Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲سموئیل 16:1 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1 داوود از آن طرف کوه سرازیر می‌شد که به صیبا، خدمتگزار مِفیبوشِت که منتظر او بود برخورد. صیبا با خود یک جفت الاغ پالان شده آورده بود که روی آنها دویست نان معمولی، صد نان کشمشی، صد خوشه انگور و یک مشک شراب بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

1 چون داوود قدری از قلۀ کوه فراتر رفت، صیبا، خادم مِفیبوشِت با دو الاغ زین‌شده که دویست قرص نان، یکصد خوشه کشمش، یکصد میوۀ تابستانی و یک مَشک شراب بر خود داشتند، به استقبال او آمد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

1 و چون داود از سر کوه اندکی گذشته بود، اینک صیبا، خادم مفیبوشت، بایک جفت الاغ آراسته که دویست قرص نان وصد قرص کشمش و صد قرص انجیر و یک مشک شراب بر آنها بود، به استقبال وی آمد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

1 هنگامی‌که داوود از بالای کوه سرازیر شد صیبا خادم مفیبوشت را دید که منتظر اوست و با خود چند الاغ پالان شده، دویست قرص نان، صد بسته کشمش، صد بسته میوهٔ تازه و یک مشک شراب آورده بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 هنگامی‌که داوود از بالای کوه سرازیر شد، صیبا خادم مِفیبوشِت را دید که منتظر او است و با خود چند الاغ پالان شده، دویست قرص نان، صد بسته کشمش، صد بسته میوۀ تازه و یک مَشک شراب آورده است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

1 و چون داوود از سر کوه اندکی گذشته بود، اينک صيبا، خادم مِفيبوشِت، با يک جفت الاغ آراسته که دويست قرص نان و صد قرص کشمش و صد قرص انجير و يک مشک شراب بر آنها بود، به استقبال او آمد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲سموئیل 16:1
17 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

داوود گریه‌کنان از کوه زیتون بالا رفت. او با سر پوشیده و پای برهنه راه می‌رفت. مردمی هم که همراهش بودند سرهای خود را پوشانده، گریه می‌کردند.


وقتی آنها به محل عبادت خدا که در بالای کوه بود رسیدند، داوود به حوشای ارکی برخورد که با لباس پاره و خاک بر سر ریخته، منتظر او بود.


هزار نفر از قبیلهٔ بنیامین و صیبا خدمتگزار خاندان شائول با پانزده پسرش و بیست نوکرش همراه شمعی بودند. آنها قبل از پادشاه به رود اردن رسیدند.


همچنین مردم اطراف از سرزمین یساکار، زبولون و نفتالی خوراک بر پشت الاغ و شتر و قاطر و گاو گذاشته، آورده بودند. مقدار خیلی زیادی آرد، نان شیرینی، کشمش، شراب، روغن و تعداد بی‌شماری گاو و گوسفند برای این جشن آورده شد، زیرا در سراسر کشور شادی و سرور بود.


هدیه دادن راه را برای انسان باز می‌کند و او را به حضور اشخاص مهم می‌رساند.


من در مصفه می‌مانم تا به بابِلی‌ها که برای رسیدگی به امور این سرزمین می‌آیند، پاسخگو باشم؛ ولی شما در هر شهری که می‌خواهید، می‌توانید ساکن شوید و زمین را آباد کنید و به جمع‌آوری و ذخیره کردن میوه، شراب و روغن مشغول شوید.»


بنابراین از تمام این سرزمینها به یهودا بازگشتند و در مصفه نزد جدلیا سکونت گزیدند و به کشت و زرع پرداختند و محصول فراوان جمع کردند.


آنگاه خداوند، در رؤیا یک سبد پر از میوه‌های رسیده به من نشان داد.


وای بر من! من مانند شخص گرسنه‌ای هستم که روی درختان میوه‌ای نمی‌یابد و بر تاکها انگوری پیدا نمی‌کند. هیچ انگور و انجیری بر درختان باقی نمانده است.


بعد وقتی به درخت بلوط تابور رسیدی سه نفر را می‌بینی که به بیت‌ئیل می‌روند تا خدا را پرستش نمایند. یکی از آنها سه بزغاله، دیگری سه قرص نان و سومی یک مشک شراب همراه دارد.


یَسا الاغی را با نان و مشکی شراب و یک بزغاله بار کرد و همه را همراه داوود نزد شائول فرستاد.


آنگاه اَبیجایِل با عجله دویست نان، دو مشک شراب، پنج گوسفند کباب شده، هفده کیلو غلهٔ برشته و صد نان کشمشی و دویست نان انجیری برداشته، آنها را روی چند الاغ گذاشت


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ