Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲پادشاهان 4:40 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

40 هنگام صرف آش، وقتی از آن کمی چشیدند، فریاد برآورده، به الیشع گفتند: «ای مرد خدا، داخل این آش سم است!» پس نتوانستند آن را بخورند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

40 آش را کشیدند و به محض چشیدن، فریاد برآوردند که: «ای مرد خدا، مرگ در دیگ است!» و نتوانستند بخورند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

40 پس برای آن مردمان ریختند تا بخورند و چون قدری آش خوردند، صدا زده، گفتند: «ای مرد خدا مرگ در دیگ است.» و نتوانستند بخورند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

40 برای مردان آش کشیدند که بخورند ولی به محض اینکه آن را چشیدند به الیشع گفتند: «این سمی است» و نتوانستند بخورند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

40 برای مردان آش کشیدند که بخورند ولی به‌محض این‌که آن‌ را چشیدند، به اِلیشَع گفتند: «این سمی است» و نتوانستند بخورند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

40 پس برای آن مردمان ریختند تا بخورند. و چون قدری آش خوردند، صدا زده، گفتند: «ای مرد خدا، مرگ در دیگ است.» و نتوانستند بخورند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲پادشاهان 4:40
11 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

روزی یعقوب مشغول پختن آش بود که عیسو خسته و گرسنه از شکار برگشت.


زن به ایلیا گفت: «ای مرد خدا، این چه بلایی است که بر سر من آوردی؟ آیا به اینجا آمده‌ای تا به سبب گناهانم پسرم را بکشی؟»


پس پادشاه سردار دیگری را با پنجاه سرباز فرستاد تا به ایلیا بگوید: «ای مرد خدا، پادشاه دستور می‌دهد بی‌درنگ پایین بیایی.»


بار دیگر پادشاه پنجاه سرباز فرستاد، ولی این بار فرماندهٔ آنها در حضور ایلیا زانو زده، با التماس گفت: «ای مرد خدا، جان من و جان این پنجاه نفر خدمتگزارت را حفظ کن.


پس سرداری را با پنجاه سرباز مأمور کرد تا او را بیاورند. آنها او را در حالی که روی تپه‌ای نشسته بود پیدا کردند. آن سردار به ایلیا گفت: «ای مرد خدا، پادشاه دستور داده است همراه ما بیایی.»


یکی از انبیا به صحرا رفت تا سبزی بچیند. او مقداری کدوی صحرایی با خود آورد و بدون آنکه بداند سمی هستند آنها را خرد کرده، داخل دیگ ریخت.


آن زن به شوهرش گفت: «مطمئن هستم این مردی که اغلب به خانهٔ ما می‌آید، نبی و مرد مقدّسی است.


این بار هم مرا ببخشید و از خداوند، خدای خود درخواست کنید تا این بلای مرگ را از من دور کند.»


سپس آنها به ماره رسیدند، ولی از آب آنجا نیز نتوانستند بنوشند، چون تلخ بود. (از این جهت آن مکان را ماره یعنی «تلخ» نامیدند.)


مارها را برخواهند داشت و در امان خواهند بود، و اگر زهر کشنده‌ای نیز بخورند آسیبی نخواهند دید، و دست بر بیماران خواهند گذاشت و ایشان را شفا خواهند بخشید.»


این است برکتی که موسی، مرد خدا، قبل از مرگش به قوم اسرائیل داد:


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ