۲سموئیل 2:8 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

⁸ اما ابنیر، پسر نیر، فرماندهٔ سپاه شائول به اتفاق ایشبوشت پسر شائول از رود اردن گذشته، به محنایم فرار کرده بودند.

هزارۀ نو

⁸ و اما اَبنیر، پسر نیر، فرماندۀ لشکر شائول، ایشبوشِت، پسر شائول را برگرفته، به مَحَنایِم برده بود،

Persian Old Version

⁸ اما ابنیر بن نیر سردار لشکر شاول، ایشبوشت بن شاول را گرفته، او را به محنایم برد.

مژده برای عصر جدید

^8-9 در این وقت اَبنیر پسر نیر، سپهسالار لشکر شائول، به محنایم رفت و ایشبوشت پسر شائول را به پادشاهی قلمرو جلعاد، آشوریان، یزرعیل، افرایم، بنیامین و تمام سرزمین اسرائیل گماشت.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

^8-9 در این وقت، اَبنیر پسر نیر، فرماندهٔ لشکر شائول، به مَحَنایِم رفت و ایشبوشِت پسر شائول را به پادشاهی قلمرو جِلعاد، اَشیر، یِزرِعیل، اِفرایِم، بنیامین و تمام سرزمین اسرائیل گماشت.

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

⁸ اما اَبنير پسر نیر سردار لشکر شائول، ایشبوشِت، پسر شائول را گرفته، او را به مَحَنایِم برد.

۲سموئیل 2:8 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

پیدایش 32:2

یعقوب وقتی آنها را دید، گفت: «این است اردوی خدا.» پس آنجا را مَحَنایِم نامید.

پیدایش 32:3

آنگاه یعقوب، قاصدانی با این پیام نزد برادر خود عیسو به ادوم، واقع در سرزمین سعیر فرستاد: «بنده‌ات یعقوب تا چندی قبل نزد دایی خود لابان سکونت داشتم.

۲سموئیل 17:24

طولی نکشید که داوود به محنایم رسید. ابشالوم هم تمام سپاه اسرائیل را بسیج کرد و به آن طرف رود اردن برد.

۲سموئیل 2:29

همان شب ابنیر و افرادش برگشته، از رود اردن عبور کردند. آنها تمام صبح روز بعد نیز در راه بودند تا سرانجام به محنایم رسیدند.

۲سموئیل 2:7

حالا که شائول مرده است، قبیلهٔ یهودا مرا به عنوان پادشاه جدید خود قبول کرده‌اند. پس نترسید و شجاع باشید!»

۲سموئیل 3:38

داوود به افرادش گفت: «آیا نمی‌دانید که امروز در اسرائیل یک مرد، یک سردار بزرگ، کشته شده است.

۲سموئیل 3:6

در زمانی که جنگ بین خاندان شائول و خاندان داوود ادامه داشت، ابنیر خاندان شائول را تقویت می‌نمود.

۱تواریخ 8:33

نیر پدر قیس، و قیس پدر شائول بود. یهوناتان، ملکیشوع، ابیناداب و اشبعل پسران شائول بودند.

۱تواریخ 9:39

نیر پدر قیس، قیس پدر شائول، و شائول پدر یوناتان، ملکیشوع، ابیناداب و اشبعل بود.

یوشع 21:38

از قبیلهٔ جاد؛ شهرهای راموت در جلعاد (یکی از شهرهای پناهگاه)، محنایم،

۱سموئیل 14:50

زن شائول اَخینوعَم، دختر اَخیمَعَص بود. فرماندهٔ سپاه او اَبنیر پسر نیر عموی شائول بود. قیس و نیر پسران ابی‌ئیل بودند.

۱سموئیل 17:55

وقتی داوود به جنگ جُلیات می‌رفت، شائول از ابنیر، فرماندهٔ سپاه خود پرسید: «این جوان کیست؟» ابنیر پاسخ داد: «به جان تو قسم نمی‌دانم.»

۱سموئیل 26:14

آنگاه داوود سربازان شائول و ابنیر را صدا زده، گفت: «ابنیر، صدایم را می‌شنوی؟» ابنیر پرسید: «این کیست که با فریادش پادشاه را بیدار می‌کند؟»