Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِشعیا 38:12 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

12 مانند خیمهٔ شبانان که پایین می‌کشند و جمع می‌کنند، حیات من فرو می‌ریخت؛ همچون پارچهٔ دستباف که از دستگاه بافندگی جدا می‌کنند، رشتهٔ عمرم پاره می‌شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

12 مسکن من بسان خیمۀ شبانان برچیده گشته و از من بازگرفته شده است. همچو بافنده‌ای زندگی‌ام را پیچیده‌ام؛ او مرا از نَورَد بریده و جدا کرده است؛ روز و شب، مرا به پایان می‌رساند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

12 خانه من کنده گردید ومثل خیمه شبان از من برده شد. مثل نساج عمرخود را پیچیدم. او مرا از نورد خواهد برید. روز وشب مرا تمام خواهی کرد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

12 زندگی من قطع شده و به پایان رسیده است، مانند چادری که برچیده شده، و مانند پارچه‌ای که از کارگاه بافندگی قطع شده باشد. فکر کردم خدا به زندگی‌ام پایان داده است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

12 رشتهٔ زندگی من قطع شده و به پایان رسیده بود، مانند چادری که برچیده شده و پارچه‌ای که از کارگاه بافندگی بُریده شده باشد، فکر کردم خدا به زندگی‌ام پایان داده است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

12 خانه من کنده گردید و مثل خیمه شبان از من برده شد. مثل بافنده عمرم را پیچیدم. او مرا از نورد خواهد برید. روز و شب مرا تمام خواهی کرد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِشعیا 38:12
20 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

مثل گل، لحظه‌ای می‌شکفد و زود پژمرده می‌شود و همچون سایهٔ ابری که در حرکت است به سرعت ناپدید می‌گردد.


روحم در هم شکسته، پایان زندگی من فرا رسیده و قبر آماده است تا مرا در خود جای دهد.


صبح، زنده‌اند و شب، می‌میرند و برای همیشه از بین می‌روند و اثری از آنها باقی نمی‌ماند.


ای کاش خدا مرا لِه می‌کرد، و دستش را دراز کرده، مرا می‌کشت.


عمرم چون سایه‌های عصر، زودگذر است؛ همچون علف خشک پژمرده شده‌ام.


حکمرانان می‌نشینند و بر ضد من توطئه می‌چینند، اما من به فرایض تو فکر می‌کنم.


من ترسیده بودم و فکر می‌کردم که دیگر از نظر خداوند افتاده‌ام؛ اما وقتی نزد او فریاد برآوردم، او دعای مرا شنید و مرا اجابت فرمود.


نتیجه‌ای که هر روز از این کار عایدم می‌شود رنج و زحمت است.


تو انسان را چون سیلاب از جای بر می‌کنی و می‌بری. زندگی او خوابی بیش نیست. او مانند گیاهی است که صبح می‌روید و می‌شکفد ولی عصر پژمرده و خشک می‌شود.


اورشلیم همچون کلبه‌ای در تاکستان و مانند آلونکی در بوستان خیار، بی‌دفاع و تنها مانده است.


بابِل دیگر هرگز آباد و قابل سکونت نخواهد شد. حتی اعراب چادرنشین نیز در آنجا خیمه نخواهند زد و چوپانان گوسفندان خود را در آن مکان نخواهند چرانید.


زیرا می‌دانیم وقتی این خیمۀ زمینی که اکنون در آن زندگی می‌کنیم فرو ریزد، یعنی وقتی بمیریم و این بدنهای خاکی را ترک گوییم، در آسمان خانه‌ها یعنی بدنهایی جاودانی خواهیم داشت که به دست خدا برای ما ساخته شده است، نه به دست انسان.


ما در این بدن خاکی، تحت فشار هستیم و آه و ناله می‌کنیم؛ اما در ضمن نمی‌خواهیم بمیریم و از این بدن خلاص شویم، بلکه می‌خواهیم به همین صورت که هستیم، بدن آسمانی خود را بپوشیم تا این بدنهای فانی در آن زندگی جاوید غرق شود.


مانند ردا آنها را در هم خواهی پیچید و همچون جامۀ کهنه به دور خواهی افکند. اما تو جاودانی هستی و برای تو هرگز پایانی وجود ندارد.»


شما چه می‌دانید فردا چه پیش خواهد آمد؟ عمر شما مانند مه صبحگاهی است که لحظه‌ای آن را می‌توان دید و لحظه‌ای بعد محو و ناپدید می‌شود!


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ