۲سموئیل 13:37 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

^37-38 اما ابشالوم فرار کرد و به تلمای (پسر عمیهود) پادشاه جشور پناه برد و سه سال در آنجا ماند. داوود برای پسرش امنون مدت زیادی عزادار بود،

هزارۀ نو

³⁷ باری، اَبشالوم گریخته، نزد تَلمای، پسر عَمّیهود پادشاه جِشور رفت. و داوودِ پادشاه هر روز برای پسرش سوگواری می‌کرد.

Persian Old Version

³⁷ و ابشالوم فرار کرده، نزد تلمای ابن عمیهود، پادشاه جشور رفت، و داود برای پسرخود هر روز نوحه گری مینمود.

مژده برای عصر جدید

³⁷ ابشالوم گریخت و نزد تلمای پسر عمیهود، پادشاه جشور رفت و داوود مدّت زیادی برای پسر خود ماتم گرفت.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

³⁷ اَبشالوم گریخت و نزد تَلمای، پسر عَمّیهود، پادشاه جِشور رفت. و داوود مدّت زیادی برای پسر خود ماتم گرفت.

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

³⁷ اَبشالوم فرار کرده، نزد تَلمای پسر عَمّيهود پادشاه جِشور رفت. و داوود برای پسر خود هر روز سوگواری می‌نمود.

۲سموئیل 13:37 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

۲سموئیل 13:34

در این ضمن، ابشالوم فرار کرد. در اورشلیم، دیدبانی که روی دیوار شهر دیدبانی می‌کرد، گروه بزرگی را بر جادۀ سمت غرب خود دید که از کوه سرازیر می‌شوند. پس دوید و به پادشاه گفت: «گروه بزرگی را می‌بینم که از راه هورونائیم که کنار کوه است، می‌آیند».

۲سموئیل 13:36

طولی نکشید که همهٔ پسران پادشاه وارد شدند و به تلخی گریستند. پادشاه و درباریان هم با آنها با صدای بلند گریه کردند.

۲سموئیل 14:13

گفت: «چرا همین کاری را که قول دادید برای من بکنید، برای قوم خدا انجام نمی‌دهید؟ چطور پسر مرا بخشیدید، اما پسر خودتان را که آواره شده است نمی‌بخشید؟ آیا در این مورد مقصر نیستید؟

۲سموئیل 14:23

یوآب به جشور رفت و ابشالوم را با خود به اورشلیم آورد.

۲سموئیل 14:32

ابشالوم جواب داد: «چون می‌خواهم از پادشاه بپرسی اگر نمی‌خواست مرا ببیند، چرا مرا از جشور به اینجا آورد؟ بهتر بود همان جا می‌ماندم. حال ترتیبی بده تا در این باره با پادشاه صحبت کنم. اگر مقصرم، خودش مرا بکشد.»

۲سموئیل 3:3

پسر دوم او کیلاب از زنش اَبیجایِل (بیوهٔ نابال کرملی)، پسر سوم او ابشالوم پسر معکه (دختر تلمای پادشاه جشور)،

۱تواریخ 3:2

ابشالوم که مادرش معکه دختر تلمای پادشاه جشور بود. ادونیا که مادرش حجیت بود.