Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




روت 4:4 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

4 و من فکر می‌کنم تو باید از این موضوع باخبر شوی. اگر آن زمین را می‌خواهی، اکنون در حضور افرادی که در اینجا نشسته‌اند، آن‌ را بخر. امّا اگر تو آن‌ را نمی‌خواهی، بگو، چون حقّ خرید آن مزرعه اوّل با تو است؛ بعد از تو، من می‌توانم آن‌ را بخرم.» آن شخص گفت: «من آن‌ را می‌خرم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

4 پس فکر کردم تو را از این امر باخبر سازم و بگویم: ”در حضور کسانی که اینجا نشسته‌اند و در حضور مشایخ قوم من، آن را بخر.“ اگر آن را بازخرید می‌کنی، بکن. و اگر نمی‌کنی، به من بگو تا بدانم، زیرا جز تو کسی نیست که آن را بازخرید کند، و من پس از تو هستم.» آن مرد گفت: «آن را بازخرید می‌کنم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

4 ومن مصلحت دیدم که تو را اطلاع داده، بگویم که آن را به حضور این مجلس و مشایخ قوم من بخر، پس اگر انفکاک میکنی، بکن، و اگر انفکاک نمی کنی مرا خبر بده تا بدانم، زیرا غیر از تو کسی نیست که انفکاک کند، و من بعد از تو هستم.» اوگفت: «من انفکاک میکنم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

4 فکر کردم بهتر است در این باره با تو صحبت کنم تا اگر مایل باشی، در حضور این جمع آن را خریداری نمایی. اگر خریدار آن هستی همین حالا بگو. در غیر این صورت خودم آن را می‌خرم. اما تو بر من مقدم هستی و بعد از تو حق من است که آن ملک را خریداری نمایم.» آن مرد جواب داد: «بسیار خوب، من آن را می‌خرم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

4 من فکر می‌کنم تو باید از این موضوع باخبر باشی. اگر آن زمین را می‌خواهی، اکنون در حضور افرادی که در اینجا نشسته‌اند، آن را بخر. امّا اگر تو آن را نمی‌خواهی بگو، چون حق خرید آن مزرعه اول با توست، بعد از تو من می‌توانم آن را بخرم.» آن شخص گفت: «من آن را می‌خرم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

4 و من مصلحت ديدم که تو را اطلاع داده، بگويم که ”آن را در حضور اين مجلس و مشايخ قوم من بخر.“ اگر آن را بازخرید می‌کنی، بکن. و اگر بازخرید نمی‌کنی، مرا خبر بده تا بدانم. زيرا غير از تو کسی نيست که آن را بازخرید نماید. و من بعد از تو هستم.» آن مرد گفت: «من بازخرید می‌کنم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




روت 4:4
12 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

«ای سرور من، گوش ‌بده‌. من‌ تمام ‌مزرعه ‌و غاری را که‌ در آن‌ است‌ به ‌تو می‌دهم‌. اینجا در حضور تمام ‌افراد قبیله‌ام‌، آن‌ را به ‌تو می‌دهم ‌تا ‌همسر خود را در آن‌ دفن‌ کنی‌.»


این ‌مِلک‌ در مقابل‌ تمام‌ حِتّیانی که ‌در دروازهٔ شهر ‌حاضر بودند، به‌عنوان ‌مِلک ‌به ابراهیم ‌واگذار ‌شد.


باوجوداین، ای خدای متعال، طبق دستور تو من این مزرعه را در حضور شاهدان، در‌حالی‌که شهر به تصرّف بابِلی‌ها می‌افتد‌، خریدم.»


به هیچ‌کس به‌عوض بدی، بدی نکنید. مواظب باشید که تمام کارهای شما در نزد مردم پسندیده باشد.


آری، می‌کوشیم نه فقط آنچه را که در نظر خداوند درست است انجام دهیم، بلکه آنچه را که مردم نیز می‌پسندند به‌عمل آوریم.


آنگاه رهبران شهر آن مرد را احضار کرده با او صحبت کنند. هرگاه او اصرار کند و بگوید، 'من علاقه ندارم که با او ازدواج کنم.'


در خاتمه، ای برادران، دربارۀ هرآنچه راست، هرآنچه شریف، هرآنچه درست، هرآنچه پاک، هرآنچه دوست‌داشتنی، هرآنچه نیک‌نام و هرآنچه قابل‌ستایش، و هرآنچه عالی، بیندیشید.


نَعومی به عروس خود گفت: «خداوند بوعَز را برکت دهد، خداوندی که همیشه وعدۀ خود را با زندگان و مردگان نگاه می‌دارد.» سپس افزود: «آن مرد یکی از اقوام نزدیک ما است. او از جمله افرادی است که باید سرپرستی ما را به عهده بگیرد.»


درست است که من یکی از خویشاوندان نزدیک و مسئول حمایت از تو می‌باشم، امّا شخصی نزدیک‌تر از من هم وجود دارد.


بوعَز پرسید: «تو کیستی؟» روت جواب داد: «ای آقا، من کنیز شما روت هستم. شما یکی از اقوام نزدیک من هستید و سرپرستی من به عهده شما است. پس خواهش می‌کنم با من ازدواج کنید.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ