Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِرمیا 9:1 - هزارۀ نو

1 کاش سَرِ من آب می‌بود، و دیدگانم چشمۀ اشک، تا روز و شب، بر کُشتگانِ قوم عزیزم می‌گریستم!

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

1 چشمه اشک. تا روز و شب برای کشتگان دختر قوم خود گریه میکردم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1 ای کاش سر من مخزن آب می‌بود و چشمانم چشمهٔ اشک تا برای کشتگان قومم شب و روز گریه می‌کردم!

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

1 ای کاش سرم چشمهٔ پر آب، و چشمهایم جویباری از اشک بود، تا می‌توانستم روز و شب برای قوم خودم که کشته شده‌اند، بگریم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 ای‌کاش سَرَم چشمۀ پُر آب، و چشم‌هایم جویباری از اشک بود، تا می‌توانستم روز و شب برای قوم خودم که کشته شده‌اند، بگریم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

1 کاش که سر من آب می‌بود و چشمانم چشمه اشک. تا روز و شب برای کشتگان دختر قوم خود گریه می‌کردم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِرمیا 9:1
20 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

نهرهای آب از دیدگانم جاری است، زیرا که شریعت تو را نگاه نمی‌دارند.


اشکهایم روز و شب خوراک من است، چون تمامی روز مرا گویند: «خدای تو کجاست؟»


آری، به دوردستها می‌گریختم و در صحرا مأوا می‌گزیدم؛ سِلاه


از این رو من نیز با گریۀ ’یَعزیر‘ بر تاکستانهای ’سِبمَه‘ خواهم گریست. ای ’حِشبون‘ و ای ’اِلِعالِه‘، من شما را به اشکهایم سیراب خواهم کرد، زیرا که از محصول میوه و حصاد غَلۀ شما، گلبانگ رخت بر بسته است.


از این رو گفتم: «نگاه خویش از من برگیرید، تا به تلخی بگریم! دربارۀ نابودی قوم عزیزم، مکوشید تسلّایم دهید!»


اما اگر گوش فرا ندهید، جان من در خلوت به سبب تکبّرتان خواهد گریست، و دیدگانم زاری خواهد کرد و اشکها خواهد ریخت، زیرا گَلۀ خداوند به اسیری برده خواهد شد.


«پس این کلام را بدیشان بگو: ”بگذار چشمانم شبانه‌روز اشک بریزد، و آرام نگیرد، زیرا دختر باکره‌ای که قوم عزیز من باشد، به زخمی عظیم و ضربتی مهلک، مجروح گشته است؛


و خداوند می‌گوید: با وجود این همه، خواهرِ خیانتکارِ او یهودا با تمامی دل خویش نزد من بازنگشت، بلکه تنها به ریا!»


احشای من، احشای من! از درد به خود می‌پیچم! آه از پرده‌های دلم! دل من به‌شدّت می‌تپد، و خاموش نتوانم ماند. زیرا تو ای جان من نوای کَرِنا را می‌شنوی، غریو جنگ را!


«چگونه می‌توانم تو را بیامرزم؟ فرزندانت مرا ترک کرده‌اند و به آنچه خدا نیست، سوگند می‌خورند. چون من ایشان را سیر کردم، مرتکب زنا شدند و به خانه‌های فاحشه‌ها هجوم آوردند.


ای قوم عزیز من، پلاس در بر کن و در خاکستر غَلتان شو؛ مرثیه‌ای تلخ بخوان، چنانکه گویی برای یگانه فرزندت! زیرا که به ناگاه، هلاک‌کننده بر ما فرود خواهد آمد.


اندوه من تسلی‌ناپذیر است، دل من در اندرونم به درد آمده است؛


بگذارید شتابان بیایند، و برایمان ماتم بر پا کنند؛ تا چشمانمان اشکها بریزد، و مژگانمان آبها جاری سازد.


چشمانم از گریه کم‌سو گشته، و اَحشایم در پیچ و تاب است؛ جگرم به سبب ویرانی قوم عزیزم بر زمین ریخته، چراکه اطفال و شیرخوارگان در کوچه‌های شهر ضعف می‌کنند.


خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: در میان تو، مردم برای ریختن خون رشوه می‌گیرند. شما ربا و سود می‌ستانید و ظالمانه از همسایۀ خود بهره‌کشی می‌کنید، و مرا فراموش کرده‌اید!


ایشان جملگی زناکارند، همچون تنوری داغ، که از سرشتن خمیر تا ور آمدنش، نانوا را نیازی به بر هم زدن آتش آن نیست.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ