Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِرمیا 28:1 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 در همان سال، در پنجمین ماه از چهارمین سال سلطنت حِزقیای پادشاه، حَنَنیا پسر عزور که یکی از انبیای شهر جِبعون بود، در معبدِ بزرگ با من صحبت کرد. در حضور کاهنان و مردم، او به من گفت

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

1 در همان سال، در آغاز سلطنت صِدِقیا پادشاه یهودا، در ماه پنجم از سال چهارم، حَنَنیا پسر عَزّور، نبی‌ای از جِبعون، در خانۀ خداوند در حضور کاهنان و تمامی قوم خطاب به من چنین گفت:

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

1 و در همان سال در ابتدای سلطنت صدقیا پادشاه یهودا در ماه پنجم ازسال چهارم واقع شد که حننیا ابن عزور نبی که ازجبعون بود مرا در خانه خداوند در حضور کاهنان و تمامی قوم خطاب کرده، گفت:

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1 در همان سال، در ابتدای سلطنت صدقیا، پادشاه یهودا، در ماه پنجم از سال چهارم، یک نبی دروغین به نام حننیا (پسر عزور)، اهل جبعون، در خانهٔ خداوند ایستاد و در مقابل کاهنان و مردم، رو به من کرد و گفت:

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

1 در همان سال، در پنجمین ماه از چهارمین سال سلطنت حزقیای پادشاه، حننیا پسر عزور که یکی از انبیای شهر جبعون بود، در معبد بزرگ با من صحبت کرد. در حضور کاهنان و مردم او به من گفت

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

1 و در همان سال، در ابتدای سلطنت صِدقیا پادشاه یهودا، در ماه پنجم از سال چهارم، واقع شد که حَنَنیا پسر عَزّور نبی که از جِبعون بود، مرا در خانه خداوند در حضور کاهنان و تمامی قوم خطاب کرده، گفت:

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِرمیا 28:1
22 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

روزی پادشاه برای قربانی کردن به جِبعون رفت، زیرا مشهورترین قربانگاه در آنجا بود. تا آن زمان او صدها قربانی سوختنی در آنجا تقدیم کرده بود.


صِدِقیا بیست و یک‌ساله بود که به سلطنت رسید و مدّت یازده سال در اورشلیم پادشاه بود. مادرش حَموطَل نام داشت. او دختر اِرمیا و از اهالی لِبنه بود.


صِدِقیا بیست و یک‌ساله بود که پادشاه شد و مدّت یازده سال در اورشلیم حکومت کرد.


بزرگان و نُجبا، سر هستند و انبیای دروغین، دُم.


نبی‌ای که خوابی می‌بیند باید بگوید که پیام او فقط یک خواب بوده، ولی نبی‌ای که از من پیامی گرفته، باید با امانت آن پیام را بازگو کند. در برابر گندم، کاه چه ارزشی دارد؟


مدّت کمی‌ بعد از آنکه صِدِقیا پسر یوشیا، پادشاه یهودا شد، خداوند از من خواست


من همان سخن را به حِزقیا پادشاه یهودا، گفتم: «تسلیم پادشاه بابِل شو. در خدمت او و ملّت او در بیا تا زنده بمانی.


سپس خداوند به من گفت پیامی به پادشاهان اَدوم، موآب، عَمون، صور و صیدون توسط سفیرانشان که برای دیدن حِزقیای پادشاه به اورشلیم آمده بودند، بفرستم.


و در حضور تمام مردم گفت: «خداوند گوید که به همین طریق یوغی را که نبوکدنصر به گردن تمام ملّت‌ها نهاده، خواهد شکست، و او این کار را در مدّت دو سال انجام خواهد داد.» آنگاه آنجا را ترک کردم.


و حَنَنیا در هفتمین ماه همان سال مُرد.


آنگاه من در حضور کاهنان و تمام مردمی که در معبدِ بزرگ ایستاده بودند، به حَنَنیا گفتم:


«شما می‌گویید خداوند به شما در بابِل انبیایی داده است.


بعدازآن او به کاخ سلطنتی، به دفتر منشی دربار، جایی که درباریان در آن جلسه داشتند، رفت. اِلیشَمَع منشی، دِلایا پسر شِمَعیا، اِلناتان، پسر عکبور، جِمَریا پسر شافان، و صِدِقیا پسر حَنَنیا در آن جلسه حضور داشتند.


امّا وقتی به دروازۀ بنیامین رسیدم، افسری به نام یرئیا، پسر شِلِمیا و نوهٔ حَنَنیا، که مسئول نگهبانان آنجا بود، مرا نگاه داشت و به من گفت: «تو به بابِلی‌ها پناه می‌بری!»


کجا هستند آن انبیای تو که به تو می‌گفتند که پادشاه بابِل به تو و به کشور حمله نخواهد کرد؟


مدّت کمی بعد از آنکه صِدِقیا پادشاه یهودا شد، خداوند متعال دربارۀ کشور عیلام به من


سِرایا، پسر نیریا، و نوۀ محسیا، سرپرست امور شخصی صِدِقیای پادشاه بود. در چهارمین سال سلطنت صِدِقیا پادشاه یهودا، سِرایا به‌ همراه پادشاه به بابِل می‌رفت، و من بعضی دستورات را به او دادم.


رؤیاها و پیشگویی‌های ایشان نادرست و دروغ است. ادّعا می‌کنند که از پیام‌های من سخن می‌گویند، امّا من ایشان را نفرستاده‌ام. باوجوداین، انتظار دارند حرف‌های‌شان حقیقت پیدا کند.


«پادشاه را با شرارت و رهبران را با دروغ خود شاد می‌سازند.


در همان روزی که مردم اسرائیل اَموریان را شکست دادند، یوشع در اجتماع اسرائیل به درگاه خداوند چنین دعا کرد: «ای خورشید، در بالای جِبعون بایست و ای ماه، بر دشت ایلون توقّف کن.»


امّا چون اهالی جِبعون شنیدند که یوشع چه بلایی بر سر اریحا و عای آورده است، حیله‌ای اندیشیدند و چند نفر را نزد یوشع فرستادند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ