Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِرمیا 14:3 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

3 ثروتمندان، نوکران خود را به‌دنبال آب می‌فرستند؛ آن‌ها به آب‌انبارها می‌روند، ولی اثری از آب نمی‌یابند، و با کوزه‌های خالی برمی‌گردند؛ ناامید و پریشان، صورت‌های خود را می‌پوشانند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

3 نجبای شهر خادمان خویش را برای آب می‌فرستند؛ آنها نزد آب‌انبارها می‌روند، اما آب نمی‌یابند؛ پس با ظرفهای خالی بازمی‌گردند، و سرهای خویش را از شرم و رسوایی می‌پوشانند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

3 و شرفای ایشان صغیران ایشان را برای آب میفرستند و نزد حفره هامی روند و آب نمی یابند و با ظرفهای خالی برگشته، خجل و رسوا میشوند و سرهای خود رامی پوشانند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

3 ثروتمندان خدمتکاران خود را برای آوردن آب به سر چاهها می‌فرستند، اما چاهها همه خشک است؛ پس ناامید و سرافکنده، دست خالی باز می‌گردند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

3 ثروتمندان، نوکران خود را به دنبال آب می‌فرستند؛ آنها به آب‌انبارها می‌روند، ولی اثری از آب نمی‌یابند؛ و با کوزه‌های خالی برمی‌گردند؛ ناامید و پریشان، صورتهای خود را می‌پوشانند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

3 و شریفان ایشان خادمان خود را برای آب می‌فرستند؛ نزد آب‌انبارها می‌روند و آب نمی‌یابند و با ظرفهای خالی برگشته، خجل و رسوا می‌شوند و سرهای خود را می‌پوشانند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِرمیا 14:3
23 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

داوود در‌حالی‌که گریه می‌کرد، به نشانهٔ اندوه، با پای برهنه و سر پوشیده به فراز کوه زیتون رفت. همۀ همراهان او هم سرهای خود را پوشانده بودند و به‌دنبال او می‌رفتند و می‌گریستند.


پادشاه روی خود را پوشاند و با صدای بلند گریه کرد و گفت: «آه ای پسرم، اَبشالوم! وای پسرم، اَبشالوم!»


بعد از مدّتی به‌علّت نبودن باران، آن جوی خشک شد.


به حرف حِزقیا گوش ندهید، زیرا امپراتور آشور چنین می‌گوید، 'با من صلح کنید و نزد من بیایید تا هر‌کس از تاک خود انگور و از درخت خود انجیر بخورد و هر‌کس از آب چشمۀ خود بنوشد


بعد مُردِخای به‌طرف دروازۀ ورودی کاخ رفت، امّا هامان با اندوه فراوان در‌حالی‌که روی خود را از خجالت پوشانیده بود، باعجله به خانۀ خود شتافت.


آن‌ها مطمئن بودند که آب پیدا خواهند کرد؛ وقتی به آنجا رسیدند، مأیوس و سردرگُم شدند.


بگذار دشمنانم رسوا شوند و با لباس شرمساری پوشانیده شوند!


آنانی که قصد جان مرا دارند سرافکنده و شرمنده شوند و بدخواهان من پریشان و رسوا گردند.


چون بارانی نباریده و زمین خشک شده، زارعین دلشکسته‌اند، و صورت‌های خود را پنهان می‌کنند.


چرا من باید این‌قدر متحمّل درد و رنج شوم؟ چرا زخم‌های من علاج‌ناپذیرند؟ چرا شفا نمی‌یابند؟ آیا می‌خواهی برای من مثل نهری فریبنده باشی، مثل آبی که ناپایدار است؟»


چون قوم من مرتکب دو گناه شده‌اند: آن‌ها مرا که سرچشمۀ آب گوارا هستم، ترک‌ کرده‌اند و برای خود آب‌انبار کند‌ه‌اند، آب‌انبارهای ترک خورده‌ای که آب را اصلاً نگاه نمی‌دارند.


تو از مصر روی‌گردان شده از خجالت سرت را پایین خواهی انداخت. من، خداوند، تمام کسانی را که تو به آن‌ها توکّل کرده‌ای، طرد کرده‌ام. از آن‌ها هیچ سودی عاید تو نخواهد شد.»


امّا تو، ای خداوندِ قادر و توانا، با من هستی، و آنانی‌ که به من جفا می‌کنند، خواهند افتاد. آن‌ها برای همیشه رسوا خواهند شد، چون نمی‌توانند موفّق شوند. شرمساری آن‌ها هیچ‌وقت فراموش نخواهد شد.


به همین دلیل باران نباریده و رگبارهای بهاری نیامده است. تو مثل یک روسپی هستی و از آن شرم نداری.


زبان اطفال شیرخوار از تشنگی به کامشان چسبیده است. بچّه‌ها نان می‌خواهند، امّا کسی به آن‌ها نان نمی‌دهد.


وگرنه او را مانند روزی که به دنیا آمد، برهنه کرده مانند بیابان و زمین خشک و بی‌آب از تشنگی هلاک خواهم ساخت.


حتّی حیوانات وحشی به درگاهت ناله می‌کنند، چون جوی‌های آب خشک شده و گرمای سوزان چراگاه‌های بیابان را از بین برده است.


سه ماه پیش از فصل درو، باران را قطع کردم. در یک شهر باران فرستادم و در شهر دیگر از آن جلوگیری نمودم. بر یک مزرعه باران بارید و مزرعۀ دیگر از بی‌آبی خشک شد.


مردم چند شهر برای نوشیدن یک جرعه آب، با تنِ خسته و ناتوان به شهری دیگر رفتند، امّا آب کافی پیدا نکردند. با این‌همه، شما به‌سوی من بازنگشتید.


هرگاه یکی از قوم‌های روی زمین برای پرستش خداوند متعال، پادشاه جهان، به اورشلیم نیاید، در سرزمینش باران نخواهد بارید.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ