حزقیال 40:3 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر3 وقتی مرا نزدیکتر برد، مردی را دیدم که صورتش مثل مفرغ میدرخشید و کنار دروازهٔ خانهٔ خدا ایستاده بود. او یک ریسمان و یک چوب اندازهگیری در دست داشت. အခန်းကိုကြည့်ပါ။هزارۀ نو3 چون مرا به آنجا آورد، هان مردی را دیدم که منظری برنجین داشت، و ریسمانی از کتان و نیِ اندازهگیری به دست او بود، و نزد دروازه ایستاده بود. အခန်းကိုကြည့်ပါ။Persian Old Version3 و چون مرا به آنجا آورد، اینک مردی که نمایش او مثل نمایش برنج بود ودر دستش ریسمانی از کتان و نی برای پیمودن بود و نزد دروازه ایستاده بود. အခန်းကိုကြည့်ပါ။مژده برای عصر جدید3 او مرا نزدیکتر برد، مردی را دیدم که مانند برنز میدرخشید. او ریسمانی نخی و چوبی برای اندازهگیری در دست داشت و در برابر دروازه ایستاده بود. အခန်းကိုကြည့်ပါ။مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳3 او مرا نزدیکتر برد، و من مردی را دیدم که مانند برنز میدرخشید. او ریسمانی نخی و چوبی برای اندازهگیری در دست داشت و در برابر دروازه ایستاده بود. အခန်းကိုကြည့်ပါ။کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده3 و چون مرا به آنجا آورد، اینک مردی که منظری همانند برنج داشت و ریسمانی از کتان و نی برای اندازهگیری به دستش بود، و نزد دروازه ایستاده بود. အခန်းကိုကြည့်ပါ။ |