Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِرمیا 38:9 - هزارۀ نو

9 «ای سرور من پادشاه! این مردان در آنچه به اِرمیای نبی کرده‌اند، مرتکب عملی شریرانه شده‌اند. آنان او را به آب‌انبار افکنده‌اند، و او در آنجا از گرسنگی خواهد مرد، زیرا در شهر نانی باقی نمانده است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

9 «کهای آقایم پادشاه این مردان در آنچه به ارمیای نبی کرده و او را به سیاه چال انداختهاند شریرانه عمل نمودهاند و اودر جایی که هست از گرسنگی خواهد مرد زیراکه در شهر هیچ نان باقی نیست.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

9 «ای سرور من، افراد تو کار ظالمانه‌ای کرده‌اند که ارمیا را در چاه انداخته‌اند. او در آنجا از گرسنگی خواهد مرد، چون در شهر یک تکه نان هم پیدا نمی‌شود.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

9 «ای سرور من، کاری که این اشخاص کرده‌اند، اشتباه است. آنها ارمیا را به ته چاه انداخته‌اند، جایی که او از گرسنگی خواهد مُرد، چون دیگر غذایی در شهر وجود ندارد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

9 «ای سرور من، کاری که این اشخاص کرده‌اند، اشتباه است. آن‌ها اِرمیا را به ته چاه انداخته‌اند، جایی که او از گرسنگی خواهد مُرد، چون دیگر غذایی در شهر وجود ندارد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

9 «‌ای آقایم پادشاه، این مردان در آنچه به اِرمیای نبی کرده و او را به آب‌انبار انداخته‌اند، شریرانه عمل نموده‌اند و او در جایی که هست، از گرسنگی خواهد مرد، زیرا که در شهر هیچ نان باقی نیست.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِرمیا 38:9
12 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

از آن رو که از جماعتِ بزرگ ترسان بوده‌ام، و اهانت طوایف مرا هراسان ساخته است، چندان که لب فرو بسته، از خانه بیرون نرفته‌ام -


گوشت تن پسران و دخترانشان را به ایشان خواهم خورانید؛ در محاصره و تنگی‌ای که دشمنان ایشان و آنان که قصد جانشان دارند بر ایشان وارد خواهند آورد، هر یک گوشت تن همسایۀ خویش را خواهند خورد.“


پس صِدِقیای پادشاه دستور داد اِرمیا را به حیاط قراولان منتقل کنند، و تا زمانی که در شهر نانی باقی بود، هر روز قرصی نان از کوچۀ نانوایان به او می‌دادند. پس اِرمیا در حیاط قراولان بماند.


پس پادشاه به عِبِدمِلِکِ حَبَشی دستور داد: «سی مرد از اینجا با خود برگیر و اِرمیای نبی را پیش از آنکه بمیرد، از آب‌انبار بیرون آور.»


عِبِدمِلِک از کاخ سلطنتی بیرون آمده، به پادشاه گفت:


اما خداوند می‌گوید: من تو را در آن روز خواهم رهانید و تو به دست کسانی که از ایشان می‌هراسی، تسلیم نخواهی شد.


و اما در روز نهم از ماه چهارم، قحطی در شهر چنان سخت شد که مردم دیگر چیزی برای خوردن نداشتند.


مردمانش جملگی آه کِشان، در پی نان‌اند؛ گنجینه‌هایشان را با خوراک مبادله می‌کنند، تا جان خود را تازه سازند. «خداوندا، نظر فرموده، ببین، زیرا که خوار گشته‌ام.»


جان مرا به گودالی فرو افکندند، و سنگها بر من فرو ریختند؛


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ