Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اعداد 10:29 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

29 موسی به برادر زن خود، حوباب، پسر رِعوئیل مِدیانی گفت: «ما به سرزمینی که خداوند به ما وعده داده است خواهیم رفت؛ تو هم با ما بیا و با تو به‌خوبی رفتار خواهیم کرد. خداوند به قوم اسرائیل وعده‌های نیکو خوب داده است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

29 موسی به حوباب پسر رِعوئیلِ مِدیانی که پدرزن وی بود، گفت: «ما به مکانی کوچ می‌کنیم که خداوند درباره‌اش گفته است: ”آن را به شما خواهم بخشید.“ همراه ما بیا و به تو احسان خواهیم کرد، زیرا خداوند دربارۀ اسرائیل نیکو وعده داده است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

29 و موسی به حوباب بن رعوئیل مدیانی که برادرزن موسی بود، گفت: «ما به مکانی که خداوند درباره آن گفته است که آن را به شماخواهم بخشید کوچ میکنیم، همراه ما بیا و بتواحسان خواهیم نمود، چونکه خداوند درباره اسرائیل نیکو گفته است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

29 روزی موسی به برادر زنش حوباب پسر رعوئیل مدیانی گفت: «ما عازم سرزمینی هستیم که خداوند وعدهٔ آن را به ما داده است. تو هم همراه ما بیا و ما در حق تو نیکی خواهیم کرد، زیرا خداوند وعده‌های عالی به قوم اسرائیل داده است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

29 موسی به برادر زن خود، حوباب، پسر رعوئیل مدیانی گفت: «ما به سرزمینی که خداوند به ما وعده داده است خواهیم رفت، تو هم با ما بیا و از تو به خوبی نگهداری می‌کنیم، خداوند به قوم اسرائیل وعده‌های بسیار خوب داده است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

29 و موسی به حوباب پسر رِعوئيل مديانی که برادر زن موسی بود، گفت: «ما به مکانی که خداوند درباره آن گفته است که آن را به شما خواهم بخشيد، کوچ می‌کنيم. همراه ما بيا و به تو احسان خواهيم نمود، چونکه خداوند درباره اسرائيل نيکو گفته است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اعداد 10:29
31 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

خداوند به‌ اَبرام‌ ظاهر شد و به ‌او گفت: «من این‌ سرزمین را ‌به‌ نسل ‌تو می‌بخشم.» پس ‌اَبرام‌ در آنجا برای خداوند که‌ خود را بر او ظاهر کرده‌ بود، قربانگاهی بنا کرد.


من‌ تمام‌ سرزمینی را که ‌می‌بینی برای همیشه ‌به ‌تو و به‌ نسل‌ تو خواهم‌ بخشید.


سپس‌ خداوند در آنجا با اَبرام‌ پیمان بست‌ و گفت: «من‌ قول‌ می‌دهم‌ که ‌این ‌سرزمین‌ را، از مصر تا رودخانۀ ‌فرات‌،


من ‌این ‌زمین ‌را که‌ اکنون ‌در آن ‌بیگانه‌ هستی، به ‌تو و به ‌فرزندان ‌تو خواهم‌ داد. تمام‌ سرزمین کنعان برای همیشه ‌به ‌نسل ‌تو تعلّق خواهد یافت و من‌ خدای ایشان خواهم ‌بود.»


تو قول ‌دادی به من نظر لطف داشته باشی و نسل‌ مرا مانند ریگ‌های کنار دریا آن‌قدر زیاد کنی که‌ کسی نتواند آن‌ها را بشمارد.»


ای تمام مردم جهان، برای خداوند آواز شادمانی سر دهید.


بچشید و ببینید که خداوند نیکو است. خوشا به حال کسی‌ که به او پناه می‌آورد.


بیایید خداوند را بسراییم و برای او که صخرهٔ نجات ما است، آواز شادمانی سر دهیم.


یترون پدر‌زن موسی که کاهن مِدیان بود، آنچه را که خدا برای موسی و قوم اسرائیل هنگام بیرون آوردن آن‌ها از سرزمین مصر انجام داده بود، شنید.


آنگاه یترون قربانی سوختنی آورد تا سوخته شود و نیز قربانی‌های دیگر تا به خدا تقدیم کند. هارون و سپس تمام رهبران اسرائیل آمدند تا به اتّفاق یترون، پدر‌زن موسی، در حضور خدا با هم غذا بخورند.


پس از آن موسی با پدر‌زن خود، یترون، خداحافظی کرد و یترون به سرزمین خود برگشت.


وقتی دختران نزد پدرشان، یترون، بازگشتند، پدرشان پرسید: «چه شد که امروز به این زودی برگشتید؟»


موسی موافقت کرد که در آنجا زندگی کند و یترون دختر خود صفوره را به همسری او درآورد.


یک روز وقتی موسی گلّۀ پدرزنش یترون، کاهن مِدیان، را می‌چرانید، گلّه را به‌طرف غرب بیابان برد تا به کوه مقدّس، یعنی سینا رسید.


«بنابراین نازل شده‌ام تا آن‌ها را از دست مصریان نجات بدهم و از مصر بیرون آورده به سرزمینی پهناور که شیر و عسل در آن جاری است ببرم، به سرزمینی که اکنون کنعانیان، حِتّیان، اَموریان، فِرزّیان‌، حِویان و یِبوسیان در آن زندگی می‌کنند.


با آن‌ها پیمان بستم و وعده دادم که سرزمین کنعان، یعنی سرزمینی را که در آن غریب بودند، به آن‌ها بدهم.


و قوم‌های بسیار آمده خواهند گفت: «بیایید به کوه خداوند و معبدِ بزرگ خدای اسرائیل برویم؛ او آنچه را که می‌خواهد ما انجام دهیم به ما خواهد آموخت. ما در راهی که او برگزیده است گام برخواهیم داشت، زیرا خداوند در صهیون با قوم خود سخن خواهد گفت و تعالیم او از اورشلیم صادر خواهد شد.»


آن‌ها راه صهیون را خواهند پرسید و از همان راه خواهند رفت. با من عهدی ابدی خواهند بست و هرگز آن‌ را نخواهند شکست.


این بود ترتیب کوچ کردن طایفه‌های بنی‌اسرائیل و لشکریانشان.


خداوند انسان نیست که دروغ بگوید، و نه نسل انسان که ارادهٔ خود را تغییر بدهد. او به آنچه که قول داده است، عمل می‌کند، و آنچه را که گفته است، انجام می‌دهد.


با‌این‌حال خدا حتّی یک وجب از آن سرزمین را به او نداد. ولی وعده آن را به او و به نسل او داد، هرچند که ابراهیم در آن زمان هیچ فرزندی نداشت.


یَهْوه، خدایتان شما را بار دیگر به سرزمینی که اجدادتان تصاحب نموده بودند می‌آورد تا آن‌ را بار دیگر تصاحب کنید. او شما را کامیاب‌تر از اجدادتان خواهد ساخت و تعدادتان را بیشتر از آن‌ها خواهد نمود.


شما باید از فرایض و قوانین او که امروز به شما می‌دهم، اطاعت کنید تا شما و فرزندانتان کامیاب گردید و در سرزمینی که یَهْوه، خدای شما برای همیشه به شما داده است، برای مدّت‌های مدید در آن زندگی کنید.»


این حقیقت بر اساس امید به حیات جاودانی است. خدا که هرگز دروغ نمی‌گوید، در ازل وعدۀ آن حیات را به ما داد


پس در اینجا دو امر غیرقابل تغییر، یعنی وعده و سوگند خدا، وجود دارد که محال است خدا دربارهٔ آن‌ها دروغ بگوید. پس ما که به او پناه برده‌ایم، با دلگرمی بسیار به امیدی که او در برابر ما قرار داده است متوسّل می‌شویم.


روح و عروس می‌گویند: «بیا!» هر شنونده‌ای بگوید: «بیا!» هرکه تشنه است بیاید؛ هرکه طالب است، بیاید و آب حیات را به رایگان بگیرد.


فرزندان قینی، پدر‌زن موسی، با طایفۀ یهودا از اریحا به بیابان یهودا که در جنوب عَراد است، رفتند و با مردم آنجا زندگی کردند.


در این وقت، حِبِر قِینی که از خویشاوندان موسی بود، از دیگر قِینیان، جدا‌ شده رفت و در کنار درخت بلوط در صعنایم، در نزدیکی قادش چادر زد.


بعد به قوم قِینیان پیغام فرستاده گفت: «از مردم عمالیق جدا شوید وگرنه شما هم با آن‌ها هلاک خواهید شد، زیرا وقتی‌که مردم اسرائیل از مصر خارج شدند، شما با آن‌ها با مهربانی و خوبی رفتار کردید.» پس قِینیان از مردم عمالیق جدا شدند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ