Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِرمیا 5:3 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

3 خداوند خواهان وفاداری شما است. او شما را تنبیه کرد، امّا هیچ توجّهی نکردید. او شما را درهم شکست، ولی از آموختن امتناع کردید. شما سرسخت بودید و نخواستید از گناهانتان توبه کنید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

3 خداوندا، آیا چشمان تو جویای صداقت نیست؟ تو ایشان را زدی، اما محزون نشدند؛ ایشان را خُرد کردی، اما نخواستند ادب شوند. روی خود را از سنگ سختتر ساختند، و نخواستند توبه کنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

3 ای خداوند آیا چشمان تو براستی نگران نیست؟ ایشان را زدی اما محزون نشدند. و ایشان را تلف نمودی اما نخواستند تادیب را بپذیرند. رویهای خود را از صخره سختتر گردانیدند ونخواستند بازگشت نمایند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

3 ای خداوند، تو به یک چیز اهمیت می‌دهی و آن راستی و درستی است. تو سعی کردی ایشان را اصلاح کنی، اما آنها نخواستند؛ هر چند ایشان را زدی، ولی دردی احساس نکردند! روی خود را از سنگ هم سختتر کرده‌اند و نمی‌خواهند توبه کنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

3 خداوند خواهان وفاداری شماست. او شما را تنبیه کرد، امّا هیچ توجهی نکردید. او شما را درهم شکست، ولی از آموختن امتناع کردید. شما سرسخت بودید و نخواستید از گناهانتان توبه کنید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

3 ‌ای خداوند، آیا چشمان تو دنبال راست نیست؟ ایشان را زدی، اما غمگین نشدند. و ایشان را تلف نمودی، اما نخواستند ادب شوند. رویهای خود را از سنگ سختتر گردانیدند، و نخواستند بازگشت نمایند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِرمیا 5:3
45 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

روز بعد دختر بزرگ‌تر به‌ خواهرش‌ گفت‌: «من‌ دیشب‌ با پدرم ‌هم‌خواب‌ شدم‌. بیا امشب ‌هم ‌او را مست‌ کنیم‌ و تو با او هم‌خواب ‌شو؛ به‌ این ‌ترتیب، ‌از هریک از ما نسلی برای پدرمان‌ باقی می‌ماند.»


بعدازاین وقایع، یِرُبعام پادشاه اسرائیل بازهم از کارهای پلید خود دست برنداشت، و از میان همۀ مردم، کاهنانی برای پرستشگاه‌های بالای تپّه‌ها می‌گماشت. او هرکسی را که می‌خواست کاهن شود، به کهانت می‌گماشت.


پادشاه بار سوّم سرداری را با پنجاه نفر نزد ایلیا فرستاد. سردار رفت و در برابر ایلیا زانو زده با زاری گفت: «ای مرد خدا، از تو تمنّا می‌کنم که به من و همراهانم رحم کنی.


چشمان خداوند تمام جهان را زیر نظر دارد تا به کسانی‌ که نسبت به او با تمام دل وفادار هستند، توانایی ‌ببخشد. تو کار احمقانه‌ای کرده‌ای. پس از این، تو همیشه در جنگ خواهی بود.»


با وجود تمام این سختی‌ها، آحاز نسبت به خداوند بیشتر خیانت کرد.


تو طالب صداقت و راستی هستی، پس فکر مرا از حکمت خود پُر ساز.


بگذار تا صدای شادی و خوشی را بشنوم؛ گرچه مرا کوبیده‌ و خُرد کرده‌ای، بار دیگر شاد خواهم بود.


دوست سابق من، دست خود را علیه دوستانش بلند کرد و پیمان خود را شکست.


آدم بدکار بی‌پروا عمل می‌کند، امّا شخص درستکار جوانب امر را می‌سنجد.


چشمان خداوند حافظ معرفت است، امّا سخنان فریبکاران را باطل می‌سازد.


خواهی گفت: «مرا زدند، امّا دردی را احساس نکردم. چه وقت به هوش می‌آیم تا پیاله‌ای دیگر بنوشم؟»


اگر شخص احمق را در هاون هم بکوبی، حماقتش از او جدا نمی‌شود.


دشمنان تو نمی‌دانند که تو آن‌ها را مجازات خواهی کرد. ای خداوند، آن‌ها را شرمنده کن و بگذار به جزایشان برسند؛ بگذار به مجازاتی که برایشان در نظر داری برسند. به آن‌ها نشان بده که چقدر قوم خود را دوست داری.


از‌این‌رو او ما را وادار کرد تا قدرت خشم او را حس کنیم و متحمّل خشونت جنگ شویم. خشم او مانند آتش در اسرائیل برافروخته شد، ولی ما نمی‌دانستیم چه می‌گذرد و از این‌ وقایع اصلاً چیزی نیاموختیم.


زیرا من می‌دانستم که شما آدم‌هایی خودسر و لجباز، ‌مثل آهن سخت و مثل برنز غیرقابل انعطاف، خواهید بود.


قوم اسرائیل توبه نکرده‌اند. با وجود این‌که خداوند متعال آن‌ها را تنبیه کرده است، آن‌ها به‌سوی او بازگشت نکرده‌اند؛


من شما را مثل کاه در برابر باد در تمام این سرزمین پراکنده نمودم. من شما، قوم خود را، چون از راه‌های شرارت‌آمیز برنگشتید، درهم شکستم و فرزند‌انتان را کشتم.


اجدادشان به من گوش ندادند و به من توجّهی نکردند. در عوض آن‌ها سرسخت شدند و نخواستند از من اطاعت کنند و یا از من چیزی بیاموزند.


که خداوند متعال، خدای اسرائیل گفته بود: «من این شهر و تمام شهرهای اطراف را همان‌طور که قبلاً گفته بودم، به‌خاطر سرسختی آن‌ها و به‌خاطر این‌که به آنچه می‌گویم گوش نمی‌دهند، مجازات خواهم کرد.»


من تو را مجازات کردم، ولی فایده‌ای نداشت؛ تو نمی‌گذاری تو را اصلاح کنم. مثل شیر غرّان تمام انبیا را کشتی.


به همین دلیل باران نباریده و رگبارهای بهاری نیامده است. تو مثل یک روسپی هستی و از آن شرم نداری.


تدبیرهای تو حکیمانه و کارهایت بزرگ است. تو هرچه آدمیان می‌کنند، می‌بینی و آن‌ها را برحسب کردارشان پاداش می‌دهی.


امّا تا به امروز، شما خود را فروتن نساخته‌اید. شما حرمت مرا نگاه نداشته‌اید و طبق دستوراتی که به شما و به اجدادتان داده‌ام، زندگی نکرده‌اید.


ولی هیچ‌کس به آن‌ها گوش نداد و به پیامشان توجّهی نکرد. در عوض شما بیشتر از اجداد خود سرسخت و سرکش شده‌اید.


تو به آن‌ها خواهی گفت که قومشان از من، یَهْوه، خدای خود اطاعت نمی‌کنند و از مجازات خودشان درس نمی‌گیرند. وفاداری ساقط شده و دیگر کسی حتّی دربارۀ آن حرف نمی‌زند.


پس چرا شما ای قوم من، مرا ترک کردید و دیگر برنگشتید؟ شما به بُت‌های خود متوصّل شده‌اید و نمی‌خواهید نزد من بازگردید.


ایشان گستاخ و سرسخت می‌باشند. من، تو را نزد ایشان می‌فرستم تا آنچه را که من، خداوند متعال، می‌گویم، به آن‌ها بگویی.


ای اورشلیم، هرزگی کردارت، تو را ناپاک ساخته است. سعی کردم که تو را پاک کنم، امّا تو ناپاک ماندی. دیگر تا خشم من نسبت به تو ارضا نشود، دوباره پاک نخواهی شد.


این بلا طبق نوشتۀ تورات موسی گریبان‌گیر ما شد، امّا باوجوداین بازهم نخواستیم که از گناهان خود دست بکشیم و آنچه را که نیکو است، به‌جا آوریم تا تو از ما راضی شوی.


«اگر با وجود این‌همه مجازات، بازهم به حرف من توجّه نکنید و بر ضد من رفتار نمایید،


«همان بلاهایی را که بر سر مردم مصر آوردم، بر سر شما نیز آوردم. جوانان شما را با شمشیر کشتم، اسب‌هایتان ربوده شدند. بینی شما از بوی بد اجساد اردوگاه‌هایتان پُر شد. با‌این‌حال، شما به‌سوی من بازنگشتید.


«بعضی از شما را مانند مردم سُدوم و غُمورَه نابود ساختم. کسانی هم که زنده ماندند، مانند چوب سوخته‌ای بودند که از بین آتش بیرون کشیده شده باشد. با همۀ این‌ها، بازهم شما به‌سوی من بازنگشتید.


«من قحطی را به تمام شهرهای شما آوردم، امّا شما توبه نکردید و به‌سوی من بازنگشتید.


مردم چند شهر برای نوشیدن یک جرعه آب، با تنِ خسته و ناتوان به شهری دیگر رفتند، امّا آب کافی پیدا نکردند. با این‌همه، شما به‌سوی من بازنگشتید.


«با بادِ سموم و آفت، محصول باغ‌ها و تاکستان‌های شما را از بین بردم. درختان انجیر و زیتون شما خوراک ملخ شدند، ولی بازهم شما به‌سوی من بازگشت نکردید.


گفتم شاید مردم از من بترسند و به نصیحت‌های من گوش کنند و آنچه را که به آن‌ها تعلیم داده‌ام، فراموش نکنند، امّا آن‌ها توجّهی نکردند و به کارهای فاسد خود ادامه دادند.»


ما می‌دانیم که داوری خدا بر اشخاصی که چنین کارهایی را انجام می‌دهند، برحق است.


ما نسبت به پدران جسمانی‌مان که ما را تأدیب نمودند، احترام لازم را نشان داده‌ایم، پس چقدر بیشتر باید مطیع پدر روحانی خود باشیم و حیات یابیم.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ