Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




پیدایش 48:7 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

7 من این کار را به خاطر مادرت راحیل می‌کنم. پس از بیرون آمدنم از فَدّان‌اَرام او بین راه در نزدیکی افرات مُرد و من هم او را در آنجا، کنار راه افرات دفن کردم.» (افرات همان بیت‌لحم است.)

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

7 و اما در خصوص من، هنگامی که از فَدّان آمدم، راحیل بر سر راه در سرزمین کنعان مرد، در حالی که هنوز مسافتی تا اِفراتَه باقی بود. و من او را آنجا بر سر راه اِفراتَه (که همان بِیت‌لِحِم باشد) دفن کردم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

7 و هنگامی که من از فدان آمدم، راحیل نزد من در زمین کنعان بهسر راه مرد، چون اندک مسافتی باقی بود که به افرات برسم، و او را در آنجا بهسر راه افرات که بیت لحم باشد، دفن کردم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

7 این‌ به‌خاطر ‌مادرت ‌راحیل‌ است‌. هنگامی كه‌ من ‌از بین‌النهرین‌ می‌آمدم‌، در سر راه‌ كنعان ‌درحالی‌که ‌تا افراته‌ فاصلهٔ زیادی نبود، راحیل‌ مرد و من ‌او را در كنار راه‌ افراته كه‌ امروز بیت‌لحم ‌نامیده ‌می‌شود به‌ خاک ‌سپردم‌.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

7 این‌ به‌خاطر ‌مادرت ‌راحیل‌ است‌. هنگامی که‌ من ‌از بین‌النهرین‌ می‌آمدم‌، در سر راه‌ کنعان ‌درحالی‌که ‌تا افراته‌ فاصلۀ زیادی نبود، راحیل‌ مرد و من ‌او را در کنار راه‌ اِفراتَه که‌ امروز بِیت‌لِحِم ‌نامیده ‌می‌شود، به‌ خاک ‌سپردم‌.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

7 و هنگامی که من از فَدّان آمدم، راحیل نزد من در سرزمین کنعان به‌ سر راه مرد، چون اندک مسافتی باقی بود که به اِفرات برسم، و او را در آنجا به‌ سر راه اِفرات که بیت‌لِحِم باشد، دفن کردم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




پیدایش 48:7
13 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و اسحاق چهل ساله بود که ربکا را به زنی گرفت. ربکا دختر بتوئیل و خواهر لابان، اهل فَدّان‌اَرام بود.


سپس از آنجا به سلامتی به شکیم واقع در کنعان کوچ کردند و خارج از شهر خیمه زدند.


یعقوب روی قبرش ستونی از سنگ بنا کرد که تا به امروز باقی است.


پس از آنکه یعقوب از فَدّان‌اَرام وارد بیت‌ئیل شد، خدا بار دیگر بر وی ظاهر شد و او را برکت داد


ولی فرزندانی که بعد از این برایت به دنیا بیایند متعلق به خودت بوده از سهم افرایم و منسی ارث خواهند برد.


اما تو، ای بیت‌لحم افراته، هر چند که در یهودا روستای کوچکی بیش نیستی با وجود این از تو کسی برای من ظهور خواهد کرد که از ازل بوده است و او قوم من اسرائیل را رهبری خواهد نمود.


«صدای زاری و ماتم از رامه به گوش می‌رسد. راحیل برای فرزندانش گریه می‌کند و نمی‌خواهد تسلی‌اش بدهند، چرا که آنها دیگر نیستند.»


مردی بود به نام القانه از قبیلهٔ افرایم که در رامه تایم صوفیم واقع در کوهستان افرایم زندگی می‌کرد. او پسر یروحام، پسر الیهو، پسر توحو، پسر صوف بود. او افرایمی بود.


وقتی امروز از نزد من بروی در سرحد بنیامین، کنار قبر راحیل، در صَلصَح با دو مرد روبرو خواهی شد. آنها به تو خواهند گفت که پدرت الاغها را پیدا کرده و حالا برای تو نگران است و می‌گوید: چطور پسرم را پیدا کنم؟


سموئیل طبق دستور خداوند عمل کرد. وقتی به بیت‌لحم رسید، بزرگان شهر با ترس و لرز به استقبالش آمدند و پرسیدند: «چه اتفاقی افتاده است؟»


داوود هفت برادر بزرگتر از خود داشت. یَسا، پدر داوود که اینک پیر و سالخورده شده بود، از اهالی افراته واقع در بیت‌لحم یهودا بود.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ