Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِرمیا 38:4 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

4 آنگاه بزرگان قوم به حضور پادشاه رفتند و گفتند: «این مرد باید کشته شود. با این حرف‌ها او باعث می‌شود سربازان جرأت خود را از دست بدهند. او همین کار را با سایر کسانی‌ که در شهر باقی مانده‌اند، انجام می‌دهد. او به مردم کمکی نمی‌کند، فقط می‌خواهد به آن‌ها لطمه بزند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

4 پس صاحبمنصبان به پادشاه گفتند: «این مرد باید کشته شود، زیرا با سخنانی که می‌گوید، دستان سربازانی را که در این شهر باقی مانده‌اند، و دستان تمامی مردم را سست می‌کند. او نه سعادت این قوم، بلکه سیه‌روزیشان را خواهان است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

4 پس آن سروران به پادشاه گفتند: «تمنا اینکه این مرد کشته شود زیرا که بدین منوال دستهای مردان جنگی را که در این شهر باقیماندهاند ودستهای تمامی قوم را سست میکند چونکه مثل این سخنان به ایشان میگوید. زیرا که این مردسلامتی این قوم را نمی طلبد بلکه ضرر ایشان را.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

4 پس آنها با شنیدن این سخنان، نزد پادشاه رفتند و گفتند: «استدعا می‌کنیم که دستور بفرمایی این شخص را اعدام کنند، چون سخنانش روحیهٔ مردم و این چند سرباز باقی مانده را تضعیف می‌کند. او یک خائن است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

4 آنگاه بزرگان قوم به حضور پادشاه رفتند و گفتند: «این مرد باید کشته شود. با این حرفها او باعث می‌شود سربازان جرأت خود را از دست بدهند. او همین کار را نسبت به سایر کسانی‌که در شهر باقی مانده‌اند انجام می‌دهد. او به مردم کمکی نمی‌کند، فقط می‌خواهد به آنها لطمه بزند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

4 پس آن سروران به پادشاه گفتند: «تمنا اینکه این مرد کشته شود، زیرا که به این منوال دستهای مردان جنگی را که در این شهر باقی ‌مانده‌اند و دستهای تمامی قوم را سست می‌کند، چونکه مثل این سخنان به ایشان می‌گوید. زیرا که این مرد سعادت این قوم را نمی طلبد، بلکه ضرر ایشان را.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِرمیا 38:4
25 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

اَخاب به ایلیا گفت: «ای دشمن من، آیا مرا یافتی؟» او پاسخ داد: «بلی، زیرا تو خود را فروخته‌ای تا آنچه را در چشم خداوند پلید است به‌جا آوری.


امّا ایشان علیه او توطئه نمودند و به دستور پادشاه او را در حیاط معبدِ بزرگ سنگسار کردند.


ما می‌خواهیم اعلیحضرت بدانند یهودیانی که از سایر سرزمین‌های تابعه به اینجا آمده‌اند، در اورشلیم ساکن شده‌اند و به بازسازی این شهر شریر و آشوب‌گر پرداخته‌اند. آن‌ها به بازسازی دیوارهای آن مشغول شده‌اند و به‌زودی آن‌ را تمام خواهند کرد.


ایشان همگی می‌خواستند ما را بترسانند تا ما کار را متوقّف کنیم. من دعا کردم: «اکنون ای خدا مرا استوار ساز.»


فرعون به موسی و هارون گفت: «چرا می‌خواهید مردم را از کارشان باز دارید؟ آن‌ها را سر کار خود بازگردانید.


مردان عَناتوت می‌خواستند مرا بکُشند. آن‌ها به من گفتند که اگر به اعلام پیام خداوند ادامه دهم، مرا خواهند کشت.


امّا ای خداوند، تو تمام توطئه‌های آن‌ها را برای کشتن من می‌دانی. شرارت آن‌ها را نبخش و از گناه آن‌ها نگذر. در خشم خودت با آن‌ها رفتار کن؛ آن‌ها را بر زمین زده و درهم بشکن.»


آنگاه کاهنان و انبیا به رهبران و عامۀ مردم چنین گفتند: «این مرد سزاوار حکم مرگ است، چون علیه شهر ما سخن گفته است. شما با گوش خودتان آن‌ را شنیده‌اید.»


برای رونق و سعادت شهرهایی که من شما را به آنجا به اسارت فرستاده‌ام، بکوشید. برای آن‌ها نزد من دعا کنید، چون اگر آن‌ها کامیاب شوند، شما هم کامیاب خواهید بود.


صِدِقیای پادشاه در تنهایی و به‌طور خصوصی به من قول داده گفت: «من به نام خدای زنده، خدایی که به ما زندگی عطا کرده، سوگند یاد می‌کنم که تو را نخواهم کشت و تو را به دست کسانی‌ که می‌خواهند تو را بکُشند، نخواهم داد.»


اگر درباریان باخبر شوند که من با تو صحبت کرده‌ام، آن‌ها از تو خواهند پرسید که صحبت ما دربارۀ چه بوده است. آن‌ها به تو قول خواهند داد که اگر همه‌‌چیز را به آن‌ها بگویی، آن‌ها تو را نخواهند کُشت.


باروک پسر نیریا تو را علیه ما تحریک کرده است تا بابِلی‌ها بر ما مسلّط شوند و ما را بکُشند و یا به اسارت ببرند.»


رهبرانش مانند گرگ‌های درّنده خون می‌ریزند و زندگی‌ها را نابود می‌کنند تا سود ناروا ببرند.


آنگاه اَمَصیا، کاهن ‌بِیت‌ئیل‌، به یِرُبعام پادشاه اسرائیل خبر داده گفت: «عاموس در بین قوم اسرائیل فتنه برانگیخته و علیه تو توطئه چیده است و سخنان او کشور ما را نابود خواهد ساخت.


و شکایت خود را علیه او این‌طور شروع کردند: «ما این شخص را در حال منحرف کردن ملّت خود یافتیم که با پرداخت مالیات به قیصر مخالفت کرده ادّعا می‌نمود مسیح یعنی پادشاه است.»


وقتی آنان را نزد مقامات رومی آوردند، گفتند: «این مردان که یهودی هستند، شهر ما را به آشوب کشیده‌اند.


وقتی آنان را نیافتند، یاسون و عدّه‌ای از برادران را نزد مقامات شهر کشیدند و فریاد می‌کردند: «این کسانی‌ که دنیا را به هم ریخته‌اند حالا به اینجا آمده‌اند


به ما ثابت شده است که این شخص یک آشوب‌گر فاسدی است که در سراسر عالم میان همۀ یهودیان اختلاف انداخته و سر دستۀ بدعت‌گذاران ناصری است.


امّا ما مایل هستیم عقاید و نظرات تو را از زبان خودت بشنویم. آنچه ما دربارۀ این فرقۀ جدید می‌دانیم این است که همه بر ضد آن حرف می‌زدنند.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ