دانیال 3:22 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

²² آتش کوره که به دستور پادشاه زیاد شده بود آنچنان شدید بود که سربازان مأمور اجرای حکم پادشاه را کشت!

هزارۀ نو

²² فرمان پادشاه چنان سخت بود و کورۀ آتش چنان سوزان که شعله‌های آتش کسانی را که شَدرَک و میشَک و عَبِدنِغو را می‌بردند، کشت.

Persian Old Version

²² و چونکه فرمان پادشاه سخت بود و تون بینهایت تابیده شده، شعله آتش آن کسان را که شدرک و میشک وعبدنغو را برداشته بودند کشت.

مژده برای عصر جدید

²² چون پادشاه دستور داده بود که کوره را بشدّت گرم و شعله‌ور سازند، شعله‌های آتش کسانی را که شدرک، میشک و عبدنغو را به وسط کورۀ آتش می‌بردند سوزانید.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

²² چون پادشاه دستور داده بود که کوره را به‌شدّت گرم و شعله‌ور سازند، شعله‌های آتش کسانی را که شَدرَک، میشک و عَبِدنِغو را به وسط کورۀ آتش می‌بردند سوزانید.

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

²² و چونکه فرمان پادشاه سخت بود و تون بی‌نهایت داغ شده، شعله آتش آن کسان را که شَدرَک و میشَک و عَبِدنِغو را برداشته بودند، کشت.

دانیال 3:22 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

۱پادشاهان 13:28

او رفت و جنازهٔ آن نبی را پیدا کرد و دید که شیر و الاغ هنوز در کنار جسد ایستاده‌اند. شیر نه جسد را خورده بود و نه الاغ را.

خروج 12:33

اهالی مصر نیز به قوم اسرائیل اصرار می‌کردند تا هر چه زودتر از مصر بیرون بروند. آنها به بنی‌اسرائیل می‌گفتند: «تا همهٔ ما را به کشتن نداده‌اید از اینجا بیرون بروید.»

امثال 11:8

مرد عادل از تنگنا رهایی می‌یابد و مرد بدکار به جای او گرفتار می‌شود.

امثال 21:18

بدکاران در همان دامی که برای درستکاران نهاده‌اند، گرفتار می‌شوند.

دانیال 1:7

که وزیر دربار نامهای جدید بابِلی به آنها داد. او دانیال را بلطشصر، حننیا را شدرک، میشائیل را میشک و عزریا را عبدنغو نامید.

دانیال 6:24

آنگاه به دستور پادشاه افرادی را که دانیال را متهم کرده بودند، آوردند و ایشان را با زنان و فرزندانشان به چاه شیران انداختند. آنان هنوز به ته چاه نرسیده بودند که شیران پاره‌پاره‌شان کردند!

مَتّی 27:5

پس او سکه‌ها را در معبد ریخت و بیرون رفت و خود را با طناب خفه کرد.

اعمال رسولان 12:19

وقتی هیرودیس به دنبال او فرستاد و آگاه شد که در زندان نیست، هر شانزده نگهبان را بازداشت کرده، حکم اعدامشان را صادر کرد. آنگاه یهودیه را ترک کرده، به قیصریه رفت و مدتی در آنجا ماند.