Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




سوگنامه 1:9 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

9 لکّه‌ٔ ننگی بر دامنش بود، ولی او به عاقبت خود نمی‌اندیشید. سقوط او وحشتناک بود و کسی نبود که او را تسلّی دهد. دشمنانش پیروز شدند و او در حضور خداوند زاری می‌کند و رحمت می‌طلبد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

9 نجاست او بر دامنش بود، و به سرانجام خویش نمی‌اندیشید؛ از این رو سقوطش حیرت‌انگیز است، و او را تسلی‌بخشی نیست. «خداوندا، بر فلاکتم بنگر، زیرا که دشمن پیروز گشته است!»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

9 نجاست او در دامنش میباشد و آخرت خویش را به یاد نمی آورد. و بطور عجیب پست گردیده، برای وی تسلی دهندهای نیست. ای یهوه مذلت مرا ببین زیرا که دشمن تکبر مینماید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

9 لکهٔ ننگی بر دامن اورشلیم بود، اما او اعتنایی نکرد؛ او به عاقبت خود نیاندیشید و ناگهان سقوط کرد. اینک کسی نیست که او را تسلی دهد. او فریاد برمی‌آورد، «خداوندا، به مصیبتم نگاه کن، زیرا دشمن بر من پیروز شده است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

9 لکهٔ ننگی بر دامنش بود ولی او اعتنایی به آن نکرد، پس به وضع وحشتناکی سقوط نمود و کسی نبود که او را تسلّی دهد. دشمنانش پیروز شدند و او در حضور خداوند زاری می‌کند و رحمت می‌طلبد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

9 نجاست او در دامنش می‌باشد و آخرت خویش را به یاد نمی‌آورد. و به طوری عجیب پست گردیده، برای وی تسلی دهنده‌ای نیست. «ای یهوه، فلاکتم را ببین، زیرا که دشمن پیروز گشته است!»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




سوگنامه 1:9
46 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

شاید خداوند غم و پریشانی مرا ببیند و به‌خاطر این دشنام‌ها، مرا برکت بدهد.»


خداوند مصیبت عظیمی در میان بنی‌اسرائیل دید و کسی نبود که به ایشان کمک کند.


«ای خدا، خدای ما، تو چقدر عظیم هستی! چقدر مهیب و چه اندازه قدرتمند! تو با وفاداری وعده‌های عهد خود را نگاه می‌داری. از زمانی‌‌که امپراتور آشور ما را مورد ستم قرار داد تا به امروز چقدر رنج کشیده‌ایم! پادشاهان ما، رهبران ما، کاهنان و انبیای ما، نیاکان ما و تمام مردم چقدر رنج کشیده‌اند. به یادآور که ما چقدر رنج کشیده‌ایم!


درد و رنج مرا ببین و رهایی‌ام بده، زیرا شریعت تو را فراموش نکرده‌ام.


خداوندا، مگذار که شریران به مراد خود برسند و نقشه‌های پلید خود را عملی سازند.


به غم‌ها و دردهایم توجّه فرما و همهٔ گناهانم را ببخش.


به‌جای خوراک، به من زهر تعارف کردند؛ و وقتی تشنه بودم، به من سرکه دادند.


من تصمیم گرفته‌ام که شما را از مصر، جایی‌که در آن عذاب می‌کشید، بیرون بیاورم. من شما را به سرزمینی که شیر و عسل در آن جاری است خواهم برد، سرزمینی که اکنون کنعانیان، حِتّیان، اَموریان، فِرزّیان‌، حِویان و یِبوسیان در آن زندگی می‌کنند.


آنگاه خداوند گفت: «من مصیبت قوم خود را که در مصر هستند دیده‌ام و ناله و زاری آن‌ها را از دست سرکارگرانشان شنیده‌ام، و از عذابی که می‌کشند، کاملاً آگاهم.


آن‌ها ایمان آوردند و چون شنیدند که خداوند به بنی‌اسرائیل توجّه نموده و مصیبت‌های آن‌ها را دیده است، همگی تعظیم کرده خدا را سجده و پرستش نمودند.


آنگاه در مورد ظلم و ستمی که در زیر آفتاب جریان دارد، فکر کردم. مردم مظلوم را دیدم که اشک می‌ریزند، امّا هیچ‌کس آن‌ها را تسلّی نمی‌داد و کسی به دادشان نمی‌رسید، چون کسانی‌ که بر آن‌ها جفا می‌کردند، دارای زور و قدرت هستند.


آری، اورشلیم می‌لغزد، و یهودا می‌افتد! تمام گفتار و کردار آن‌ها به ضد خداوند است؛ آشکارا به خود خدا توهین می‌کنند.


اکنون، ای خداوند، گوش بده و به آنچه بر ما می‌گذرد نظر کن، و به آنچه سَنحاریب برای اهانت به تو، خدای زنده می‌گوید، گوش فراده.


آیا تو می‌دانی به چه کسی اهانت کرده مسخره‌اش می‌کنی؟ تو نسبت به من، خدای قدّوس اسرائیل، بی‌حرمتی کرده‌ای.


خبر شدّت خشم و غرور تو به من رسیده است. اکنون قلّابی بر دماغت و لگامی بر دهانت خواهم گذاشت و تو را از همان راهی که آمده‌ای، برخواهم گردانید.»


امپراتور آشور فرماندهٔ خود را فرستاده تا به خدای زنده توهین کند. باشد که یَهْوه، خدای تو این توهین‌ها را بشنود و کسانی را که چنین چیزهایی را گفته‌اند، مجازات کند. پس برای بازماندگان قوم ما به حضور خدا دعا کن.»


مردم اورشلیم را دل‌گرم کنید. به آن‌ها بگویید رنج‌های‌ ایشان به پایان رسیده و گناهانشان بخشیده شده است. من آن‌ها را به‌خاطر گناهانشان دو چندان مجازات کرده‌ام.»


فکر می‌کردی که تو تا ابد ملکه خواهی بود؛ به این چیزها توجّهی نکردی و به عاقبت کار نیندیشیدی.


این دو بلا بر تو نازل شده است: زمینت در جنگ ویران شده و مردمانت گرسنه هستند. کسی نیست که تو را تسلّی دهد.


خداوند می‌گوید: «ای اورشلیم، ای شهر رنج‌دیده و بیچاره که تسلّی‌دهنده‌ای نداری، من بنیادهای تو را از نو با سنگ‌های قیمتی خواهم ساخت.


او کارهای زشت شما را دیده است که چگونه مثل مردی که شهوتِ تصاحب زن همسایۀ خود را دارد و مثل اسب نری که به‌دنبال مادیان است، شما بر روی تپّه‌ها و در دشت‌ها در پی خدایان بیگانه هستید. وای بر شما ای مردم اورشلیم! کی از این گناهان پاک خواهید شد؟


کسی بر سر سفرۀ شخص دیگری به‌منظور تسلّی و دل‌داری او در مرگ عزیزانش نخواهد نشست، حتّی اگر آن شخص والدین خود را از دست داده باشد.


لباس‌هایت از خون بی‌گناهان و بیچارگان، و نه از خون دزدان، لکّه دار ‌است. «باوجوداین


خداوند گفته است: «موآب را مست کنید چون علیه من شوریده است. موآب در استفراغ خود خواهد غلتید و مردم بر او خواهند خندید.


انبیا چیزی جز دروغ نمی‌گویند، کاهنان طبق دستور انبیا حکومت می‌کنند و قوم من هم اعتراضی ندارند. سرانجام آن‌ها چه خواهند کرد؟»


«به کمان‌داران بگویید به بابِل حمله کنند و نگذارند هیچ‌کس فرار کند. آن‌ را به جزای کارهایش برسانند، و با او همان‌طور رفتار کنند که او با دیگران رفتار کرده است، چون او با غرور علیه من، تنها قدّوس اسرائیل، عمل نموده است.


«دست‌های خود را برای کمک دراز می‌کنم، ولی کسی به یاری من نمی‌آید. خداوند دشمنانی را از هر سو علیه من فرستاده است و آن‌ها از من نفرت دارند.


«ناله‌های مرا همه می‌شنوند، ولی فریادرسی نیست. دشمنان از مصیبت‌هایی که تو بر سرم آوردی، خوشحال شدند. خداوندا، آن روزی را که وعده داده‌ای، بیاور و دشمنانم را هم به بلای من گرفتار نما.


ای اورشلیم به تو چه بگویم و تو را با چه مقایسه کنم؟ چگونه تو را تسلّی دهم؟ زیرا هیچ‌کسی مثل تو رنج نکشیده است. غم‌ها و مصیبت‌هایت همچون دریایی بزرگ و بی‌کران است و کسی نیست که تو را شفا دهد.


چگونه طلاهای ما جلای خود را از دست داده و بی‌ارزش شده‌اند! و سنگ‌های مقدّس معبدِ بزرگ در کوچه‌ها افتاده‌اند.


خداوندا، به یادآور که چه بلایی بر سر ما آمده است: ببین که چگونه خوار و رسوا شده‌ایم!


پس من دوباره او را فریفته کرده به بیابان خواهم برد و با سخنان محبّت‌آمیز دل او را به دست خواهم آورد.


مردم موآب و عَمون به‌خاطر غرور خود به چنین سرنوشتی دچار خواهند شد، زیرا به قوم خداوند متعال اهانت کرده آن‌ها را مسخره نمودند.


و بسیاری از اهالی یهودیه نزد مرتا و مریم آمده بودند تا به‌خاطر مرگ برادرشان آن‌ها را تسلّی دهند.


آنگاه ما برای کمک به درگاه یَهْوه، خدای اجدادمان فریاد برآوردیم، و خداوند صدای ما را شنید و رنج و مشقّت و بدبختی ما را دید.


امّا حاضر نبودم که دشمنانشان با برداشتی اشتباه بگویند، 'ما بر آن‌ها پیروز شدیم؛ این یَهْوه نبود که باعث شکست آن‌ها شد.'


اگر آن‌ها فهم و شعور داشتند، می‌فهمیدند و عاقبت خود را درک می‌کردند.


وقت آن رسیده است که داوری فرزندان خدا شروع شود و اگر ما اوّلین کسانی هستیم که داوری می‌شویم، عاقبت کسانی‌ که انجیل خدا را رد کردند، چه خواهد بود؟


حَنّا نذر کرده گفت: «ای خداوند متعال، بر رنج کنیز خود نظر کن و مرا به‌ یاد آور! مرا فراموش نکن! اگر پسری به من عطا فرمایی، قول می‌دهم که او را وقف تو کنم و تا زمانی‌‌که زنده باشد موی سر او هرگز تراشیده نشود.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ