Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




روت 1:20 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

20 او در پاسخ گفت: «دیگر مرا نَعومی نخوانید، مرا مارَه صدا کنید، چون خدای قادر مطلق زندگی مرا تلخ ساخته است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

20 نَعومی ایشان را گفت: «دیگر مرا نه نَعومی بلکه مارا بخوانید، زیرا قادرمطلق به من مرارت بسیار رسانیده است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

20 او به ایشان گفت: «مرا نعومی مخوانید بلکه مرا مره بخوانید زیرا قادر مطلق به من مرارت سخت رسانیده است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

20 نعومی به ایشان گفت: «مرا نعومی (یعنی ”خوشحال“) نخوانید. مرا ماره (یعنی ”تلخ“) صدا کنید؛ زیرا خدای قادر مطلق زندگی مرا تلخ کرده است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

20 نعومی در پاسخ گفت: «مرا دیگر نعومی نخوانید، مرا مارّه (یعنی تلخی) صدا کنید، چون خدای قادر مطلق زندگی مرا تلخ ساخته است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

20 نِعومی به ايشان گفت: «مرا نِعومي مخوانيد، بلکه مرا مارا بخوانيد، زيرا قادر مطلق به من مرارت سخت رسانيده است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




روت 1:20
16 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

وقتی اَبرام ‌نود و نه‌ساله‌ بود، خداوند بر او ظاهر شد و گفت: «من ‌خدای قادر مطلق ‌هستم‌. آنطور که منظور نظر من است، زندگی کن ‌و بی‌عیب باش.


باشد که خدای قادر مطلق ‌دل‌ آن ‌مرد را نرم ‌کند تا نسبت ‌به ‌شما مهربان‌ گردد و بنیامین ‌و برادر دیگرتان ‌را به ‌شما پس‌ بدهد. اگر قرار است داغدار شوم، باشد که داغدار شوم.»


کسی نمی‌تواند عمق عظمت و قدرت خدای قادر مطلق را درک کند.


بدانید که خدا است که با من غیرمنصفانه رفتار کرده است، و مرا به دام خود گرفتارم کرده است.


خوشا به حال کسی‌ که خدا او را تأدیب می‌کند! پس تو تأدیب قادر مطلق را رد نکن.


زیرا خدای قادر مطلق مرا هدف تیرهای خود قرار داده است، و زهر آن‌ها در بدنم پخش شده‌؛ وحشت خداوند مرا احاطه کرده است.


نمی‌گذارد که نفسی تازه کنم؛ او زندگی مرا با تلخی پُر می‌سازد.


صبح تا شب در رنج و زحمت به سر می‌برم و هر روز سرزنش می‌شوم.


از نوجوانی رنج‌کشیده و به مرگ نزدیک بوده‌ام، و از تو به وحشت افتاده‌ام و مضطرب هستم.


پس از آن به مارَه رسیدند ولی آب آنجا به‌قدری تلخ بود که نمی‌توانستند از آن بنوشند. به همین دلیل بود که آنجا را مارَه نامیدند.


به ابراهیم، اسحاق و یعقوب به‌عنوان خدای قادر مطلق ظاهر شدم، ولی خودم را با نام یَهْوه به آن‌ها نشناساندم.


تمام شب از درد فریاد کشیدم، گویی شیری تمام استخوان‌های مرا خرد می‌کند. فکر کردم خداوند به زندگی‌ام پایان داده است.


زمانی‌‌که تنبیه می‌شویم نه‌تنها برای ما خوشایند نیست، بلکه دردناک است، امّا بعدها کسانی‌ که با چنین تنبیهی تأدیب شده‌اند، از ثمرهٔ آرامش یک زندگی نیکو بهره‌مند می‌شوند.


خداوند خدا، آن قادر مطلق، می‌گوید: «من 'الف' و 'ی' هستم، که بود و هست و خواهد آمد.»


در شهر معبدی ندیدم، زیرا معبدش خود خداوند، خدای قادر مطلق و برّهٔ مقدّس بود.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ