Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲پادشاهان 7:1 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1 الیشع جواب داد: «خداوند می‌فرماید که فردا همین وقت کنار دروازهٔ سامره با یک مثقال نقره می‌توانید سه کیلو آرد یا شش کیلو جو بخرید.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

1 اما اِلیشَع گفت: «کلام خداوند را بشنوید! خداوند چنین می‌فرماید: ”فردا همین وقت، نزد دروازۀ سامِرِه یک پیمانه آرد به بهای یک مثقالنقره، و دو پیمانه جو به یک مثقال معامله خواهد شد.“»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

1 و الیشع گفت: «کلام خداوند را بشنوید. خداوند چنین میگوید که «فردا مثل این وقت یک کیل آرد نرم به یک مثقال و دو کیل جوبه یک مثقال نزد دروازه سامره فروخته میشود.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

1 الیشع پاسخ داد: «کلام خداوند را بشنو، خداوند چنین می‌گوید: فردا در همین زمان در دروازه‌های سامره پنج کیلو از بهترین گندم یا ده کیلو جو را به قیمت یک تکهٔ نقره می‌توان خرید.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 اِلیشَع پاسخ داد: «کلام خداوند را بشنو! خداوند چنین می‌گوید: فردا در همین زمان در دروازه‌های سامره پنج کیلوگرم از بهترین گندم یا ده کیلوگرم جو به قیمت یک سکهٔ نقره فروخته خواهد شد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

1 و اِلیشَع گفت: «کلام خداوند را بشنوید. خداوند چنین می‌گوید که ”فردا همین وقت یک کیل آرد نرم به یک مثقال و دو کیل جو به یک مثقال نزد دروازه سامره فروخته می‌شود.“»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲پادشاهان 7:1
19 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

بعد میکایا گفت: «به این پیغام خداوند نیز گوش بده! خداوند را دیدم که بر تخت خود نشسته بود و تمامی لشکر آسمان در چپ و راستش ایستاده بودند.


اشعیا به او گفت: «پس به این پیغامی که از طرف خداوند است، گوش کن:


یک روز مردی از بعل شلیشه یک کیسه غلهٔ تازه و بیست نان جو از نوبر محصول خود برای الیشع آورد. الیشع به خادمش گفت: «اینها را به گروه انبیا بده تا بخورند.»


در نتیجه شهر سامره سخت دچار قحطی گردید. طولی نکشید که قحطی چنان شدت یافت که یک سر الاغ به هشتاد مثقال نقره، و دویست گرم سنگدان کبوتر به پنج مثقال نقره فروخته می‌شد.


هنوز حرف الیشع تمام نشده بود که مأمور وارد شد و پادشاه هم به دنبال او رسید. پادشاه با عصبانیت گفت: «این بلا را خداوند به جان ما فرستاده است، پس چرا دیگر منتظر کمک او باشم؟»


به محض شنیدن این خبر، مردم سامره هجوم بردند و اردوگاه سوری‌ها را غارت کردند. پس همان‌گونه که خداوند فرموده بود، در آن روز سه کیلو آرد به یک مثقال نقره و شش کیلو جو به همان قیمت فروخته شد.


این شهر هرگز نابود نخواهد شد، زیرا خدا در آن ساکن است. پیش از آنکه اتفاقی رخ دهد خدا به یاری آن خواهد شتافت.


ولی موسی جواب داد: «نترسید! بایستید و ببینید چگونه خداوند امروز شما را نجات می‌دهد. این مصری‌ها را که حالا می‌بینید، از این پس دیگر هرگز نخواهید دید.


و بین قوم تو و قوم خود فرق می‌گذارم. این معجزه فردا ظاهر خواهد شد.»


ای حاکمان و ای مردم اورشلیم که چون اهالی سدوم و عموره فاسد هستید، به کلام خداوند گوش دهید.


آنگاه به من فرمود که بر این استخوانها نوبت کرده، بگویم: «ای استخوانهای خشک به کلام خداوند گوش دهید!


«پسربچه‌ای اینجاست که پنج نان جو و دو ماهی دارد. ولی این به چه کار این جمعیت می‌آید؟»


یوشع هم به قوم اسرائیل گفت: «امروز خود را تقدیس کنید، چون فردا خداوند برای ما معجزهٔ بزرگی انجام خواهد داد.»


سپس از میان چهار موجود زنده، صدایی به گوش رسید که می‌گفت: «یک قرص نان گندم، یا یک کیلو آرد جو، به قیمت مزد روزانهٔ یک کارگر باشد. اما به روغن زیتون و شراب آسیبی نرسان!»


آنگاه شائول قاصدان را با این پیغام به یابیش جلعاد فرستاد: «ما فردا پیش از ظهر، شما را نجات خواهیم داد.» وقتی قاصدان برگشتند و پیغام را رساندند، همهٔ اهالی شهر خوشحال شدند.


روزی سموئیل به شائول گفت: «خداوند بود که مرا فرستاد که تو را مسح کنم تا بر قوم او، اسرائیل سلطنت کنی. پس الان به پیغام خداوند توجه کن.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ