Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




مکاشفه 8:5 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

5 فرشته، بُخورسوز را برداشته آن‌ را از آتش قربانگاه پُر ساخت و آن‌ را بر سطح زمین افکند. آنگاه رعدوبرق و صدای مهیبی برخاست و زمین لرزید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

5 آنگاه فرشته بخورسوز را برگرفت و از آتش مذبح بیاکند و بر زمین افکند. آنگاه غرّشِ رعد بود و بانگ و غوغا، و آذرخش که برمی‌خاست و زمین که می‌لرزید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

5 پس آن فرشته مجمررا گرفته، از آتش مذبح آن را پر کرد و به سوی زمین انداخت و صداها و رعدها و برقها و زلزله حادث گردید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

5 سپس آن فرشته، آتشدان را از آتش مذبح پر کرد و به سوی زمین انداخت. ناگاه، رعد و برق و زلزله ایجاد شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

5 فرشته، عودسوز را برداشته، آن را از آتش قربانگاه پُر ساخت و آن را به روی زمین افكند. آنگاه رعد و برق و صدای مهیبی برخاست و زمین لرزید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس به زبان بندری

5 اُغایه اُ فرشته گِشتَه سوزُ ایسِی و اَ آتِش جای کُربُنی پُرِش ایکه و رو زمین ایکَردی. اُ موکَع اِستون، صدای غُرّشت، بَرخ آسَمُن، و زمین جُنبِشت بو.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




مکاشفه 8:5
24 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

خداوند به او گفت: «بیرون برو و در بالای کوه نزد من بایست.» آنگاه خداوند از آنجا گذشت و بادی شدید فرستاد که کوه را شکافت و صخره‌ها را فروریخت، امّا خداوند در باد نبود. باد از وزیدن ایستاد. آنگاه زلزله شد، امّا خداوند در زلزله نبود.


آنگاه خداوند در آسمان‌ها با صدای رعدآسا سخن گفت و صدای خداوند متعال شنیده شد.


صبح روز سوّم رعدوبرق شد و ابر غلیظی روی کوه ظاهر گردید. سپس صدای بسیار بلند شیپور شنیده شد، به‌طوری‌که تمام مردمی که در اردو‌گاه بودند، از ترس لرزیدند.


خدای متعال با شدّتِ صاعقه و زلزله شما را نجات خواهد داد. او توفان و باد و آتشِ سرکش خواهد فرستاد.


خداوند می‌گذارد همگان صدای مُلوکانۀ او را در شعله‌های آتش، در رگبار باران، در توفان تگرگ و باران‌های سیل‌آسا بشنوند و قدرت خشم او را احساس کنند.


صدای فریادی از شهر! صدایی از معبدِ بزرگ! این صدای خداوند است که دشمنان خود را مجازات می‌کند.


خداوند پادشاهان ماد را برانگیخته است، چون می‌خواهد بابِل را ویران کند. او به این نحو از کسانی‌ که معبدِ بزرگ او را خراب کردند، انتقام خواهد گرفت. فرماندهان سپاه فرمان داده می‌گویند: «تیرهای خود را تیز کنید! سپرهای خود را آماده سازید!


یک بُخورسوز پُر از زغال مشتعل را از قربانگاه بگیرد و با دو مشت بُخور خوش‌بو کوبیده به مقدّس‌ترین مکان ببرد.


مانند اجدادتان که سال‌ها پیش در زمان عُزّیا، پادشاه یهودا، به‌خاطر زلزله فرار کردند، شما هم از راه این درّه خواهید گریخت. یَهْوه، خدای من خواهد آمد و تمام فرشتگان را نیز با خود خواهد آورد.


زیرا ملّتی با ملّت دیگر و دولتی با دولت دیگر جنگ خواهد کرد و قحطی‌ها و زمین لرزه‌ها در همه‌جا پدید خواهند آمد.


«من آمده‌ام تا بر روی زمین آتشی روشن کنم و ای کاش زودتر از این روشن می‌شد.


ناگهان زلزلۀ شدیدی رخ داد، به‌طوری‌که زندان را از بنیاد به لرزه درآورد. تمام درهای زندان در همان لحظه باز شد و زنجیرها همه به زمین افتادند.


هنگامی‌که دعایشان به پایان رسید، مکان اجتماع آنان به لرزه در آمد و همه از روح‌القدس پُر گشتند و کلام خدا را با شهامت بیان می‌کردند.


در همان لحظه زمین‌لرزۀ شدیدی رخ داد و یک‌دهم شهر فروریخت و هفت هزار نفر در آن زمین‌لرزه کُشته شدند و آن‌هایی که زنده ماندند، وحشت کردند و خدای آسمان را تمجید نمودند.


آنگاه معبد خدا در آسمان گشوده شد و صندوق پیمان خدا در داخل معبد دیده شد؛ ناگهان رعدوبرق و زلزله پدید آمد. صداهای مهیب شنیده شد و تگرگ شدیدی بارید.


از آن تخت برق ساطع می‌شد و غرّش و رعد شنیده می‌شد. در جلوی تخت، هفت مشعل سوزان می‌سوخت. این‌ها هفت روح خدا هستند.


آنگاه وقتی برّه، ششمین مُهر را گشود، دیدم که زمین‌لرزۀ شدیدی رخ داد. خورشید مانند پلاسی سیاه گشت، ماه کاملاً مثل خون، سرخ شد.


در این وقت فرشته‌ای دیگر آمد و پیش قربانگاه ایستاد. او بُخورسوز طلایی به دست داشت و مقدار زیادی بُخور به او داده شد تا به‌ همراه دعاهای همۀ مقدّسین، بر قربانگاه طلایی جلوی تخت تقدیم نماید.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ