Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




مکاشفه 4:2 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

2 در همان لحظه روح خدا مرا فراگرفت و دیدم که در آسمان تختی قرار داشت و بر روی آن تخت کسی نشسته بود

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

2 در دم در روح شدم و هان تختی پیش رویم در آسمان قرار داشت و بر آن تخت کسی نشسته بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

2 فی الفور در روح شدم و دیدم که تختی درآسمان قائم است و بر آن تختنشینندهای.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

2 ناگهان روح خدا مرا فرو گرفت و من تختی در آسمان دیدم و بر آن تخت کسی نشسته بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

2 روح خدا مرا فراگرفت و دیدم كه در آسمان تختی قرار داشت و بر روی آن تخت كسی نشسته بود

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس به زبان بندری

2 درجا اَ روح خدا پُر بودُم و بیگین، یه تختی توو آسَمُنَ و یکی رو تخت نِشتَه.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




مکاشفه 4:2
28 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

میکایا گفت: «پس سخن خداوند را بشنو! من خداوند را دیدم که بر تخت خود نشسته بود و تمام فرشتگان در کنار او ایستاده بودند.


خداوند در معبد مقدّس خویش است. تخت خدا در آسمان است. او همه‌ را زیر نظر دارد و چشم‌هایش مراقب رفتار ما است.


در همان سالی که عُزّیای پادشاه مُرد، من خداوند را دیدم که بر تخت خود نشسته بود، پُرشکوه و متعالی و دامن ردای او تمام صحن معبدِ بزرگ را پوشانیده بود.


معبدِ بزرگ ما مانند تختی است پُرشکوه که از ازل بر کوهی بلند استوار بوده است.


بر گنبد بالای سرشان چیزی مانند تختی به رنگ یاقوت کبود دیده می‌شد. بر روی آن تخت، منظری بود که به انسان شباهت داشت.


درخشندگی پیرامون او مانند رنگین کمان در روز بارانی بود. این منظره، نورِ پُرجلالِ حضور خداوند را نشان می‌داد. هنگامی‌که این‌ را دیدم، با صورت به زمین افتادم و صدای کسی را شنیدم که سخن می‌گفت.


آنگاه نگریستم و بر فراز گنبدی که بالای سر فرشتگان نگهبان بود، چیزی شبیه تختی از یاقوت کبود پدیدار گشت.


آنگاه تخت‌هایی را دیدم که در جاهای خود قرار داده شدند و «وجود ازلی» بر تخت خود جلوس کرد. لباس او همچون برف، سفید و موهای سرش مانند پشمِ خالص بود. از تخت او شعله‌های آتش برمی‌خاست و چرخ‌های آن، آتش سوزان بود.


عیسی از آن‌ها پرسید: «پس چطور است که داوود با الهام روح خدا او را خداوند می‌خواند؟ زیرا داوود می‌گوید،


خلاصه آنچه تا‌به‌حال گفته‌ایم این است که ما چنین کاهن اعظمی داریم که در عالم بالا در دست راست مقام کبریا نشسته است.


آن روز، روز خداوند بود و روح‌القدس مرا فراگرفت، و در آن‌ حال، از پشت سَرخود صدای بلندی مثل صدای شیپور شنیدم


آن زن پسری به دنیا آورد که قرار بود با عصایی آهنین بر همۀ ملل حکومت کند. امّا کودک او به‌سوی خدا و تخت او ربوده شد


آن فرشته مرا در روح به بیابان برد و در آنجا زنی را دیدم که بر حیوان وحشی سرخ رنگی سوار بود. بدن این حیوان، از نام‌های کُفرآمیز پوشیده شده بود و دارای هفت سر و ده شاخ بود.


آن بیست و چهار پیر و چهار موجود زنده در برابر خدایی که بر تخت نشسته بود، به خاک افتادند و او را عبادت نموده گفتند: «آمین. هَلِلویاه!»


آنگاه تخت سفید بزرگی را دیدم که شخصی بر آن نشسته بود. آسمان و زمین از حضور او گریخت و دیگر اثری از آن‌ها نبود.


او مرا در روح به فراز کوه بسیار بلندی برد و شهر مقدّس اورشلیم را به من نشان داد که از آسمان، از نزد خدا به زیر می‌آمد.


سپس آن تخت‌نشین گفت: «اکنون من همه‌‌چیز را نو می‌سازم.» و به من گفت: «این را بنویس زیرا این سخنان، راست است و قابل‌ اعتماد.»


به آن کسی‌ که پیروز گردد، اجازهٔ نشستن بر تخت خود را خواهم بخشید، همان‌طور که من پیروز شده‌ام و با پدر بر تخت او نشسته‌ام.


آن بیست و چهار پیر در برابر تخت‌نشین که تا ابد زنده است سجده می‌کنند و او را می‌پرستند و تاج‌های خود را در جلوی تخت او نهاده می‌گویند:


از آن تخت برق ساطع می‌شد و غرّش و رعد شنیده می‌شد. در جلوی تخت، هفت مشعل سوزان می‌سوخت. این‌ها هفت روح خدا هستند.


هر وقت این موجودات زنده آن تخت‌نشین را که تا ابد زنده است، تجلیل و تکریم و شکر می‌کنند،


آنگاه در دست راست آن تخت‌نشین طوماری دیدم که بر هر دو طرف آن نوشته شده بود و با هفت مُهر، مُهر‌و‌موم شده بود.


آنگاه شنیدم که همۀ موجودات آسمان و زمین و زیر زمین و دریا و هرچه در آن‌ها است می‌سراییدند: «ستایش و حرمت، جلال و قدرت، از آن تخت‌نشین و برّه باد تا ابد!»


آن‌ها به کوه‌ها و صخره‌ها ‌می‌گفتند: «به روی ما بیفتید و ما را از چهرۀ تخت‌نشین و از غضب برّه پنهان کنید،


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ