Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




روت 3:9 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

9 بوعَز پرسید: «تو کیستی؟» روت جواب داد: «ای آقا، من کنیز شما روت هستم. شما یکی از اقوام نزدیک من هستید و سرپرستی من به عهده شما است. پس خواهش می‌کنم با من ازدواج کنید.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

9 گفت: «تو کیستی؟» روت گفت: «کنیزت روت هستم. بالهای خود را بر کنیزت بگستران زیرا که تو ولیّ هستی.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

9 و گفت: «تو کیستی»؟ او گفت: «من کنیزتو، روت هستم، پس دامن خود را بر کنیز خویش بگستران زیرا که تو ولی هستی.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

9 گفت: «تو کیستی؟» روت جواب داد: «من کنیزت، روت هستم. خواهش می‌کنم مرا به زنی بگیری، زیرا تو خویشاوند نزدیک من هستی.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

9 بوعز پرسید: «تو کیستی؟» روت جواب داد: «ای آقا، بندهٔ شما روت هستم. شما یکی از اقوام نزدیک من هستید و سرپرستی من به عهده شماست. پس خواهش می‌کنم با من ازدواج کنید.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

9 و گفت: «تو کيستي»؟ روت گفت: «من کنيز تو، روت هستم، پس دامن خود را بر کنيز خويش بگستران، زيرا که تو قیّم هستي.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




روت 3:9
10 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

«دوباره از کنار تو گذشتم و دیدم که به سن بلوغ رسیده‌ای. گوشۀ ردای خود را بر تو گستردم و عریانیِ تو را پوشاندم. با تو سوگند یاد کردم و با تو پیمان بستم و تو از آنِ من شدی.» خداوند متعال چنین می‌گوید.


چون هرکه خود را بزرگ کند، خوار خواهد شد، و هرکه خود را فروتن سازد، سرافراز خواهد گردید.»


نَعومی به عروس خود گفت: «خداوند بوعَز را برکت دهد، خداوندی که همیشه وعدۀ خود را با زندگان و مردگان نگاه می‌دارد.» سپس افزود: «آن مرد یکی از اقوام نزدیک ما است. او از جمله افرادی است که باید سرپرستی ما را به عهده بگیرد.»


بوعَز گفت: «دخترم، خداوند تو را برکت دهد. با آنچه تو اکنون می‌کنی، وفاداری خودت را به خانوادۀ ما، حتّی بیش از آنچه نسبت به مادرشوهرت انجام داده‌ای، ثابت می‌کنی. تو می‌توانستی به‌دنبال یک مرد جوان، چه ثروتمند و چه فقیر باشی، ولی تو این کار را نکردی.


درست است که من یکی از خویشاوندان نزدیک و مسئول حمایت از تو می‌باشم، امّا شخصی نزدیک‌تر از من هم وجود دارد.


در نیمه‌های شب بوعَز ناگهان از خواب بیدار شد و برگشته با تعجّب دید که زنی نزدیک پای وی خوابیده است.


و من فکر می‌کنم تو باید از این موضوع باخبر شوی. اگر آن زمین را می‌خواهی، اکنون در حضور افرادی که در اینجا نشسته‌اند، آن‌ را بخر. امّا اگر تو آن‌ را نمی‌خواهی، بگو، چون حقّ خرید آن مزرعه اوّل با تو است؛ بعد از تو، من می‌توانم آن‌ را بخرم.» آن شخص گفت: «من آن‌ را می‌خرم.»


آن مرد در جواب گفت: «دراین‌صورت، من از حقّ خود در خرید مزرعه صرف‌نظر می‌کنم، چون فرزندان من آن‌ را به ارث نخواهند برد. من ترجیح می‌دهم از خرید آن خودداری کنم. تو آن‌ را بخر.»


اَبیجایل برخاست روی به خاک افتاد و گفت: «من کنیز او هستم، و آماده‌ام پای خادمان آقای خود را بشویم.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ