Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




مکاشفه 4:10 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

10 آن بیست و چهار پیر در برابر تخت‌نشین که تا ابد زنده است سجده می‌کنند و او را می‌پرستند و تاج‌های خود را در جلوی تخت او نهاده می‌گویند:

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

10 آن بیست و چهار پیر پیش روی تخت‌نشین بر خاک می‌افتند و او را که جاودانه زنده است می‌پرستند و پیش تخت او تاج از سر فرو می‌گذارند و می‌گویند:

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

10 آنگاه آن بیست و چهار پیر میافتند در حضور آن تختنشین و او را که تاابدالاباد زنده است عبادت میکنند و تاجهای خود را پیش تخت انداخته، میگویند:

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

10 آن بیست و چهار پیر نزد او سجده نموده، او را که تا ابد زنده است، پرستش می‌کنند، و تاجهای خود را پیش تخت او انداخته،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

10 آن بیست و چهار پیر در برابر تخت‌نشین كه تا ابد زنده است سجده می‌کنند و او را می‌پرستند و تاجهای خود را در جلوی تخت او می‌اندازند و فریاد می‌زنند:

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس به زبان بندری

10 اُ بیست و چار تا ریش سفید جلو اُ کِ رو تخت نِشتِن رو زمین اَکَن و به اُ که تا ابدالآباد زِندَن پرستش اَکُنِن، اُشُ تاجُشُ پای اُ تخت اَکَردُنِن و اَگَن:

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




مکاشفه 4:10
28 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

آنگاه داوود به مردم گفت: «یَهْوه، خدایتان را متبارک خوانید.» و همۀ مردم یَهْوه، خدای نیاکانشان را متبارک خواندند و همگی در برابر خداوند و پادشاه به خاک افتادند.


هنگامی‌که همۀ مردم اسرائیل آتشی را که فرود می‌آمد و جلال خداوند را در معبدِ بزرگ دیدند، روی سنگ‌فرش زانو زدند و صورت خود را بر زمین نهادند و خداوند را نیایش و ستایش کرده گفتند: «او نیکو است؛ محبّت پایدار او جاودانی است.»


آنگاه ایّوب برخاست، لباس خود را پاره کرد، سَرخود را تراشید و روی زمین به سجده افتاد


خداوندا، بر نام تو، تنها بر نام تو جلال باد، نه بر نام ما، زیرا تو سرشار از محبّت پایدار و وفاداری هستی.


خدا بر تخت مقدّس خود نشسته است و بر مردم جهان سلطنت می‌کند.


تمام پادشاهان در حضور او تعظیم نمایند و همۀ ملّت‌ها او را خدمت کنند.


بیایید در پیشگاه او، سرِ تعظیم فرود آوریم و او را بپرستیم، بیایید در حضور یَهْوه، آفرینندهٔ خود، زانو بزنیم.


در همان سالی که عُزّیای پادشاه مُرد، من خداوند را دیدم که بر تخت خود نشسته بود، پُرشکوه و متعالی و دامن ردای او تمام صحن معبدِ بزرگ را پوشانیده بود.


فرشته در جواب، هر دو دست خود را به‌سوی آسمان بلند کرد و به نام خدای جاوید قسم خورده گفت: «این وضع تا سه سال و نیم ادامه خواهد یافت. وقتی جفایی که بر قوم خدا می‌شود خاتمه یابد، این حوادث هم به پایان خواهد رسید.»


«بعد از گذشت هفت سال، من که نبوکدنصر هستم به‌سوی آسمان نگاه کردم. عقل من دوباره به من برگشت و خدای متعال را ستایش کردم و او را که ابدی و جاودانی است پرستش نمودم. «او تا ابدالآباد فرمانروایی خواهد کرد و سلطنت او جاودانی خواهد بود.


پس به آن خانه وارد شدند و کودک را با مادرش مریم دیدند، و زانو زده او را پرستش کردند. آنگاه صندوق‌های خود را باز کردند و هدایایی شامل طلا و کُندُر و مُرّ به او تقدیم نمودند.


و ایشان او را پرستش کردند و سپس با شادی عظیم به اورشلیم بازگشتند


امّا به‌وسیلهٔ فیض خدا آنچه امروز هستم، هستم و فیضی که او نصیب من گردانید، بیهوده نبود، زیرا من از همۀ ایشان بیشتر زحمت کشیدم، گرچه واقعاً من نبودم، بلکه این فیض خدا بود که با من کار می‌کرد.


دست خود را به‌سوی آسمان بلند می‌کنم و می‌گویم: به حیات خود سوگند،


و به او که تا ابد زنده است و آسمان و زمین و دریا و هرچه را در آن‌ها است آفرید، سوگند یاد کرده گفت: «دیگر تأخیری نخواهد بود!


و آن بیست و چهار پیر که در برابر خدا روی تخت‌هایشان نشسته بودند، روی بر زمین نهادند و خدا را عبادت کرده می‌گفتند:


کیست ای خداوند که از تو نترسد و کیست که نام تو را جلال ندهد؟ زیرا تنها تو مقدّسی. همۀ ملل خواهند آمد و در پیشگاه تو پرستش خواهند نمود زیرا کارهای عادلانۀ تو بر هیچ‌کس پوشیده نیست.»


آنگاه یکی از آن چهار موجود زنده، هفت جام طلایی پُر از خشم خدایی را که تا ابد زنده است به هفت فرشته داد


آن بیست و چهار پیر و چهار موجود زنده در برابر خدایی که بر تخت نشسته بود، به خاک افتادند و او را عبادت نموده گفتند: «آمین. هَلِلویاه!»


در همان لحظه روح خدا مرا فراگرفت و دیدم که در آسمان تختی قرار داشت و بر روی آن تخت کسی نشسته بود


در پیرامون این تخت بیست و چهار تخت دیگر بود و روی آن‌ها بیست و چهار پیر نشسته بودند. آن‌ها لباس سفید به تن و تاج زرّین بر سر داشتند.


هر وقت این موجودات زنده آن تخت‌نشین را که تا ابد زنده است، تجلیل و تکریم و شکر می‌کنند،


و آن چهار موجود زنده گفتند «آمین!» و پیران سجده نموده او را پرستش کردند.


همین‌که او آن‌ را گرفت، آن چهار موجود زنده و بیست و چهار پیر پیش برّه سجده کردند. هریک از آن‌ها به یک دست چنگ داشتند و به دست دیگر جام‌های طلایی پُر از بُخور که دعاهای مقدّسین است.


همۀ فرشتگانی که در پیرامون تخت بودند، همراه با پیران و آن چهار موجود زنده در جلوی تخت، به روی درافتاده خدا را عبادت می‌کردند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ