Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




خروج 2:15 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

15 هنگامی که خبر کشته شدن آن مصری به گوش فرعون رسید، دستور داد موسی را بگیرند و بکشند. اما موسی به سرزمین مدیان فرار کرد. روزی در آنجا سرچاهی نشسته بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

15 چون ماجرا به گوش فرعون رسید، بر آن شد که موسی را بکشد. ولی موسی از نزد فرعون گریخت و به سرزمین مِدیان رفته، کنار چاهی نشست.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

15 و چون فرعون این ماجرا رابشنید، قصد قتل موسی کرد، و موسی از حضورفرعون فرار کرده، در زمین مدیان ساکن شد. و برسر چاهی بنشست.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

15 وقتی فرعون این ماجرا را شنید، تصمیم گرفت موسی را بکشد. امّا موسی فرار کرد و به سرزمین مدیان رفت و در آنجا ساکن شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

15 وقتی فرعون از این ماجرا باخبر شد، تصمیم گرفت موسی را بکُشد. امّا موسی فرار کرد و به سرزمین مِدیان رفت و در آنجا ساکن شد. روزی وقتی موسی بر سر چاهی نشسته بود،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

15 و چون فرعون اين ماجرا را بشنيد، قصد قتل موسی کرد. موسی از حضور فرعون فرار کرده، در سرزمين مِديان ساکن شد. و بر سر چاهی بنشست.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




خروج 2:15
17 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

وقتی به مقصد رسید، شترها را در خارج شهر، در کنار چاه آبی خوابانید. نزدیک غروب که زنان برای کشیدن آب به سر چاه می‌آمدند،


قِطوره برای ابراهیم چندین فرزند به دنیا آورد. اسامی آنها عبارت بود از: زمران، یُقشان، مدان، مدیان، یشباق و شوعه.


عیفه، عیفر، حنوک، ابیداع و الداعه، پسران مدیان بودند.


در صحرا چاهی دید که سه گلۀ گوسفند کنار آن خوابیده بودند، زیرا از آن چاه، به گله‌ها آب می‌دادند. اما سنگی بزرگ بر دهانۀ چاه قرار داشت.


آنها پنهانی از مدیان خارج شدند و به فاران فرار کردند. در آنجا عده‌ای به ایشان ملحق شدند و همه با هم به مصر رفتند. پادشاه مصر به حداد خانه و زمین داده، معاش او را تأمین کرد.


پسر دومش اِلعازار نام داشت، زیرا به هنگام تولد او، موسی گفته بود: «خدای پدرم یاورم بوده و مرا از شمشیر فرعون نجات داد.»)


پیش از آنکه موسی سرزمین مدیان را ترک کند، خداوند به او گفت: «به مصر برو، چون کسانی که می‌خواستند تو را بکشند، دیگر زنده نیستند.»


شخص زیرک خطر را پیش‌بینی می‌کند و از آن اجتناب می‌نماید ولی آدم جاهل به سوی آن می‌رود و خود را گرفتار می‌سازد.


مردمان کوشان و مدیان را می‌بینم که دچار ترس و اضطراب شده‌اند.


«هرگاه شما را در شهری آزار رسانند، به شهری دیگر بگریزید. براستی به شما می‌گویم که پیش از آنکه بتوانید به تمام شهرهای اسرائیل بروید، پسر انسان خواهد آمد.


چاه یعقوب در آنجا قرار داشت، و عیسی خسته از سفر، در کنار چاه نشست. حدود ظهر بود.


«وقتی موسی این را شنید، ترسید و به سرزمین مِدیان گریخت و در آنجا همسری اختیار کرد و صاحب دو پسر شد.


به خاطر ایمان به خدا بود که او بدون ترس از غضب پادشاه، مصر را ترک گفت و استوار به پیش رفت، همچون کسی که خدای نادیده را در مقابل دیدگان خود دارد.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ