Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




پیدایش 32:2 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

2 یعقوب وقتی آنها را دید، گفت: «این است اردوی خدا.» پس آنجا را مَحَنایِم نامید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

2 چون یعقوب آنان را دید گفت: «این است اردوی خدا!» پس آنجا را مَحَنایِم نامید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

2 وچون یعقوب، ایشان را دید، گفت: «این لشکرخداست!» و آن موضع را «محنایم» نامید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

2 یعقوب ‌آنها را دید و گفت‌: «اینجا لشکر ‌خداست‌.» پس ‌اسم‌ آنجا را «مهانیائیم» گذاشت‌.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

2 یعقوب ‌آن‌ها را دید و گفت‌: «اینجا اردوی ‌خدا است‌.» پس ‌اسم‌ آنجا را «مَحَنایِم» گذاشت‌.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

2 و چون یعقوب ایشان را دید، گفت: «این لشکر خداست!» و آن مکان را «محنایم» نامید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




پیدایش 32:2
17 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

طولی نکشید که داوود به محنایم رسید. ابشالوم هم تمام سپاه اسرائیل را بسیج کرد و به آن طرف رود اردن برد.


روزی سپاهیان ایشبوشت به فرماندهی ابنیر، پسر نیر، از محنایم به جبعون آمدند.


اما ابنیر، پسر نیر، فرماندهٔ سپاه شائول به اتفاق ایشبوشت پسر شائول از رود اردن گذشته، به محنایم فرار کرده بودند.


شِمعی پسر جیرای بنیامینی را هم که از اهالی بحوریم است به یاد داشته باش. وقتی من به محنایم می‌رفتم او به من اهانت کرد و ناسزا گفت. اما وقتی او برای استقبال از من به کنار رود اردن آمد، من برای او به خداوند قسم خوردم که او را نکشم؛


آنگاه الیشع چنین دعا کرد: «ای خداوند، چشمان او را باز کن تا ببیند!» خداوند چشمان خدمتکار الیشع را باز کرد و او دید کوههای اطراف پر از اسبان و ارابه‌های آتشین است.


هر روز عده‌ای به داوود می‌پیوستند تا اینکه سرانجام سپاه بزرگ و نیرومندی تشکیل شد.


ای همه لشکرهای آسمانی، ای خدمتگزاران خداوند، او را سپاس گویید!


ای همهٔ فرشتگان، خداوند را ستایش کنید. ای همهٔ لشکرهای آسمانی، او را ستایش کنید.


این پادشاه جلال کیست؟ خداوند است! خداوند لشکرهای آسمان! آری، اوست پادشاه جلال!


فرشتهٔ خداوند دور آنانی که از خداوند می‌ترسند و او را گرامی می‌دارند حلقه می‌زند و ایشان را از خطر می‌رهاند.


برگرد، ای دختر شولَمّی برگرد. برگرد تا تو را تماشا کنیم. چرا می‌خواهید مرا تماشا کنید چنانکه گویی رقص محنایم را تماشا می‌کنید؟


او گفت: «می‌دانی چرا نزد تو آمده‌ام؟ آمده‌ام تا بگویم در ”کتاب حق“ چه نوشته شده است. وقتی از نزد تو بازگردم، به جنگ فرشته‌ای که بر پارس حکمرانی می‌کند خواهم رفت و پس از او با فرشته‌ای که بر یونان حکمرانی می‌کند خواهم جنگید. در این جنگها فقط میکائیل، نگهبان قوم اسرائیل، مرا یاری خواهد کرد.»


ناگهان گروه بیشماری از فرشتگان آسمانی به آن فرشته پیوستند. آنان در ستایش خدا، می‌سرائیدند و می‌گفتند:


از قبیلهٔ جاد؛ شهرهای راموت در جلعاد (یکی از شهرهای پناهگاه)، محنایم،


آن مرد به یوشع گفت: «من سردار لشکر خداوند هستم.» یوشع روی بر زمین نهاد و سجده کرده، گفت: «هر امری داری به بنده‌ات بفرما.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ