Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




روت 2:2 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

2 یک روز روت به نعومی گفت: «بگذار که به مزارع اطراف بروم و در عقب کسی‌ که از روی لطف به من اجازه دهد، خوشه چینی نمایم.» نَعومی جواب داد: «برو، دخترم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

2 روزی روتِ موآبی به نَعومی گفت: «رخصت ده تا به کشتزارها بروم و در پسِ هر کس که بر من نظر لطف افکَنَد، خوشه‌چینی کنم.» نَعومی پاسخ داد: «برو، دخترم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

2 و روت موآبیه به نعومی گفت: «مرا اجازت ده که به کشتزارها بروم و در عقب هر کسیکه در نظرش التفات یابم خوشه چینی نمایم. او وی را گفت: «بروای دخترم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

2 روزی روت به نعومی گفت: «اجازه بده به کشتزارها بروم و در زمین کسی که به من اجازهٔ خوشه‌چینی بدهد خوشه‌هایی را که بعد از درو باقی می‌ماند، جمع کنم.» نعومی گفت: «بسیار خوب دخترم، برو.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

2 یک روز روت به نعومی گفت: «من به مزارع اطراف می‌روم تا خوشه‌هایی را که دروکنندگان جا می‌گذارند، جمع کنم. مطمئن هستم کسی را خواهم یافت که به من اجازه دهد با او کار کنم.» نعومی جواب داد: «برو، دخترم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

2 روت موآبی به نِعومی گفت: «مرا اجازه ده که به کشتزارها بروم و در عقب هر کسی ‌که در نظرش التفات يابم، خوشه‌چينی نمايم.» نِعومی وی را گفت: «برو، ‌ای دخترم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




روت 2:2
9 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

وقتی قاصدان ‌پیش‌ یعقوب ‌برگشتند، گفتند: «ما نزد ‌برادرت‌ عیسو رفتیم‌. او الآن‌ با چهارصد نفر به ‌استقبال‌ تو می‌آید.»


در وقت انگور‌چینی، تمام انگورهای تاکستان خود را نچینید. خوشه‌ها و دانه‌هایی را که بر زمین می‌افتند، جمع نکنید. آن‌ها را برای فقرا و غریبه‌ها بگذارید، زیرا من یَهْوه، خدای شما هستم.


در میان قوم به سخن‌چینی مشغول نباشید، و کاری نکنید که به قیمت جان کسی تمام شود. زیرا من یَهْوه، خدای شما هستم.


«وقتی محصول زمین خود را درو می‌کنید، گوشه و کنار زمین را درو ننمایید. همچنین خوشه‌های برجا مانده را جمع نکنید.


«وقتی محصولات خود را درو می‌کنید، گوشه‌های زمین را تماماً درو نکنید و خوشه‌هایی را که بر زمین افتاده‌اند جمع نکنید؛ آن‌ها را برای فقیران و غریبان باقی بگذارید. من یَهْوه، خدای شما هستم.»


پس روت به یکی از مزرعه‌ها رفت و پشت سر دروکنندگان خوشه‌های به‌جامانده را جمع می‌کرد. برحسب اتّفاق، آن مزرعه متعلّق به بوعَز از خاندان اِلیمِلِک بود.


و از من اجازه خواست تا پشت سر دروکنندگان، خوشه‌های به‌جامانده را جمع کند. او از صبح زود مشغول کار است و همین الآن دست از کار کشیده است تا کمی در زیر سایبان استراحت کند.»


حَنّا گفت: «باشد تا این کنیز مورد مرحمت شما قرار گیرد.» بعد حَنّا به خانۀ خود رفت. خورد و نوشید و دیگر آثار غم در چهره‌اش دیده نمی‌شد.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ