Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




عبرانیان 8:9 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

9 این عهد مانند عهد پیشین نخواهد بود که با اجدادشان بستم، در روزی که دست ایشان را گرفته، از سرزمین مصر بیرون آوردم؛ زیرا، خداوند می‌گوید، آنها به عهد من وفادار نماندند. پس من از ایشان رویگردان شدم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

9 نه مانند عهدی که با پدرانشان بستم، آن روز که دست ایشان را گرفتم تا از سرزمین مصر به در آورم؛ زیرا، خداوند می‌گوید، آنان به عهد من وفادار نماندند. پس، از ایشان روی گرداندم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

9 نه مثل آن عهدی که با پدران ایشان بستم، در روزی که من ایشان را دستگیری نمودم تا از زمین مصربرآوردم، زیرا که ایشان در عهد من ثابت نماندند. پس خداوند میگوید من ایشان را واگذاردم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

9 «این پیمان تازه مانند آن پیمانی نخواهد بود كه با اجداد ایشان بستم، در روزی كه دست آنها را گرفته و به بیرون از مصر هدایتشان نمودم، زیرا آنها طبق آن پیمان عمل نكردند،» و خداوند می‌فرماید: «پس من هم از آنان روی گردان شدم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

9 «این پیمان تازه مانند آن پیمانی نخواهد بود که با اجداد ایشان بستم، در آن روزی که دست آن‌ها را گرفته و به بیرون از مصر هدایتشان نمودم، زیرا آن‌ها طبق آن پیمان عمل نکردند.» و خداوند می‌فرماید: «پس من هم از آنان روی گردان شدم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس به زبان بندری

9 نه مثه عهدی که وا جدُشُ اُمبَست، توو اُ روزی که دَسِشُ اُمگِفت تا اَ سرزمین مصر دَرِشُ بیارُم. خداوند اَگِت، چونکه اُشُ توو عهد مِه وفادار نَمُندَن، پَ مِه ازشُ رو بر اُمگردُند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




عبرانیان 8:9
44 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

در حالی که لوط درنگ می‌کرد آن دو مرد دستهای او و زن و دو دخترش را گرفته، به جای امنی در خارج از شهر بردند، چون خداوند بر آنها رحم کرده بود.


ولی بدان که خدا نیکان را ترک نمی‌گوید و بدکاران را کامیاب نمی‌گرداند.


پس او قوم برگزیدهٔ خود را در حالی که با شادی سرود می‌خواندند از مصر بیرون آورد،


و مانند یک شبان، بنی‌اسرائیل را به رهبری موسی و هارون از آن عبور دادی.


مانند اجداد خود از خدا روی برتافتند و به او خیانت کردند و همچون کمانی کج، غیرقابل اعتماد شدند.


آنها به همین زودی احکام مرا فراموش کرده و منحرف گشته‌اند و برای خود گوساله‌ای ساخته، آن را پرستش می‌کنند و برایش قربانی کرده، می‌گویند: ای بنی‌اسرائیل، این همان خدایی است که تو را از مصر بیرون آورد.»


خداوند فرمود: «اینک با تو عهد می‌بندم و در نظر تمامی قوم کارهای عجیب می‌کنم کارهای عجیبی که نظیر آن در هیچ جای دنیا دیده نشده است. تمام بنی‌اسرائیل قدرت مهیب مرا که به‌وسیلۀ تو به آنها نشان می‌دهم، خواهند دید.


این کیست که بر محبوب خود تکیه کرده و از صحرا می‌آید؟ در زیر آن درخت سیب، جایی که مادرت با درد زایمان تو را به دنیا آورد، من عشق را در دلت بیدار کردم.


او مانند شبان، گلهٔ خود را خواهد چرانید؛ بره‌ها را در آغوش خواهد گرفت و میشها را با ملایمت هدایت خواهد کرد.


من که یهوه، خدای تو هستم دست راستت را گرفته‌ام و می‌گویم نترس، زیرا تو را یاری خواهم داد.»


کسی از ساکنانت باقی نمانده تا دستت را بگیرد و تو را راهنمایی کند.


و در تمامی رنجهای ایشان، او نیز رنج کشید، و فرشتۀ حضور وی ایشان را نجات داد. در محبت و رحمت خود ایشان را رهانید. سالهای سال ایشان را بلند کرد و حمل نمود.


این عهد مانند عهد پیشین نخواهد بود عهدی که با اجدادشان بستم، در روزی که دست ایشان را گرفته، از سرزمین مصر بیرون آوردم»، زیرا خداوند می‌گوید، «آنها عهد مرا شکستند، با آنکه من آنها را دوست داشتم، همچون شوهری که زنش را دوست می‌دارد.»


خود خداوند ایشان را اینچنین سرگردان کرده است و دیگر به ایشان توجه نمی‌کند. کاهنان و بزرگان عزت و احترام خود را از دست داده‌اند.


«از آنجا که سوگند و وفاداری‌ات را فراموش کردی و عهد مرا شکستی، من نیز تو را مجازات خواهم نمود.


«مدتی بعد که از کنارت گذشتم به تو نگاه کردم؛ این بار آمادهٔ ازدواج بودی، پس ردایم را بر تو انداختم، عریانی‌ات را پوشاندم و سوگند یاد کرده، با تو پیمان ازدواج بستم و تو از آن من شدی.


من قربانیهای سوختنی و شکرگزاری شما را نمی‌پذیرم و به قربانیهای سلامتی شما توجه نمی‌کنم.


شما مذبح خداوند را با اشکهای خود پر می‌کنید، زیرا دیگر خداوند هدایای شما را منظور نمی‌دارد و آنها را با خشنودی نمی‌پذیرد.


عیسی دست آن مرد را گرفت و از ده بیرون برد، آب دهان به چشمهای او مالید و دستهای خود را بر چشمان او گذاشت و از او پرسید: «چیزی می‌بینی؟»


حال که چنین است، خدا تو را چنان می‌زند که تا مدتی کور شوی و نور خورشید را نبینی!» در دَم، چشمان عِلیما تیره و تار شد و کورکورانه به این سو و آن سو می‌رفت و التماس می‌کرد کسی دست او را بگیرد و راه را به او نشان دهد.


موسی با معجزات بسیار قوم اسرائیل را از مصر بیرون آورد، و از دریای سرخ عبور داد و چهل سال ایشان را در بیابان هدایت کرد.


وقتی سولُس به خود آمد و از زمین برخاست، متوجه شد که چیزی نمی‌بیند. پس دست او را گرفتند و به دمشق بردند.


این امور را به شکل مجازی و تمثیلی به‌کار می‌بریم. یعنی اینکه این دو زن مُعَرّف دو عهد هستند. یک عهد از کوه سینا است و فرزندانی که می‌زاید، غلام و کنیز هستند. این همان هاجر است.


این است شرایط عهدی که خداوند در سرزمین موآب توسط موسی با قوم اسرائیل بست. این عهد غیر از عهدی بود که قبلاً در کوه حوریب بسته شده بود. ‏


اینجا ایستاده‌اید تا به عهدی که یهوه خدایتان امروز با شما می‌بندد وارد شوید.


در جواب ایشان گفته خواهد شد: «چون مردم این سرزمین عهدی را که هنگام خروج از مصر خداوند، خدای پدرانشان با ایشان بسته بود، شکستند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ