اِشعیا 47:8 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر8 «ای مملکت خوشگذران که فکر میکنی در امن و امان هستی، گوش کن. تو خود را مانند خدا، بینظیر میدانی. میگویی: ”من هرگز بیوه نخواهم شد. هیچگاه فرزندانم را از دست نخواهم داد.“ အခန်းကိုကြည့်ပါ။هزارۀ نو8 «پس حال ای که در ناز و نعمتی بشنو، ای که آسودهخاطر نشستهای! ای تو که با خود میگویی: ”من هستم و جز من کسی نیست؛ هرگز بیوه نخواهم شد، و بیاولاد نخواهم گشت“: အခန်းကိုကြည့်ပါ။Persian Old Version8 پس الانای که در عشرت بسر میبری و دراطمینان ساکن هستی این را بشنو. ای که در دل خود میگویی من هستم و غیر از من دیگری نیست و بیوه نخواهم شد و بیاولادی را نخواهم دانست. အခန်းကိုကြည့်ပါ။مژده برای عصر جدید8 «بشنو، ای عاشقِ لذّتها، و ای آن کسیکه فکر میکنی در امن و امان هستی؛ تو ادّعا میکنی که به بزرگی خدا هستی، و هیچکس مانند تو نیست. فکر میکردی که هیچوقت بیوه نخواهی شد و غم از دست دادن فرزندانت را نخواهی دید. အခန်းကိုကြည့်ပါ။مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳8 «بشنو، ای عاشقِ لذّتها، و ای آن کسی که فکر میکنی در امنوامان هستی! تو ادّعا میکنی که به بزرگی خدا هستی، و هیچکس مانند تو نیست. فکر میکردی که هیچوقت بیوه نخواهی شد و غم از دست دادن فرزندانت را نخواهی دید. အခန်းကိုကြည့်ပါ။کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده8 پس الان ای که در عشرت به سر میبری، و در اطمینان ساکن هستی، این را بشنو. ای که در دل خود میگویی: ”من هستم و غیر از من دیگری نیست؛ بیوه نخواهم شد و بیاولادی را نخواهم دانست.“ အခန်းကိုကြည့်ပါ။ |
«ای پسر انسان، به حاکم صور بگو که خداوند یهوه میفرماید: تو به قدری مغرور شدهای که فکر میکنی خدا هستی و در قلمرو خود که جزیرهای است در وسط دریا، مانند یک خدا بر تخت نشستهای! هر چند به خود میبالی که مثل خدا هستی، ولی بدان که انسانی بیش نیستی. تو میگویی از دانیال داناتری و هیچ رازی از تو مخفی نیست.
تو به خداوند آسمانها بیحرمتی کردی و جامهای خانهٔ او را به اینجا آورده، با بزرگان و زنان و کنیزانت در آنها شراب نوشیدی و بتهای خود را که از طلا و نقره، مفرغ و آهن، چوب و سنگ ساخته شدهاند که نه میبینند و نه میشنوند و نه چیزی میفهمند، پرستش کردی؛ ولی آن خدا را که زندگی و سرنوشتت در دست اوست تمجید ننمودی.