Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




مکاشفه 8:3 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

3 در این وقت فرشته‌ای دیگر آمد و پیش قربانگاه ایستاد. او بُخورسوز طلایی به دست داشت و مقدار زیادی بُخور به او داده شد تا به‌ همراه دعاهای همۀ مقدّسین، بر قربانگاه طلایی جلوی تخت تقدیم نماید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

3 و فرشته‌ای دیگر آمد که بخورسوزی از طلا با خود داشت، و پیش مذبح ایستاد. به او بخور بسیار داده شد تا آن را با دعاهای همۀ مقدسین بر مذبح طلاییِ پیش تخت تقدیم کند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

3 و فرشتهای دیگرآمده، نزد مذبح بایستاد با مجمری طلا و بخوربسیار بدو داده شد تا آن را به دعاهای جمیع مقدسین، بر مذبح طلا که پیش تخت است بدهد،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

3 پس از آن، فرشتهٔ دیگری آمد و در کنار مذبح ایستاد. در دست او آتشدانی برای سوزاندن بخور بود. پس به او مقدار زیادی بخور دادند تا با دعاهای مؤمنین بیامیزد و بر روی مذبح زرّین که پیش تخت خدا قرار دارد، تقدیم کند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

3 در این وقت فرشته‌ای دیگر آمد و پیش قربانگاه ایستاد. او عودسوز زرّینی به دست داشت و مقدار زیادی بُخور به او داده شد تا به همراه دعاهای همهٔ مقدّسین، بر قربانگاه زرّین جلوی تخت تقدیم نماید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس به زبان بندری

3 و یه فرشتۀ دگه هُند که گِشتَه سوزی اَ طِلا وا خو ایشَستَه و پهلو جای کُربُنی ووستا. گِشتِۀ زیادی بهش داده بو تا اُ رو وا دعائُوی همۀ ایمُندارُن به مسیح، رو جای کُربُنی که اَ طِلائَه که رو وا روی اُ تختَ تکدیم بُکنت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




مکاشفه 8:3
32 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

جام‌ها، چراغ خاموش‌کن‌ها، کاسه‌ها، ظروف جای بُخور، آتشدان‌ها، لولاهای مقدّس‌ترین مکان و درِ خارجی معبد بزرگ. همهٔ این وسایل از طلا ساخته شده بودند.


دعای مرا همچون بُخور به درگاه خود بپذیر و دست‌هایم را که به پیشگاهت برمی‌افرازم، مانند قربانی شامگاهان قبول فرما.


سپس قربانگاه طلایی را در خیمۀ حضور خداوند، جلوی پرده گذاشت،


آنگاه یکی از آن سرافین، زغالی افروخته را با انبر از قربانگاه برداشت و به‌سوی من پرواز کرد.


آنجا در برابر مقدّس‌ترین مکان چیزی شبیه قربانگاه چوبی به ارتفاع یک و نیم متر و مساحت یک متر مربّع بود. گوشه‌ها، پایه‌ها و کناره‌های آن چوبی بودند. آن مرد به من گفت: «این میزی است که در حضور خدا می‌باشد.»


خداوند را دیدم که در کنار قربانگاه ایستاده بود و گفت: «سرستون‌های معبدِ بزرگ را بشکن تا بنای آن به لرزه آید و سقف آن بر سر مردم فرو ریزد. کسانی را که زنده بمانند با شمشیر خواهم کُشت. هیچ‌کس نخواهد توانست فرار کند و جان سالم بدر ببرد.


نام من در سراسر روی زمین و در بین تمام قوم‌های جهان با احترام یاد می‌شود و برای من بُخور خوش‌بو دود می‌کنند و قربانی‌های پسندیده تقدیم می‌کنند.


بعد بر روی قربانگاه طلایی پارچۀ ارغوانی بیندازند و آن‌ را با پوست بُز بپوشانند و تیرک‌های حمل را در حلقه‌های آن قرار دهند.


در هنگام سوزاندن بُخور، تمام جماعت در بیرون ایستاده و به دعا مشغول بودند.


پس کیست که بتواند آنان را محکوم سازد؟ آیا عیسی مسیح؟ به هیچ‌وجه! مسیح عیسی مُرد و دوباره زنده شد و اکنون در دست راست خدا برای ما شفاعت می‌کند!


و به‌این‌سبب او قادر است همۀ کسانی را که به‌وسیلهٔ او به حضور خدا می‌آیند، کاملاً و برای همیشه نجات بخشد، زیرا او تا ابد زنده است و برای آنان شفاعت می‌کند.


آتشدان زرّین که برای سوزانیدن بخور بکار می‌رفت و صندوق پیمان که تماماً از طلا پوشیده شده بود، در آنجا بود. در آن صندوق، ظرف زرّین نان مَنّا، عصای شکوفه کردۀ هارون و دو لوح پیمان که بر آن ده احکام نوشته شده بود، قرار داشت.


آنگاه فرشتۀ پُرقدرت دیگری را که از آسمان پایین می‌آمد، دیدم. او با ابری پوشیده شده بود و رنگین‌کمانی به دور سرش بود. چهره‌اش مانند خورشید می‌درخشید و پای‌هایش مثل ستون‌های آتش بود.


سپس از قربانگاه فرشتۀ دیگری که حافظ آتش قربانگاه است، آمد و به صاحب داس تیز فریاد زده گفت: «داس تیز خود را بکار ببر و انگورهای تاکستان این جهان را بچین. زیرا خوشه‌های آن رسیده است.»


همین‌که او آن‌ را گرفت، آن چهار موجود زنده و بیست و چهار پیر پیش برّه سجده کردند. هریک از آن‌ها به یک دست چنگ داشتند و به دست دیگر جام‌های طلایی پُر از بُخور که دعاهای مقدّسین است.


وقتی پنجمین مُهر را گشود، در زیر قربانگاه ارواح کسانی را دیدم که به‌خاطر کلام خدا و اعتراف ایمان خود کُشته شده بودند.


و فرشتۀ دیگری را دیدم که از مشرق برمی‌خاست و مُهر خدای زنده را در دست داشت و با صدای بلند به آن چهار فرشته که قدرت یافته بودند به خشکی و دریا آسیب برسانند، گفت:


دود بُخور از دست آن فرشته همراه با دعاهای مقدّسین به پیشگاه خدا بالا رفت.


فرشته، بُخورسوز را برداشته آن‌ را از آتش قربانگاه پُر ساخت و آن‌ را بر سطح زمین افکند. آنگاه رعدوبرق و صدای مهیبی برخاست و زمین لرزید.


آنگاه ششمین فرشته در شیپور خود دمید و من از چهار گوشۀ قربانگاهِ طلایی که در حضور خدا قرار دارد، صدایی شنیدم


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ