Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲قرنتیان 1:8 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

8 ایمانداران عزیز، بی‌شک شنیده‌اید که در ایالت آسیا چه سختیها کشیدیم. فشار مشکلات به حدی بود که امید نداشتیم زنده بمانیم،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

8 ای برادران، نمی‌خواهیم از سختیهایی که در ایالت آسیا بر ما گذشت، بی‌خبر باشید. فشارهایی که بر ما آمد چنان سخت و فوق از طاقت ما بود که از زنده ماندن هم نومید گشتیم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

8 زیراای برادران نمی خواهیم شما بیخبرباشید از تنگیای که در آسیا به ما عارض گردید که بینهایت و فوق از طاقت بار کشیدیم، بحدی که از جان هم مایوس شدیم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

8 ما نمی‌خواهیم از زحماتی كه در استان آسیا برای ما پیش آمد بی‌خبر باشید. بارهایی كه بر دوش ما گذاشته شد آن‌قدر گران و سنگین بود كه امید خود را به زندگی از دست دادیم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

8 ما نمی‌خواهیم از سختی‌هایی که در استان آسیا برای ما پیش آمد بی‌خبر باشید. بارهایی که بر دوش ما گذاشته شد آن‌قدر گران و سنگین بود که امید خود را به ادامۀ زندگی از دست دادیم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس به زبان بندری

8 به چه که ای کاکائُن، مُناوا اَ اُ مصیبتویی که توو منطکه آسیا مُکِشی، بی‌خبر بَشین. چونکه چیزُیی که وا سرمُ هُند ایکَک سخت و در اَ طاکَت موئَه که اَ خود زندگی اَم ناامید بودِیم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲قرنتیان 1:8
13 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

وقتی از شهرهای ایالات فریجیه و غلاطیه گذشتند، روح‌القدس اجازه نداد که این بار به ایالت آسیا بروند.


سپس، ایشان را مرخص نمود و همه متفرق شدند.


ما که از پارت‌ها، مادها، ایلامی‌ها، اهالی بین‌النهرین، یهودیه، کپدوکیه، پونتوس، آسیا،


اما برادران عزیز، مایلم بدانید که بارها خواسته‌ام نزد شما بیایم، اما هر بار مانعی پیش آمده است. قصد من از آمدن، این بود که خدمتی در میان شما انجام دهم و عده‌ای را به سوی مسیح هدایت کنم، همان‌طور که در جاهای دیگر نیز کرده‌ام.


و اگر برای مردگان قیامتی نباشد، پیکار من با حیوانات درنده یعنی همان مردمان شهر افسس، چه سودی داشت؟ اگر قیامتی نیست، «بیاید بخوریم و بنوشیم، چون فردا می‌میریم.»


زیرا برای اعلام و تعلیم پیغام انجیل فرصت خوبی وجود دارد، گرچه تعداد مخالفان نیز کم نیست.


شما تصور می‌کنید هم اکنون تمام برکات روحانی را که می‌خواستید، به دست آورده‌اید و از لحاظ روحانی بی‌نیاز هستید. همچون سلاطین، بر تخت پادشاهی تکیه زده‌اید و ما را به کلی فراموش کرده‌اید! ای کاش که واقعاً بر تخت سلطنت نشسته بودید، زیرا در آن صورت ما نیز می‌توانستیم با شما سلطنت کنیم.


و احساس می‌کردیم که محکوم به مرگ هستیم، چون برای نجات خود، کاری از دستمان برنمی‌آمد. اما این زحمات درس خوبی به ما داد تا دیگر به خودمان متکی نباشیم، بلکه به خدایی توکل کنیم که می‌تواند حتی مرده‌ها را زنده کند. پس همه چیز را به دست خدا سپردیم.


گاهی همچون افراد بی‌ارزش و گمنام به نظر می‌آییم، اما بسیاری ما را می‌شناسند. همواره خطر مرگ ما را تهدید می‌کند، اما هنوز زنده‌ایم و خدا را خدمت می‌کنیم. مجروح شده‌ایم اما از پای در نیامده‌ایم.


داوود گفت: «پدرت می‌داند که تو مرا دوست داری، به همین دلیل این موضوع را با تو در میان نگذاشته است تا ناراحت نشوی. به خداوند زنده و به جان تو قسم که من با مرگ یک قدم بیشتر فاصله ندارم.»


داوود با خود فکر کرد: «روزی شائول مرا خواهد کشت. پس بهتر است به سرزمین فلسطینی‌ها بروم تا او از تعقیب من دست بردارد؛ آنگاه از دست او رهایی خواهم یافت.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ