Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




نِحِمیا 1:4 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

4 هنگامی‌که این خبر را شنیدم، نشستم و گریه کردم. چندین روز سوگواری کردم و چیزی نخوردم و به حضور خدا دعا کرده گفتم:

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

4 چون این سخنان را شنیدم، نشستم و گریستم و روزهایی چند ماتم گرفتم و در حضور خدای آسمانها روزه داشته، دعا کردم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

4 و چون این سخنان را شنیدم، نشستم و گریه کرده، ایامی چند ماتم داشتم و به حضور خدای آسمانها روزه گرفته، دعا نمودم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

4 وقتی این خبر را شنیدم، نشستم و گریه کردم. از شدت ناراحتی روزه گرفتم و در تمام این مدت در حضور خدای آسمانها مشغول دعا بودم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

4 هنگامی‌که این خبر را شنیدم، نشستم و گریه کردم. چندین روز سوگواری کردم و چیزی نخوردم و به حضور خدا دعا کردم:

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

4 و چون این سخنان را شنیدم، نشستم و گریه کرده، روزهایی چند ماتم داشتم و به حضور خدای آسمانها روزه گرفته، دعا نمودم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




نِحِمیا 1:4
22 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

داوود در دعا از خدا خواست که او را شفا بدهد. او روزه گرفت و داخل اتاقش شده تمام شب بر روی زمین خوابید.


توبه کرده سر تواضع خم نمودی، لباست را دریدی و پی بردی که من این شهر و ساکنان آن‌ را جزا داده نفرین خواهم کرد. من دعای تو را شنیده‌ام


سلیمان سکّوی برنزی به پهنا و درازای دو متر و بیست سانتیمتر و ارتفاع یک متر و سی سانتیمتر ساخته بود و آن‌ را در وسط حیاط قرار داده بود. سلیمان روی آن ایستاد و در برابر همۀ قوم اسرائیل زانو زده دست‌های خود را به‌سوی آسمان برافراشت


«این است فرمان کوروش شاهنشاه پارس. یَهْوه، خدای آسمان، تمام مملکت‌های جهان را تحت فرمان من درآورده و مرا برگزیده است تا معبد بزرگی در شهر اورشلیم در یهودیه برای او بنا کنم.


هنگامی‌که عِزرا به حالت دعا در مقابل معبدِ بزرگ خم شده بود و با گریه به این گناهان اعتراف می‌کرد، گروه کثیری از قوم اسرائیل، مردان و زنان و کودکان همه دور او جمع شده بودند و به تلخی می‌گریستند.


وقتی این‌ را شنیدم، از شدّت غم لباس خود را دریدم، موهای سروصورتم را ‌کندم و از شدّت غم و ناراحتی بر زمین نشستم.


هنگام قربانی شامگاه در‌حالی‌که هنوز لباس پاره شده بر تنم بود، از جایی که به حالت غم و اندوه نشسته‌ بودم، برخاستم. به حالت دعا زانو زدم و دست‌های خود را به‌سوی یَهْوه، خدای خود بلند کردم،


من پاسخ دادم: «خدای آسمان ما را موفّق خواهد کرد. ما خادمان او هستیم و شروع به بازسازی خواهیم کرد؛ امّا شما هیچ حقّی بر املاک اورشلیم و مراسم مذهبی آن ندارید.»


شاهنشاه پرسید: «درخواست تو چیست؟» من نزد خدای آسمان دعا کردم.


ملل جهان از نام خداوند خواهند ترسید و پادشاهان روی زمین، از جلال او.


خدای آسمان‌ها را شکر گویید، زیرا محبّت پایدار او جاودانی است.


در کنار رودخانه‌های بابِل نشستیم و به یاد صهیون در آنجا گریه کردیم.


من، دانیال، در آن روزها، سه هفته تمام در ماتم بودم.


و از آن‌ها خواست نزد خدای آسمان دعا کنند تا او رحمت فرماید و این راز را برای آن‌ها آشکار سازد تا با حکیمان بابِلی کشته نشوند.


پس در پیشگاه خداوند دعا و زاری کرده روزه گرفتم و پلاس پوشیده خاکستر بر سرم ریختم


یونس گفت: «من عبرانی هستم و خداوندی را می‌پرستم که خدای آسمان و آفرینندۀ دریا و خشکی است.»


همچون کسانی‌که در جشن هستند.» خداوند می‌گوید: «من بلایا را از شما دور خواهم ساخت، و شما را از پریشانی بیرون خواهم آورد.


با شادمانان شادی کنید و با ماتم‌داران ماتم نمایید.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ