Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِرمیا 41:2 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

2 اسماعیل پسر نِتَنیا و ده مرد همراه او شمشیرهای خود را کشیدند و جِدَلیا را کشتند، زیرا پادشاه بابِل او را به فرمانداری یهودا برگزیده بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

2 اسماعیل پسر نِتَنیا و آن ده که همراهش بودند، برخاستند و جِدَلیا پسر اَخیقام پسر شافان را که پادشاه بابِل به فرمانداری آن دیار برگماشته بود، به ضرب شمشیر به قتل رساندند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

2 و اسماعیل بن نتنیا وآن ده نفر که همراهش بودند برخاسته، جدلیا ابن اخیقام بن شافان را به شمشیر زدند و او را که پادشاه بابل به حکومت زمین نصب کرده بودکشت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

2 ناگهان اسماعیل و همراهانش، شمشیرهایشان را کشیدند و بر جدلیا که پادشاه بابِل او را فرماندار ساخته بود، حمله‌ور شده، او را کشتند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

2 اسماعیل و ده مرد همراه او شمشیرهای خود را کشیدند و جدلیا را کشتند؛ زیرا پادشاه بابل او را به فرمانداری یهودا برگزیده بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

2 و اسماعیل پسر نِتَنیا و آن ده نفر که همراهش بودند برخاسته، جِدَلیا پسر اَخیقام پسر شافان را به شمشیر زدند و او را که پادشاه بابل به حکومت سرزمین گماشته بود، کشت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِرمیا 41:2
12 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

به مجرّدی که اَبنیر به حِبرون رسید، یوآب او را به بهانهٔ مذاکرهٔ خصوصی به کنار دروازهٔ شهر برد و در آنجا به انتقام خون برادر خود عَسائیل، شکم او را درید و او را به قتل رساند.


امّا در ماه هفتم آن سال، اسماعیل پسر نِتَنیا نوۀ اِلیشَمَع که عضو خاندان سلطنتی بود، با ده نفر از همراهان خود به مِصفَه رفت و به جِدَلیا حمله کرد و او را با یهودیان و کلدانیانی که با او بودند، به قتل رساند.


جواب خوبی‌های مرا با بدی می‌دهند و جواب محبّت مرا با دشمنی.


حتّی نزدیک‌ترین دوست من که به او اعتماد کامل داشتم، آن‌کس که با من نان می‌خورد، برضد من برخاسته است.


و به او گفتند: «آیا نمی‌دانی که بَعلیس، پادشاه عَمونیان، اسماعیل پسر نِتَنیا را فرستاده تا تو را بکُشد؟» امّا جِدَلیا آن‌ را باور نکرد.


امّا جِدَلیا گفت: «چنین کاری نکن! چیزی که تو دربارۀ اسماعیل می‌گویی، حقیقت ندارد!»


وقتی جوابی ندادم، نِبوزَرادان گفت: «نزد جِدَلیا پسر اَخیقام و نوۀ شافان که پادشاه بابِل او را به فرمانداری شهرهای یهودا برگزیده است، برو. تو می‌توانی به آنجا بروی و در میان قوم خودت زندگی کنی، یا به هرجایی که دوست داری، بروی.» بعد او یک هدیه و مقداری غذا به من داد تا با خود برده روانه شوم.


بعضی از افسران و سربازان یهودا تسلیم نشده بودند. آن‌ها شنیدند که پادشاه بابِل جِدَلیا را به سِمت فرماندار سرزمین گماشته و مسئولیّت امور تمام مردمی را که به اسارت برده نشده بودند، یعنی فقیرترین طبقات مردم را به او داده است.


پس اسماعیل پسر نِتَنیا، یوحانان و یوناتان پسران قاریح، سِرایا پسر تَنحومِت، پسران عیفای نِطوفاتی، یَزَنیا پسر مکانی با افراد تحت نظرشان نزد جِدَلیا در مِصفَه رفتند.


اسماعیل همچنین تمام یهودیانی را که با جِدَلیا در مِصفَه بودند و سربازان بابِلی را که هنوز در آنجا حضور داشتند، همه را کشت.


«آنچه می‌گویم مربوط به همۀ شما نیست. من کسانی را که برگزیده‌ام می‌شناسم. امّا این نوشته باید تحقّق یابد، 'آن‌کس که با من نان می‌خورد، بر ضد من برخاسته است.'


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ