دانیال 4:5 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

⁵ یک شب خوابی دیدم که مرا سخت به وحشت انداخت.

هزارۀ نو

⁵ خوابی دیدم که مرا ترسانید. خیالاتم در بستر و رؤیاهای سرم مرا پریشان ساخت.

Persian Old Version

⁵ خوابی دیدم که مرا ترسانید و فکرهایم در بسترم و رویاهای سرم مرا مضطرب ساخت.

مژده برای عصر جدید

⁵ امّا خواب و رؤیاهای وحشتناکی دیدم که مرا مضطرب و پریشان کرد.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

⁵ امّا خواب و رؤیاهای وحشتناکی دیدم که مرا مضطرب و پریشان کرد.

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

⁵ خوابی دیدم که مرا ترسانید و فکرهایم در بسترم و رویاهای سرم مرا پریشان ساخت.

دانیال 4:5 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

پیدایش 41:1

دو سال بعد از این واقعه، شبی فرعون خواب دید که کنار رود نیل ایستاده است.

دانیال 1:7

که وزیر دربار نامهای جدید بابِلی به آنها داد. او دانیال را بلطشصر، حننیا را شدرک، میشائیل را میشک و عزریا را عبدنغو نامید.

دانیال 2:1

نِبوکَدنِصَّر در سال دوم سلطنتش خوابی دید. این خواب چنان او را مضطرب کرد که سراسیمه بیدار شد و نتوانست دوباره به خواب رود.

دانیال 2:3

گفت: «خوابی دیده‌ام که مرا مضطرب کرده، از شما می‌خواهم آن را برای من تعبیر کنید.»

دانیال 4:10

«درخت بسیار بلندی دیدم که در وسط زمین روییده بود. این درخت آنقدر بزرگ شد که سرش به آسمان رسید به طوری که همهٔ مردم دنیا می‌توانستند آن را ببینند.

دانیال 4:13

«سپس، در خواب دیدم که فرشتهٔ مقدّسی از آسمان به زمین آمد

دانیال 4:15

ولی کندهٔ درخت و ریشه‌های آن را در زمین باقی بگذارید و آن را با زنجیر آهنی و مفرغین ببندید و در میان سبزه‌های صحرا رها کنید. بگذارید شبنم آسمان او را تر کند و با حیوانات صحرا علف بخورد!

دانیال 4:19

آنگاه دانیال که به بلطشصر نیز معروف بود در فکر فرو رفت و مدتی مات و مبهوت ماند. سرانجام پادشاه به دانیال گفت: «بلطشصر، نترس؛ تعبیرش را بگو.» او جواب داد: «ای پادشاه، کاش آنچه در این خواب دیده‌ای برای دشمنانت اتفاق بیفتد، نه برای تو!

دانیال 5:10

اما وقتی ملکهٔ مادر از جریان باخبر شد، با شتاب خود را به تالار ضیافت رساند و به بلشصر گفت: «پادشاه تا به ابد زنده بماند! ترسان و مضطرب نباش.

دانیال 5:11

در مملکت تو مردی وجود دارد که روح خدایان مقدّس در اوست. در زمان جدت، نِبوکَدنِصَّر، او نشان داد که از بصیرت و دانایی و حکمت خدایی برخوردار است و جدت او را به ریاست منجمان و جادوگران و طالع‌بینان و رمالان منصوب کرد.

دانیال 7:1

در سال اول سلطنت بلشصر پادشاه بابِل، یک شب دانیال خوابی دید و آن را نوشت. این است شرح خواب او:

دانیال 7:28

این بود خوابی که دیدم. وقتی بیدار شدم، بسیار آشفته بودم و از ترس رنگم پریده بود، اما خوابم را برای کسی تعریف نکردم.