا به موقع برای مذبح هیزم بیاورند و نوبر محصولات را جمع‌آوری کنند. ای خدای من، مرا به یاد آور و برکت ده.


ای خدای من، مرا به یاد آور و به سبب آنچه برای این قوم کرده‌ام مرا برکت ده.


آنگاه دعا کردم: «ای خدای من، طوبیا و سنبلط را به سزای اعمالشان برسان و نیز به یاد آور که چگونه نوعدیه نبیه و سایر انبیا می‌خواستند مرا بترسانند.»


هرچند می‌دانی که تقصیرکار نیستم، و کسی نیست که بتواند مرا از دست تو نجات دهد؟


ای خدای من، نگذار در جوانی بمیرم! تو تا ابد زنده هستی!


ای خداوند، هنگامی که بر قوم خود رحمت می‌فرمایی و آنها را نجات می‌دهی مرا نیز به یاد آور و نجات بده تا سعادت برگزیدگان تو را ببینم و با قوم تو شادی کنم و در فخر آنها شریک باشم.


تا به کی باید منتظر باشم؟ کی آزاردهندگان مرا مجازات خواهی کرد؟


تو از دل من باخبری. حتی در شب به سراغم آمدی و مرا آزمودی و خطایی در من نیافتی. هیچ بدی در سخنان من نبوده است،


غضب خود را از من برگردان؛ بگذار پیش از آنکه از این دنیا بروم و دیگر نباشم، بار دیگر روی شادی و نشاط را ببینم!


تو می‌دانی که ما به خاطر تو هر روز با مرگ روبرو می‌شویم و با ما همچون گوسفندانی که باید قربانی شوند رفتار می‌کنند.


«خداوندا، به خاطر آور چقدر نسبت به تو وفادار و امین بوده‌ام و چطور سعی کرده‌ام مطابق میل تو رفتار کنم.» سپس بغض گلویش را گرفت و به تلخی گریست.


حال آنکه تو از دل من آگاهی و مرا خوب می‌شناسی. خداوندا، ایشان را مثل گوسفند به کشتارگاه بِکِش و به سزای اعمالشان برسان!


گفتم: «وای که چه مرد بدبختی هستم! ای کاش مادرم مرا به دنیا نیاورده بود! به هر جا که می‌روم، باید با همه مباحثه و مجادله کنم؛ نه به کسی پول به نزول داده‌ام، نه از کسی پول به نزول گرفته‌ام، با وجود این همه نفرینم می‌کنند!»


همان‌گونه که تسخیر شهری با دیوارهای محکم میسر نیست، من نیز تو را در برابر آنها مانند دیواری از مفرغ خواهم ساخت؛ آنها با تو خواهند جنگید، اما پیروز نخواهند شد، چون من با تو هستم تا از تو دفاع کنم و رهایی‌ات دهم.


خداوندا، من هیچگاه از تو نخواسته‌ام که بر آنها بلا نازل کنی و هرگز خواستار هلاکت ایشان نبوده‌ام؛ تو خوب می‌دانی که من تنها هشدارهای تو را به ایشان اعلام کرده‌ام.


خداوندا، تو از تمام توطئه‌های ایشان برای کشتن من آگاهی؛ پس آنها را نبخش و گناهشان را از نظرت دور مدار؛ ایشان را به هنگام خشم و غضب خود، داوری فرما و در حضور خود هلاک نما!»


ولی خداوند همچون یک مرد جنگی، نیرومند و توانا، در کنارم ایستاده است؛ پس دشمنانم به زمین خواهند افتاد و بر من چیره نخواهند شد. ایشان شکست خواهند خورد و این رسوایی همیشه بر آنها خواهد ماند.


ای خداوند لشکرهای آسمان که مردم را از روی عدل و انصاف می‌آزمایی و از دلها و افکار ایشان آگاهی، بگذار تا انتقام تو را از ایشان ببینم، چون داد خود را نزد تو آورده‌ام.


وقتی دهان باز می‌کنم تا چیزی بگویم، فریاد از نهادم برمی‌آید که: «خشونت و ویرانی!» آری، این پیامها از جانب خداوند مرا مایۀ رسوایی و تمسخر ساخته است.


ای خداوند، ایشان را به سزای اعمالشان برسان.


با خشم و غضب آنها را تعقیب کن و از روی زمین محو و نابود گردان.


همۀ مردم به خاطر من از شما متنفر خواهند شد. اما هر که تا به آخر، زحمات را تحمل کند، نجات خواهد یافت.


هر که به خاطر من از برادر و خواهر، پدر و مادر و فرزند، خانه و زمین چشم بپوشد، صد چندان بیشتر خواهد یافت و زندگی جاوید را نیز به دست خواهد آورد.


تمام مردم دنیا به خاطر نام من از شما متنفر خواهند شد.


دوستان عزیز، هرگز از کسی انتقام نگیرید، بلکه آن را به خشم عادلانۀ خدا واگذار کنید، زیرا در کتب مقدّس نوشته شده: «خداوند می‌فرماید: انتقام و جزا از آنِ من است.»


چه کسی می‌تواند ما را از محبت مسیح جدا سازد؟ آیا زحمات یا سختی‌ها، یا آزار و اذیتها، یا قحطی، یا عریانی، یا خطرات، یا شمشیر؟


بنابراین، چون چنین ترس و احترامی نسبت به خداوند در دل ما هست، می‌کوشیم تا مردم را به سوی نجات هدایت کنیم. خدا از دل ما باخبر است و می‌داند که آنچه می‌گوییم، عین حقیقت است. امیدوارم شما هم به این موضوع پی برده باشید.


اسکندر مسگر به من بسیار بدی کرد؛ خداوند خودش او را تنبیه کند.


اما تو ای آسمان، از سرنوشت بابِل شاد باش! و شما ای قوم خدا و رسولان و انبیا شادی کنید! زیرا خدا انتقام شما را از او گرفته است.


ایشان با صدایی بلند به خداوند می‌گفتند: «ای خداوند پاک و حق، تا به کی بر ساکنان زمین داوری نمی‌کنی و انتقام خون ما را از آنان نمی‌گیری؟»


سامسون نزد خداوند دعا کرده، چنین گفت: «ای خداوند، خدای من، التماس می‌کنم مرا به یاد آور و یک بار دیگر نیرویم را به من بازگردان، تا انتقام چشمانم را از این فلسطینی‌ها بگیرم.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ